«قرار نوجوانی» در مشهد | برگزاری جشن بزرگ میلاد پیامبر (ص) و امام صادق (ع) با حضور نوجوانان مدیر حوزه علمیه خراسان رضوی: کتاب در سبد زندگی مردم کمرنگ شده است دهمین نمایشگاه تخصصی کتاب حوزه و معارف اسلامی حوزه علمیه خراسان افتتاح شد بانوان عرب‌زبان در حرم امام رضا (ع)، اخلاق نبوی را گرامی داشتند بی‌تفاوتی در برابر جریانات انحرافی، شکاف امت اسلامی را عمیق‌تر می‌کند شادی و سرور شب میلاد پیامبر رحمت(ص) و امام صادق(ع) در حرم مطهر رضوی با «طلیعه رحمت» شب شعر «اتفاق» با حضور جمعی از شاعران شیعه و اهل سنت در حرم مطهر رضوی برگزار شد + فیلم بهترین پناهگاه مظلومین نسبت به جنایات ظالمان قرآن است یادی از «شهید مصطفی احمدی روشن» چهارمین شهید هسته‌ای ایران | تداوم راه روشن برپایی نمایشگاه «بهار وحدت» در کتابخانه حرم مطهر رضوی | معرفی دو اثر نفیس استاد فرشچیان وحدت مسلمانان؛ تجلی رحمت الهی در زمین | امنیت نتیجه وحدت است سری جدید مستند «میراثی از سناباد» روی آنتن شبکه خراسان رضوی می‌رود حرم مطهر امام رضا(ع) آماده میزبانی از زائران در ایام میلاد پیامبر اسلام(ص) برگزاری پویش ملی «قرار فتح» در هفته وحدت امیر جماعت تبلیغ سیستان: تقسیم‌بندی‌ شیعه و سنی در منطقه ما معنا ندارد بیش از ۷ هزار زائر به حج عمره از ابتدای شهریور تا ۱۵ شهریورماه اعزام شدند پیام آیت الله مکارم شیرازی به سی و نهمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی وحدت اسلامی در میدان عمل نیز ضرورتی انکارناپذیر است آغاز نام‌نویسی مرحله نخست کاروان‌های حج عمره خراسان رضوی ویژه‌‌برنامه‌های حرم امام‌رضا(ع) در هفته وحدت ۱۴۰۴ | احیای ۱۵۰۰ حدیث نبوی در قالب شعر و داستان + فیلم
سرخط خبرها

جایی در سایه زندگی

  • کد خبر: ۱۶۰۴۸۶
  • ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۷
جایی در سایه زندگی
صدای پزشک اورژانس را شنیدم که می‌گفت: «دیر خبر دادید...» و صدای مهیب سیلی‌ای که زن با شنیدن این جمله روی صورتش زد انگار تمام از دست دادن‌های زندگی ام را یک باره جلو چشم هایم آورد!

با سرعت برانکارد از کنارم رد شد. روی تخت مرد میان سالی بود که صورتش به کبودی می‌زد. پیراهنش را بالا زده بودند. به نظر می‌رسید پیش از آوردنش عملیات احیا را برایش انجام داده اند. پاهایش بر خلاف صورتش به رنگ گچ بود، سفید سفید... نشانه‌های خوبی نبودند و صدای فریاد‌های زنی که پشت سرش وارد اورژانس شد و با شیون، پدرش را صدا می‌زد خبر از اتفاق بدی می‌داد.

برای تهیه گزارش به اورژانس یک بیمارستان رفته بودم و بدو ورود با چنین صحنه‌ای روبه رو شده بودم. مرد را به اتاق cpr بردند همانجایی که دیگر هیچ همراهی حق ورود ندارد جایی که دیگر پزشکان آخرین تلاش هایشان را برای بازگشت حیات انجام می‌دهند و جز خدا هیچ کس اراده برگرداندن عزیز یک خانواده را ندارد. ملموس و سخت بود. آن قدر که پاهایم سست شدند و روی صندلی اورژانس نشستم. دقایقی بعد با اوج گرفتن صدای شیون زن، پایان یک زندگی رقم خورده بود.

صدای پزشک اورژانس را شنیدم که می‌گفت: «دیر خبر دادید...» و صدای مهیب سیلی‌ای که زن با شنیدن این جمله روی صورتش زد انگار تمام از دست دادن‌های زندگی ام را یک باره جلو چشم هایم آورد! از میان شیون و فریاد‌های زن و همراهیانش که خودشان را رسانده بودند، از اورژانس بیرون زدم و روی اولین نیمکت محوطه بیمارستان نشستم. نفس عمیقی کشیدم و به این فکر می‌کردم که اینجا یا بیرون این محوطه یا بیرون این بیمارستان هنوز زندگی برای خیلی‌ها جریان دارد.

هنوز به خیلی‌ها نگفته اند، دیر آمده ای! دیر رسیده ای، دیر بیمارت را آورده ای... هنوز این کلمه «دیر» روی سر خیلی‌ها شبیه پتکی فرود نیامده... با خودم فکر می‌کردم خدا می‌داند این مرد که قصه زندگی اش ناگهان امروز به پایان رسید شبیه خیلی از ما تا چند ساعت پیش چه آرزو‌هایی در سرش داشته است.

چقدر با فراغ خاطر به کار‌های انجام شده و انجام نشده اش فکر می‌کرده... حق هم داشته است. کدام یک از ما به چند ساعت دیگر یا چند دقیقه دیگر فکر می‌کنیم؟ به حلالیت طلبیدن ها، به کار‌های نیمه کاره رها شده، به دل کندن، به از دست دادن، به خداحافظی... چسبیده ایم به زندگی و به گمانمان مرگ چقدر اتفاق دور و محالی است. اما دریغ که به قول سهراب «مرگ در سایه نشسته است به ما می‌نگرد...»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->