به گزارش شهرآرانیوز، حرم امام رضا (ع) در مشهد سبب تحولات بزرگ فرهنگی در این منطقه شده است. پس از شهادت حضرت رضا (ع) و شکل گیری بارگاه حضرت در این شهر، زائرانی از فرقههای مختلف اسلامی از مناطق گوناگون تمدن اسلامی برای زیارت به این شهر روانه میشدند. درمیان کتابها و اسناد باقی ماندهای که این موضوع را به تصویر کشیده اند، نکات مهمی دیده میشود.
«ابن حبان»، از اندیشمندان شافعی مذهب قرن چهارم، در کتاب «الثقات» که به بررسی شخصیتهای معتمد حدیثی میپردازد، وقتی به نام امام علی بن موسی الرضا (ع) میرسد، از ایشان به بزرگی یاد میکند و میگوید: «فراوان من مزار امام را زیارت کردم. در وقت اقامتم در توس، هرگاه گرفتاری سختی به من رومی آورد و قبر امام علی بن موسی الرضا (ع) را -که درود خدا به پیامبر (ص) و او باد- زیارت میکردم و از خداوند میخواستم که آن گرفتاری را از من دور کند، دعایم مستجاب و آن سختی از من دور میشد و این اجابت را پیوسته تجربه کردم». این موضوع، نشان دهنده آن است که تأثیر فرهنگ رضوی درمیان همه مسلمانان، بسیار درخورتوجه بوده است.
در این گفتگو با پیمان اسحاقی، دانشجوی دکتری مدرسه الهیات دانشگاه شیکاگو در دپارتمان جامعه شناسی و مردم شناسی دین که زمینه اصلی مطالعاتی خود را مردم شناسی شیعی و بررسی آیینها و مناسک شیعی به خصوص در زمینه زیارت قرار داده است، ابعاد مختلف فرهنگ رضوی و تأثیر امام رضا (ع) بر فرهنگ این منطقه و دیگر مناطق تمدن اسلامی را بررسی کرده ایم.
همان طور که در سؤال اشاره کردید، زیارت حضرت امام رضا (ع) از سالهای اول بعد از شهادت ایشان، شروع شد و تا به امروز ادامه دارد. این تداوم موضوع زیارت را میتوان در سالهای سال مشاهده کرد. برخلاف برخی زیارتگاههای اسلامی که در دورهای این مسئله به فراموشی سپرده شده یا فرایند زیارت تبدیل به بازدید موزهای شده است -مثل مدفن شیخ صفی الدین اردبیلی که در دوره اول صفویه به عنوان زیارتگاه مطرح بود، اما کم کم این ویژگی را از دست داد- شواهد زیادی وجود دارد که زیارت امام رضا (ع) در همه دورههای تاریخی، پررونق بوده است و زائران از سراسر نقاط تمدن اسلامی به خصوص جنوب آسیا، آسیای میانه و شمال آفریقا به مشهد سفر میکردند.
ازسوی دیگر، زیارت امام رضا (ع) همیشه ماهیت میان مذهبی داشته است؛ یعنی زائران امام فقط از شیعیان نبوده اند و اهل سنت و صوفیه نیز درمیان آنها پیدا میشده اند. موضوع زیارت با فرهنگ ایرانی عجین شده است و ایرانیها از همه فِرق توجه ویژهای به آن داشته اند. حرم امام رضا (ع)، شرقیترین زیارتگاه پررونق ایران در قرون متمادی بوده است؛ یعنی زائران حضرت رضا (ع) در میان شرق و غرب پراکنده بوده اند.
اگر بخواهیم این بحث را خلاصه کنیم، باید بگویم که در تاریخ مردمان این بخش از جهان، توجهی به یک شخصیت محترم مذهبی به نام امام رضا (ع) نشان داده شده و برخی عناصر فرهنگی از ایشان متأثر شده است؛ یعنی انسانها دیدگاه و روشی دربرابر ایشان به کار برده اند، فرزندان حضرت درقالب یک گروه خویشاوندی متمایز که سادات رضوی خوانده میشود، خود را سازمان دهی کرده اند، سنتهای زیارتی متنوع برای زیارت مزار ایشان ترتیب داده شده است، مزار امام به صورت متنوع در تاریخ مورد توجه هنرمندان و معماران قرار گرفته، برای ایشان شعرهایی سروده شده و ادبیاتی شکل گرفته که منشأ تأثیر در نقاشی و خطاطی بوده است، زمانی مقدس در سال برای زیارت حضرت تعیین شده و عنصر قدرت و سیاست، نسبتی میان خود و امام تعریف کرده است. این امور و موضوعات مشابه آن، همگی عناصری از «فرهنگ رضوی» هستند.
متأسفانه به سبب ضعف عمومی علوم اجتماعی در کشورهای غرب آسیا و نادیده گرفتن موضوع پژوهش و توانمند نبودن آن در ابعاد مختلف فرهنگهای ملی و خرده فرهنگ ها، ما اطلاعات دقیقی از فرهنگ رضوی نداریم و آگاهی دقیق از این فرهنگ غنی، مستلزم ارتباط علمی پژوهشگرانی از کشورهای غرب آسیا، آسیای میانه و جنوب آسیاست. نبود ارتباط جدی پژوهشگران این مناطق سبب شده است کاوشی جدی در فرهنگ رضوی انجام نشود، اما همین میزان اطلاعاتی که داریم، به ما این نکته را ثابت میکند که حضور فرهنگی امام رضا (ع) در این مناطق، تأثیر بسزایی بر این کشورها گذاشته است.
گسترش مطالعات فرهنگ رضوی در گرو گسترش مطالعات اسلامی، ایرانی، آسیای میانه، شهری، اجتماعی و فرهنگی تاریخی است و شرط افزایش کمی و کیفی مطالعات رضوی، افزایش توان ما در مطالعات اسلامی و... است و بدون داشتن مقدمات، نمیتوانیم آثار خوبی در زمینه فرهنگ رضوی ارائه دهیم.
آثار فرهنگ رضوی در آکادمیای غربی در پنج عرصه ارائه شده است که برخی از آن ها، ریشه در تاریخ دارد؛ مانند آثاری در حوزه تاریخ اسلام (مطالعات صدر اسلام) و آثاری درباره شخصیت، شهادت و ولادت امام رضا (ع) و برخی از آنها مطالعاتی در زمینه بنی عباس بوده است که امروز یکی از مطالعات جذاب در آکادمیای غربی است و انجمنی به نام «مطالعات بنی عباس» را تعدادی از استادان آمریکای شمالی و غربی تأسیس کرده اند که دارای نشریهای اختصاصی به نام نشریه مطالعات بنی عباس است و سالی دو شماره از آن منتشر میشود که هر شماره دارای مقالاتی است و کنفرانسهایی برگزار میکنند.
برخی دیگر از آثار، مربوط به تاریخ ایران میشود و ارتباط فرهنگ رضوی به قسمتی از فرهنگ ایران را بررسی میکند و قسمتی از این مطالعات، مطالعات تاریخ آثار میانه است؛ به سبب اینکه قبل از دوران اخیر، خراسان، فرهنگ تعداد زیادی از زائران مشهد را داشت که هویت آنها درون سیستم آسیای میانه تعریف میشد و لذا در مطالعات آسیای میانه، متخصصان برجستهای هستند که میتوانند درباره مشهد اظهارنظر کنند.
شناساندن فرهنگ رضوی، تابعی از شناختن فرهنگ رضوی و فراهم کردن زمینهها برای شناخت آن است. اگر ما به صورت نظاممند به پژوهش در این زمینه بپردازیم و شرایط را به منظور پژوهش در این باره برای پژوهشگران فراهم کنیم، ابعاد بسیار بیشتری از فرهنگ رضوی برای ما نمایان خواهد شد.
اگر بتوانیم غنای این فرهنگ و فرصتهای پژوهشی در این زمینه را به جهان عرضه کنیم، در زمان کوتاهی متوجه خواهیم شد که محصولات مختلفی ازقبیل پژوهشی و هنری در سراسر جهان تولید میشود. در این زمینه هم باید اقداماتی با استانداردهای جهانی با مشخصات اقدامات فرهنگی موفق در جهان انجام داد. بخش مهمی از این اقدامات، درون چارچوبهای ارتباطی جهانی میگنجد.
ابزارهای شناخت و شناساندن مقولههای فرهنگی تا حد زیادی مشابه هم هستند؛ البته ویژگیهای خاص فرهنگ رضوی، میتواند بستر کمک رسان برای شناساندن هرچه بهتر آن باشد. ما باید هم نوا با تغییرات جهانی و نظامهای آکادمیک بین المللی، قدمهای جدی در این راه برداریم. ازسوی دیگر، وجود برخی نهادهای فرهنگی قدیمی در اطراف حرم امام هشتم (ع)، فرصتی بسیار مهم برای محقق کردن این اهداف است. امروزه درصد بسیار کمی از بخشهای فرهنگی موجود در نهادهای آستان قدس رضوی در این راه فعالیت میکنند، درحالی که با یک چشم انداز صحیح و با استفاده از کارشناسان باتجربه میتوانیم اقدامات خیلی خوبی در این زمینه انجام دهیم.
روزانه از پژوهشهای جدید در این حوزه باخبر میشوم و مشاهده میکنم که بخش مهمی از پژوهشها با حمایت کتابخانهها انجام میگیرد. امروز کتابخانهها در جهان، حامیان بزرگ پژوهش هستند؛ به این معنا که درون ساختار کتابخانه، انواع و اقسام فرصتهای تسهیل کننده پژوهش وجود دارد و لازمه آن، جلب حمایتهای مدیران برتر برای انجام این مهم است.
هم اکنون حدود سی پژوهشگر متخصص در فرهنگ رضوی حضور دارند که مقاله، پایان نامه و کتاب درباره شخصیت و زندگانی امام رضا (ع) نوشته اند. یکی از آثار قدیمی مستقل تا به امروز و مفصلترین اثر در آکادمیای غربی با موضوع «امام رضا (ع) و شهر مشهد، معماری حرم و اطراف حرم»، سه سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در چهار جلد و به قلم پروفسور بیژن سعادت در فلورانس منتشر شده است.
بین نهادهای پژوهشی ایرانی و بین المللی در زمینه فرهنگ رضوی، هم افزایی، گفتگو و ارتباط برقرار نیست و به ندرت پیش میآید به صورت نهادی و سیستماتیک وارد سخن گفتن دوطرفه شوند. پژوهشها در آکادمیای غربی درباره فرهنگ رضوی را اغلب غیرمسلمانان و غیرایرانیان و غیرشیعیان انجام داده اند، اما به تدریج شیعیان و ایرانیان و مسلمانان درحال ورود به این عرصه هستند؛ البته آثار تولیدی توسط آنان، تاکنون جای خاصی باز نکرده است؛ به سبب اینکه تولیدکنندههای آثار در زمینه مطالعات آسیایی، افراد برجستهای نیستند.
زمینهها و موضوعات تحقیق درباره فرهنگ رضویای که غربیها تولید کرده اند، با اولویتها و نیازهای ما هم نوا نبوده است و لزوما به آن احتیاج نداریم و باید به اولویتها جهت داده شود و قسمت زیادی از جهت دادن، شامل حمایت اداری، مالی و شخصیت دادن است. فرهنگ رضوی ابعاد بسیار گستردهای دارد که هرکدام میتواند موضوع پژوهشی مستقل باشد و تاکنون به بخش محدودی از این فرهنگ، توجه شده است.