بازار ارز، سکه و طلا هفته پرنوسان همراه با خیزش قیمتها را تجربه کرد. هرچند نمیتوان برآوردی از حجم معاملات در بازار ارز و طلا در اختیار داشت، مهم این است که تکانهای شدید قیمتی در این بازارهای دارای سرعت نقدشوندگی بالا، بر دیگر بازارها ازجمله خودرو و حتی با فاصله بر بازارهای کالایی اثر گذاشته و خواهد گذاشت و تکرار پدیده چسبندگی قیمتها پس از فروکش نسبی قیمتها بر معیشت و سطح رفاه جامعه تأثیر میگذارد. جنس خیزش قیمتها در بازار ارز و طلا را میتوان برخاسته از پدیده ریالگریزی در اقتصاد دانست و بازگشت ایران به لیست سیاه مالی دنیا را باید تنها بهمثابه جرقهای در انبار باروت نقدینگی قلمداد کرد. پیشبینیها حکایت از آن دارد که در هفتههای آینده با فروکش کردن انتظارات اولیه تورمی و تدابیر بانک مرکزی قیمت ارز، سکه و طلا به سطوح پایینتر سوق پیدا کند، اما استمرار و پایداری قیمتها را نمیتوان تضمین کرد.
برآوردها این است که در سال آینده هم تکرار روند خیزش قیمتها بهواسطه عبور اقتصاد ایران از مرحله دلاریزه شدن و ورود به مرحله ریالگریزی فراگیر، دور از ذهن نخواهد بود. توضیح اینکه در مقاطعی از روندهای اقتصادی، با نوسان شدید قیمت ارز، بازارها خود را با نبض قیمت ارز و بهطور شاخص با نرخ دلار آمریکا تنظیم میکنند و حتی پس از بازگشت قیمت دلار به سطوح پایینتر، قیمت کالاها و خدمات برخلاف انتظار سیاستگذاران و مردم به سطوح قبلی برنمیگردد که نشان از چسبندگی قیمتها در شرایط بیتعادلی شدید در اقتصاد دارد. مرحله ریالگریزی حتی از دلاریزه شدن اقتصاد، چالشبرانگیزتر است و نشان میدهد نگهداشتن ریال و بهطور ملموس پساندازهای ریالی در شبکه بانکی در شرایط تورم بالا، مطلوب سپردهگذاران نیست و بخشی از آنها تصمیم به خارج کردن سپردههای خود و تبدیل آن به ارز، طلا، سکه، خودرو و حتی لوازم خانگی و... میگیرند. ریالگریزی را میتوان محصول سرکوب نرخ سود در شبکه بانکی در شرایط نرخ تورم بالا و تنبیه سپردهگذاران دانست، آن هم در شرایطی که اطمینان و اعتمادی به حفظ ارزش ریال و روند کاهش نرخ تورم در جامعه وجود ندارد. ملموسترین شکل سیال شدن نقدینگی و بهاصطلاح «دست به نقد» بودن مردم را میتوان در فرارسیدن مهلت تسویه اوراق گواهی سپرده بانکها دانست که ۲ سال پیش با نرخ سود ۲۰ درصد فروخته شد و سال پیش در سررسید با نرخ ۱۸ درصد تمدید شد و به نظر میرسد بانکها از حفظ نقدینگی آزادشده ناتوان هستند، چراکه نرخ سود اعلامشده با تورم کنونی برای مردم جذابیت ندارد.
البته بانک مرکزی تلاش میکند تا از طریق عملیات بازار باز، نرخ سود در بازار بانکی و به دنبال آن نرخ سود بانکی را به نرخ هدفگذاریشده خود سوق دهد و از این طریق نرخ تورم را تا پایان سال آینده به زیر ۲۰ درصد برساند، اما مشکل اساسی در کاهش ضریب اعتماد به کارآمدی برنامهها و ابزارهای مهار تورم و بازگشت ثبات به اقتصاد است که باعث میشود این فرضیه اکنون مطرح باشد که ریال را نباید نگه داشت و باید آن را تبدیل به کالای دیگر کرد. ریالگریزی بدتر از دلاریزه شدن و نشانه انتظارات بالای تورمی و نااطمینانی از پایداری روند کاهشی تورم است. با این توصیف، ثبات بازار ارز در وضعیت لرزان قرار میگیرد و غفلت از نوسانهای شدید احتمالی بازار سهام هم میتواند زنگ خطری برای راه افتادن سیل نقدینگی باشد. در آن زمان مردمی که پولشان در شبکه بانکی در وضعیت «دست به نقد» قرار دارد، با سهامدارانی که در وضعیت «دست به فروش» قرار خواهند گرفت، میتوانند زمینه قیام شدید قیمت در بازار ارز، سکه و طلا را فراهم سازند.