فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

حکایت قطره عسل دارویی و سلسله وقایع وابسته

  • کد خبر: ۱۶۱۷۷۲
  • ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۲
حکایت قطره عسل دارویی و سلسله وقایع وابسته
در روزگار پادشاهی سلسله مامان شاهیان در نواحی مرکزی سرزمین‌های شرقی، روزی یک مرد شکارچی که همراه با سگ شکاری اش مشغول جست وجوی شکار بود.

در روزگار پادشاهی سلسله مامان شاهیان در نواحی مرکزی سرزمین‌های شرقی، روزی یک مرد شکارچی که همراه با سگ شکاری اش مشغول جست وجوی شکار بود، به درخت بزرگی رسید و در بالای درخت کندویی مشاهده کرد که سرشار از عسل مرغوب دارویی با ساکارز کمتر از دودهم درصد تهیه شده توسط بهترین زنبور‌های منطقه از مزارع آویشن بود. شکارچی ظرفی از داخل کوله اش بیرون آورد و از درخت بالا رفت و ظرفش را از عسل پر کرد و به شهر مجاور رفت تا بفروشد.

در شهر مجاور، به یکی از مراکز طب دارویی مراجعه کرد و عسل را به آن‌ها عرضه کرد. کارمند مرکز طب دارویی ظرف عسل را از شکارچی گرفت تا برای تعیین کیفیت آن به کارشناس مرکز دارویی نشان دهد. در این لحظه، قطره‌ای عسل روی زمین چکید. درپی چکیدن عسل روی زمین، چند مگس دور قطره عسل جمع شدند و به وزوز پرداختند. درپی جمع شدن مگس‌ها دور قطره عسل، یک پرنده برای گرفتن آن‌ها از بالای درخت به سمت پایین شیرجه زد. درپی شیرجه زدن پرنده، گربه‌ای به سمت پرنده خیز برداشت تا او را شکار کند.

درپی خیزبرداشتن گربه، سگ مرد شکاری به طرف گربه جهید تا او را بگیرد. درپی جهیدن سگ شکاری به طرف گربه، کارمند مرکز دارویی زهره اش ترکید و روی زمین افتاد. درپی ترکیدن زهره کارمند مرکز طب دارویی، کارشناس مرکز دارویی که همسر کارمند مرکز طب دارویی بود، به سمت مرد شکارچی حمله کرد. درپی حمله کردن کارشناس مرکز طب دارویی، مرد شکارچی با وی گلاویز شد و وی را هل داد و سر وی به لبه دیوار اصابت کرد و در دم جان باخت. درپی جان باختن کارشناس مرکز دارویی، مردم شهر مجاور خشمگین شدند و به مرد شکارچی حمله کردند.

درپی حمله کردن مردم به مرد شکارچی، مرد شکارچی زیر مشت ولگد مردم جان به جان آفرین تسلیم کرد. پس از درگذشت مرد شکارچی،  همشهریان مرد شکارچی هرچه دم دست داشتند، برداشتند و به شهر مجاور حمله کردند. درپی حمله همشهریان مرد شکارچی به شهروندان شهر مجاور، درگیری مسلحانه رخ داد و هشتاد تن کشته و ۲۳۴ نفر مجروح شدند.

درپی وقوع درگیری مسلحانه و بالاگرفتن ناآرامی، لشکریان مادرشاهیان به منطقه اعزام شدند و ۵۳۰ تن از مردم را دستگیر کردند. درپی این دستگیری، مردم در شهر‌های دیگر سر به شورش گذاشتند و به آشوب و اعتراض پرداختند. درپی شورش و آشوب و اعتراض، لشکریان پادشاهی باباسالاریان که در نواحی غربی سرزمین‌های شرقی سکونت داشتند، فرصت را غنیمت شمردند و به مادرشاهیان حمله کردند و آخرین پادشاه مادرشاه را شکست دادند. سرانجام درپی شکست خوردن وی، سلسله مامان شاهیان منقرض شد.
هم اینک آن قطره عسل برای عبرت دیگران در موزه تاریخ شهر بالاتپه نگهداری می‌شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->