آیت‌الله علم‌الهدی: برای رویدادهای فرهنگی، باید پیوست رسانه‎ای موثر‎تری تدوین شود آثار رفتار با زائران در باب درست میزبانی کردن از زائران امام‌رضا (ع) | هواتو دارم! حق همسایگی امام مهربان تولیت آستان قدس رضوی: ما به واسطه امام رضا(ع) می‌توانیم به جوانان هویت دهیم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: ما باید برای خلق آثار هنری مرتبط با امام رضا(ع) تسهیلگری کنیم برگزيدگان بيستمين جشنواره بین المللی امام رضا(ع) معرفی شدند در داخل کشور هیچ رویدادی به وسعت و ابعاد جشنواره بین‌المللی امام رضا(ع) سراغ نداریم آیین اختتامیه بیستمین جشنواره بین‌المللی امام رضا(ع) برگزار شد + فیلم اهدای ۸هزار و ۸۰۰ نسخه کتاب از سوی کتابخانه رضوی به ۶ مرکز و نهاد فرهنگی توزیع کیک تولد امام رضا (ع) در بین ۱۵۰۰ زائر کودک مردی که برکت زمین است رحمت همسایه  مهربان ارثیه باشکوه بی بی یک قصه در هشت کاشی جشن ولادت امام‌ هشتم (ع) به روایت اسناد آستان قدس رضوی حجت‌الاسلام‌والمسلمین عالی از آثار زیارت امام رضا (ع) می‌گوید
خبر فوری

احسن الحال در حرم

  • کد خبر: ۱۵۵۱۴۳
  • ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۱
احسن الحال در حرم
پدر و مادرم عادت دارند از یک ساعت مانده به تحویل سال وضو می‌گیرند، می‌نشینند پای سفره هفت سین و دعای یا مقلب القلوب می‌خوانند.

معمولا لحظات آخر سال سعی می‌کنیم همه دور هم باشیم. هرچند که کار‌های خانه کش می‌آید، اما قطعا ۱۵ دقیقه آخر همه آرام گرفته ایم و هر کس در حال خودش است. حال و احوالی که من در لحظات تحویل سال تجربه می‌کنم، برایم خیلی غریب است. انگار زمان متوقف شده باشد و چند لحظه بعد وقتی موسیقی معروف لحظه تحویل سال از تلویزیون پخش می‌شود رها می‌شوم.

پدر و مادرم عادت دارند از یک ساعت مانده به تحویل سال وضو می‌گیرند، می‌نشینند پای سفره هفت سین و دعای یا مقلب القلوب می‌خوانند. بچه که بودم من هم ادایشان را در می‌آوردم، اما حالا که بزرگ‌تر شده ام جز این عبارت در لحظه تحویل سال چیزی ورد زبانم نیست. چند سال پیش بود که نیت کردم تحویل سال حرم باشم. هنوز سه ساعتی مانده بود به لحظه موعود. خودم را رساندم، ورودی شیخ طبرسی.  پس از تقلای بسیار موفق شدم خودم را از میان جمعیت برسانم صحن انقلاب.

خیلی خوش شانس بودم که بین آن همه جمعیت در یکی از گوشه‌های صحن رو به گنبد جای دنجی پیدا کردم. همانجا ایستادم و زیارت امین ا... خواندم. هرچه به لحظه تحویل سال نزدیک‌تر می‌شدم، همان تجربه پای سفره هفت سین خانه برایم تداعی می‌شد با این تفاوت که آدم‌های زیادی کنار من بودند و احتمالا حال مشابهی داشتند. آخرین دقایق سال همه آن‌هایی که در حرم بودند یک صدا باهم یا مقلب القلوب می‌خواندند.

بعد بین همان گیجی و منگی صدای نقاره خانه را شنیدم که نوید آمدن سال نو را می‌داد. سال تحویل شده بود و همه آدم‌های در حرم، غرق در شادی بودند. من خیره مانده بودم به گنبد و گلدسته ها، به کبوتران سپید و سیاهی که روی سر زائران می‌چرخیدند و نور‌های رنگارنگ چراغانی صحن انقلاب چشمانم را می‌دزدید. سال نو شده بود و من به سالی که رفته بود فکر می‌کردم، به اینکه چه پیش خواهد آمد، به حول حالنا الی احسن الحال...

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
تست آنلاین کرونا
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} {*End Google Analytics Code*}