برق‌گرفتگی مرگبار جوان مشهدی برای شکار کبوتر صدور مجوز تاسیس مرکز منطقه‌ای اقلیم سازمان جهانی هواشناسی در تهران ریزش معدن در محدوده جاده اراک-توره | ۴ نفر در زیر آوار (۲۷ خرداد ۱۴۰۳) جزئیات استخدام نیروی جدید در پلیس آیا گرمای هوا باعث تشدید میگرن می‌شود؟ ابتلای ۹۰ نفر به تب دنگی در کشور تا ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ دستگیری بادیگارد سلبریتی‌ها پس از قتل و گروگانگیری در تهران بارش‌های اخیر کدام حوضه‌های آبریز کشور را بهره‌مند کرد ٧۴ درصد شهرک‌های صنعتی فاقد تصفیه‌خانه یوز نابالغ خارج از مجموعه حفاظتی توران مشاهده شد پرداخت ۱۳۰ هزار فقره تسهیلات صندوق امداد ولایت به مددجویان کمیته امداد خراسان‌رضوی مدرسه مسجدمحور؛ جوانه‌ای است بر درخت تنومند انقلاب اسلامی رونمایی از نمونه‌های ۹ گونه از خزندگان ایران اعلام محدودیت‌های ترافیکی مراسم دعای عرفه در مشهد (۲۷ خرداد ۱۴۰۳) امیدها برای نجات «گوزن زرد» از خطر انقراض اسناد دفترچه‌ای قدیمی دیگر اعتبار ندارند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (یکشنبه، ۲۷ خرداد ١۴٠٣) | بارش باران در مناطق غربی و شرقی استان فوت ۵ زائر ایرانی در ایام حج ۱۴۰۳ سال گذشته، همیاران صلح به ۴۰ هزار پرونده در مشهد رسیدگی کردند معاون زنان ریاست‌جمهوری از اجرای طرح «زنان برای زنان» خبر داد
سرخط خبرها

شکایت پدر مشهدی از مرد شیطان صفت در نقش معلم خصوصی

  • کد خبر: ۱۶۴۵۱۵
  • ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۱
شکایت پدر مشهدی از مرد شیطان صفت در نقش معلم خصوصی
پدر مشهدی از مرد شیطان صفتی که در نقش معلم خصوصی، دختر نوجوانش را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، شکایت کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، مرد ۴۵ ساله‌ای که به همراه همسرش و برای شکایت از یک مرد شیطان صفت وارد کلانتری احمدآباد مشهد شده بود، از شدت ناراحتی لیوان آب را سر می‌کشید درباره ماجرای تاسف باری که آینده دخترش را تحت تاثیر قرار داده بود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: از همان روز‌های آغازین زندگی مشترک، اگرچه با همسرم مشکل حادی نداشتم، اما متاسفانه رفتار‌های ما طوری بود که گویی مدام با همدیگر در حال مشاجره و جدال هستیم.

لج و لجبازی تنها موضوعی بود که در زندگی ما موج می‌زد و به خاطر هر رفتار و گفتار بی اهمیتی به مخالفت با یکدیگر می‌پرداختیم و به تفاهم نمی‌رسیدیم. در واقع ناسازگاری‌های اخلاقی و کلامی، بخش زیادی از زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار می‌داد. از زمانی که دخترم «نیوشا» به دنیا آمد این مشکل نه تنها برطرف نشد بلکه گاهی شدت هم می‌گرفت تا جایی که من دیگر نقشی در تربیت فرزندم نداشتم و حتی بعد از چند سال که فرزند دیگرم نیز قدم در این دنیا گذاشت، من تقریبا همه نیاز‌های عاطفی و تربیتی آن‌ها را به همسرم سپرده بودم و ارتباط صمیمانه‌ای با آن‌ها نداشتم. به همین دلیل هنگامی که دخترم بزرگ‌تر شد و به سن نوجوانی رسید آن‌ها همه مشکلات و درددل هایشان را برای مادرشان بازگو می‌کردند و چیزی به من نمی‌گفتند. از سوی دیگر من هم به خاطر لجبازی با همسرم از این موضوع سوء استفاده می‌کردم و از وظیفه سنگین پدری غافل شدم، بهانه ام نیز این بود که فرزندانم با مادرشان راحت‌تر هستند و به من نیازی ندارند!

از طرف دیگر همسرم برای آن که دخترم ناراحت نشود بسیاری از امور تربیتی را ساده می‌انگاشت و به آن‌ها برای برخی رفتار‌های هیجانی، ایرادی نمی‌گرفت اگر من هم درصدد راهنمایی یا سرزنش دخترم برمی آمدم بلافاصله با تقابل همسرم روبه رو می‌شدم و به این ترتیب همسرم به دفاع مادرانه از دخترم برمی خاست و با من به مشاجره می‌پرداخت که با این رفتار‌ها موجب ناراحتی او نشوم. زندگی ما به گونه‌ای ادامه داشت که بی تفاوتی در امور زندگی ما نقش اساسی را بازی می‌کرد و من حتی در امور تحصیلی دخترم نیز دخالت نمی‌کردم تا این که روزی دختر ۱۶ ساله ام برای پیشرفت در امور تحصیلی در کلاس خصوصی ریاضیات ثبت نام کرد چرا که امتحانات پایان سال تحصیلی نزدیک شده بود و او در این درس ضعف داشت.

بعد از این ماجرا من هر روز او را سوار خودرو می‌کردم و سرساعت به کلاس خصوصی می‌رساندم. دخترم را سرکوچه‌ای پیاده می‌کردم که در آن مکان کلاس‌های درس ریاضیات برگزار می‌شد و بعد از اتمام کلاس نیز به دنبالش می‌رفتم و او را به خانه بازمی گرداندم، ولی هیچ گاه از او نپرسیدم که این کلاس خصوصی توسط چه کسی برگزار می‌شود؟ آیا وابسته به آموزش و پرورش یا موسسه آموزشی معتبری است؟ یا حتی سوال نکردم که مربی آموزش خانم است یا آقا؟ و اصلا فردی مورد تایید و صلاحیت دار است یا این که فقط ادعای آموزش ریاضیات را دارد؟! سخنان مرد به این جا که رسید اشک در چشمانش حلقه زد و با نگاهی شرمگین به چهره همسرش ادامه داد: هر روز راس ساعت ۴ بعد از ظهر دخترم را سر آن کوچه لعنتی پیاده می‌کردم، ولی هیچ گاه با خودم فکر نکردم که این چگونه کلاس تدریس خصوصی است که حتی یک تابلو هم ندارد و ... بعد از مدتی همسرم متوجه اشک‌های دخترم شده و از او درباره نگرانی هایش پرسیده بود که به ناچار دخترم از یک ماجرای تاسف بار پرده برداشت و اشک ریزان از مرد شیطان صفتی سخن گفت که به بهانه تدریس خصوصی او را مورد تعرض قرار داده است و...‌ ای کاش نظارت بیشتری در این باره داشتم و قبل از واریز مبلغ تدریس خصوصی درباره مربی یا چگونگی برگزاری این کلاس‌ها تحقیق می‌کردم تا امروز چنین بلایی به سرم نمی‌آمد.

با توجه به ادعای این مرد ۴۵ ساله و اهمیت این ماجرا، پرونده‌ای با دستور‌های ویژه سرگرد علی عسگری (رئیس کلانتری احمدآباد) تشکیل و برای رسیدگی به دستگاه قضایی ارسال شد.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->