پیشینه ترمیم بنای مسجد جامع گوهرشاد به بهانه تعمیر گلدسته‌های آن | تاریخ ۶۰۰‌ساله مرمت در میراث گوهرشاد‌بیگم هدیه‌ای به نام مهربانی پناه بی‌پناهان بود | یادی از عباس تربتی، معروف به حاج آخوند، واعظ و عارف مدفون در حرم مطهر رضوی امامی که مشهد را پایتخت علم و زیارت کرد همراهی اهل بیت(ع)، خوشبختی حقیقی | بررسی معیار خوشبختی در فرازهایی از زیارت جامعه کبیره تولیت آستان قدس رضوی: معماری مشهد باید امام‌رضایی باشد | ضرورت فضاسازی متفاوت، مفهومی و زیارت‌محور تولیت آستان قدس رضوی: پرستاران، ادامه‌دهندگان راه حضرت زینب(س) در دفاع از کرامت و سلامت انسانی هستند ویدئو | جشن تکلیف دختران ۹ کشور اسلامی در حرم مطهر امام رضا (ع) بیش از ۴۵ هزار مسجد در کشور بدون امام جماعت هستند فعالیت ۲۵ هزار و ۷۰۰ قرارگاه محله اسلامی در سراسر کشور تجلیل از خادمان و سقایان زائران پیاده امام رضا (ع) در مشهد ویژه‌برنامه «عقیله بنی‌هاشم» با حضور بانوان اردوزبان در حرم مطهر امام‌رضا(ع) برگزار شد پخش مستند «خورشید کاروان» از سیمای استانی خراسان رضوی جایزه ادبی یوسف به ایستگاه چهاردهم رسید + مهلت ارسال آثار اجرایی شدن طرح حفظ «شهید سلامی» به منظور تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن آغاز کنگره ملی بزرگداشت ۳ هزار شهید خراسان شمالی با برگزاری اردوی راهیان‌نور نهایی شدن قرارداد‌های مربوط به حج ۱۴۰۵، سه ماه پیش از آغاز عملیات اعزام زائران مشهد میزبان برگزاری جشنواره امامت و مهدویت خواهد بود برنامه «مهمان مهر» میزبان ۶۰۰۰ دانشجو از سراسر کشور در حرم حضرت معصومه(س)
سرخط خبرها

احسن الحال در حرم

  • کد خبر: ۱۵۵۱۴۳
  • ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۱
احسن الحال در حرم
پدر و مادرم عادت دارند از یک ساعت مانده به تحویل سال وضو می‌گیرند، می‌نشینند پای سفره هفت سین و دعای یا مقلب القلوب می‌خوانند.

معمولا لحظات آخر سال سعی می‌کنیم همه دور هم باشیم. هرچند که کار‌های خانه کش می‌آید، اما قطعا ۱۵ دقیقه آخر همه آرام گرفته ایم و هر کس در حال خودش است. حال و احوالی که من در لحظات تحویل سال تجربه می‌کنم، برایم خیلی غریب است. انگار زمان متوقف شده باشد و چند لحظه بعد وقتی موسیقی معروف لحظه تحویل سال از تلویزیون پخش می‌شود رها می‌شوم.

پدر و مادرم عادت دارند از یک ساعت مانده به تحویل سال وضو می‌گیرند، می‌نشینند پای سفره هفت سین و دعای یا مقلب القلوب می‌خوانند. بچه که بودم من هم ادایشان را در می‌آوردم، اما حالا که بزرگ‌تر شده ام جز این عبارت در لحظه تحویل سال چیزی ورد زبانم نیست. چند سال پیش بود که نیت کردم تحویل سال حرم باشم. هنوز سه ساعتی مانده بود به لحظه موعود. خودم را رساندم، ورودی شیخ طبرسی.  پس از تقلای بسیار موفق شدم خودم را از میان جمعیت برسانم صحن انقلاب.

خیلی خوش شانس بودم که بین آن همه جمعیت در یکی از گوشه‌های صحن رو به گنبد جای دنجی پیدا کردم. همانجا ایستادم و زیارت امین ا... خواندم. هرچه به لحظه تحویل سال نزدیک‌تر می‌شدم، همان تجربه پای سفره هفت سین خانه برایم تداعی می‌شد با این تفاوت که آدم‌های زیادی کنار من بودند و احتمالا حال مشابهی داشتند. آخرین دقایق سال همه آن‌هایی که در حرم بودند یک صدا باهم یا مقلب القلوب می‌خواندند.

بعد بین همان گیجی و منگی صدای نقاره خانه را شنیدم که نوید آمدن سال نو را می‌داد. سال تحویل شده بود و همه آدم‌های در حرم، غرق در شادی بودند. من خیره مانده بودم به گنبد و گلدسته ها، به کبوتران سپید و سیاهی که روی سر زائران می‌چرخیدند و نور‌های رنگارنگ چراغانی صحن انقلاب چشمانم را می‌دزدید. سال نو شده بود و من به سالی که رفته بود فکر می‌کردم، به اینکه چه پیش خواهد آمد، به حول حالنا الی احسن الحال...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->