جان باختن ۸ نفر در تصادف مرگبار اتوبان غدیر (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) + جزئیات یک پژوهش علمی ثابت کرد: تاثیر فعالیت بدنی بر کاهش مرگ و میر ناشی از سرطان مرخص شدن ۴۲ مصدوم اتوبوس اردبیل به مشهد از بیمارستان سمنان (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) وزارت علوم: امکان ثبت پایان‌نامه‌ها و رساله‌های کپی‌برداری‌ شده در ایرانداک وجود ندارد مدارس کدام استان‌ها(دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳) غیرحضوری شد؟ عوارض جراحی‌های زیبایی پلک و لیفت ابرو را جدی بگیرید چه تفریحاتی در هتل پرسپولیس شیراز منتظر شماست؟ تعداد موزه‌های کشور به ۱۰۰۰ مورد افزایش می‌یابد؟ مسیرهای دسترسی به هتل زندیه شیراز چه بخوریم تا کم‌حافظه نشویم؟ معرفی تصفیه آسا، نمایندگی دستگاه تصفیه آب در اصفهان درباره خطرات استفاده از تلفن همراه برای زنگ بیدارباش جریمه ایجاد آلودگی صوتی چقدر است؟ هشدار سازمان غذا و دارو در خصوص واکسن Prevenar ۲۰ | این واکسن در ایران قاچاق است کادر درمان در آستانه فرسودگی | سلامت مردم در خطر است بلیت پرواز عتبات عالیات گران نشد| نرخ بلیت رفت و برگشت به نجف ۱۴ میلیون تومان دریافت تأییدیه سلامت روان شرط صدور پروانه اشتغال روان‌شناسان است پیش بینی هواشناسی بندرعباس امروز (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) | تداوم ناپایداری‌های جوی و دریایی تا اواسط هفته دانشگاهیان فردا (۱۵ بهمن ۱۴۰۳) با آرمان‌های بنیان‌گذار انقلاب اسلامی تجدید میثاق می‌کنند حس امنیت در کودکان چگونه آسیب می‌بیند؟ | لحظه‌های امن دنیای کودکانه آیا کودکان هم دچار پوکی استخوان می‌شوند؟ اعضای جوان سبزواری ۷ زندگی را نجات داد (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) دختر نوجوان مرگ مغزی در مشهد به ۶ بیمار زندگی دوباره بخشید (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) ایران موفق به تولید دارو‌های سل‌تراپی و ژن‌درمانی شد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (یکشنبه، ۱۴ بهمن ۱۴۰۳) | افزایش آلاینده‌ها در شهر‌های بزرگ و صنعتی قاچاقچی مواد مخدر در دامداری به دام افتاد متناسب‌سازی حقوق هیچ‌کدام از سه گروه بازنشستگان کشوری، لشکری و تأمین‌اجتماعی کامل انجام نشده است (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) صدور بیش از ۳۳ هزار اخطاریه سدمعبر برای اصناف در مشهد طی ۱۰ماهه نخست ۱۴۰۳ | شهرداری مکلف به رفع سدمعبر است دادخواهی ۴۰۲ شهروند ایرانی از ۲ حادثه تروریستی در حرم شاهچراغ (ع) وزیر آموزش و پرورش: نظر آموزش و پرورش درباره تأثیر معدل در کنکور نادیده گرفته شد بخشنامه جدید تأمین اجتماعی درباره بازرسی از کارگاه‌ها منتشر شد (۱۴ بهمن ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

سخت­‌تر از سخت

  • کد خبر: ۱۶۷۹۹۹
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۲
سخت­‌تر از سخت
برای دوره دوماهه آموزشی که با تابستان مصادف شده بود، به خاش اعزام شدم؛ درست در بحبوحه‌ای که عبدالمالک ریگی در این منطقه جنایت می‌کرد.

حرف وحدیث‌های اطرافیانم زیاد بود. می‌گفتند طلبه‌ها جنم سربازی رفتن ندارند. اگر بروند هم امریه اداره‌ای می‌شوند، چهار رکعت نماز‌ می‌خوانند و تمام. حرف هایشان را با ادبیات توهین آمیزی به زبان می‌آوردند. این‌ها را حتی از اعضای خانواده خودم هم می‌شنیدم. نه اینکه فکر کنید بهم برخورده باشد.

برای خودم منزلتی قائل نیستم. این حرف‌ها را  از  باب شأن و جایگاه این لباس، ناراحت کننده می‌دانستم. به آن‌ها گفتم سربازی می‌روم. گفتند اگر راست می‌گویی، برو و نگو طلبه ای. از سوابق فعالیت هایت در بسیج هم هیچ نگو. پذیرفتم و دقیقا مثل فردی معمولی و بدون هیچ سابقه و پارتی، سال ۱۳۸۴ و در بیست ودوسالگی برای خدمت سربازی اقدام کردم. آن زمان سطح یک حوزه علمیه را تمام کرده بودم.

برای دوره دوماهه آموزشی که با تابستان مصادف شده بود، به خاش اعزام شدم؛ درست در بحبوحه‌ای که عبدالمالک ریگی در این منطقه جنایت می‌کرد. اوضاع خیلی خطرناک بود و کسانی که روی برجک بودند، در معرض تیراندازی دشمن بودند. من هم مثل بقیه ترسیده بودم، اما حاضر نبودم برگردم تا دیگران بگویند دیدید درست گفتیم؟ به حرف ما رسیدید؟

زیاد بودند سرباز‌هایی که همان هفته اول با دادن باج به دژبان‌های وقت، فرار کردند؛ دژبان‌هایی که برخی از آن‌ها رفتار‌های واقعا بدی با سربازان داشتند؛ در حد گیردادن‌های الکی، بد و بیراه گفتن و کتک کاری. برخی سربازان با دیدن اوضاع، با همان ماشینی که آمده بودند، برمی گشتند. به همه این سختی‌ها طوفان‌های صدوبیست روزه شن در منطقه، بالارفتن دما تا حدود شصت درجه و ماه رمضان را هم اضافه کنید. با اینکه ارشد بودم و‌ می‌توانستم مرخصی بگیرم، نگرفتم. آن قدر لاغر و آفتاب سوخته شده بودم که به من می‌گفتند مثل قیر شده ای!

دوره دوماهه با سختی هایش سرانجام تمام شد. از سه چهار روز مرخصی، دو روز را در راه بودم. باز هم همان حرف وحدیث‌ها را‌ می‌شنیدم که فلانی با آن آموزشی سخت، دیگر جربزه ادامه اش را ندارد، اما من عزمم را برای ادامه دادن جزم کرده بودم. منطقه محروم خاش با خدمات حداقلی اش برای استحمام و نظافت را از سر گذرانده بودم و حالا نوبت تحمل سرمای سخت ارومیه در زمستان بود، با برف‌هایی که گاهی به کمرمان می‌رسید. یک سال وخرده باقی مانده از خدمتم را در گردان مخابرات، لشکر ۶۴ ارومیه گذراندم. هم در خاش و هم در ارومیه متوجه طلبه بودنم شدند؛ از روی عکس کارتکس، شناسنامه و فضای فکری ام که هیچ کدامشان را‌ نمی‌شد پنهان کرد.

پیشنهاد‌های زیادی داشتم، مبنی بر اینکه در خاش بمان، در عقیدتی خدمت کن که کار ساده تری دارد و.... پیشنهاد‌هایی برای افزایش مرخصی هایم هم داشتند، اما هیچ کدام را قبول نکردم. در ارومیه مکبر نماز جماعت بودم. علاوه بر مکبری، فعالیت‌های دیگری هم داشتم، به ویژه در مناسبت‌های مذهبی. یادم هست که یکی از مسئولان وقت از چنددقیقه صحبت بین دو نماز برای سرباز‌ها منعم کرد. می‌خواهم بگویم بی مهری‌ها و مهربانی‌ها چندجانبه  بود.

خداراشکر با گرفتن کارت پایان خدمت، پرونده خیلی از حرف وحدیث‌ها تمام شد. ازدواج کردم و وقفه سه ساله در درس‌های حوزوی ام را جبران کردم. به هرکدام از هم لباس‌هایی که برای مشورت سراغم می‌آیند، توصیه کرده ام و‌ می‌کنم که بی نگرانی و بدون استفاده از هرگونه امتیازی، دقیقا مثل یک فرد کاملا عادی به خدمت سربازی بروند. کلیات ماجرای گرفتن کارت پایان خدمت برای من از این قرار بود. جزئیات سخت و دردناکش بماند برای وقتی دیگر.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->