پروژه توسعه فضا‌های خدمات زائر و ساماندهی نمای میدان قبله حرم مطهر رضوی افتتاح شد اولویت ماموریت‌های آستان قدس رضوی، حرم مطهر رضوی و خدمت به زائر است تهیه ۱۰۶ هزار دست لباس گرم در پویش ملی «هبه» برای کمک به مردم مظلوم لبنان گشاده دست باش | توصیه‌های ائمه اطهار (ع) درباره پرداخت بدهی فراخوان ثبت‌نام حج تمتع تا دو روز آتی| هزینه هنوز مشخص نیست تولیت آستان قدس رضوی: جوانان نخبه، بزرگ‌ترین فرصت و ثروت کشور هستند اهدای ۱۲ النگوی طلا به جبهه مقاومت از سوی مادر یک شهید آماده‌سازی ۱۰ هزار بسته معیشتی و فرهنگی ویژه مردم غیور و مقاوم لبنان اعلام فراخوان انتخاب قاری و مؤذن در حرم امام‌رضا(ع) از دختران نوجوان قرآنی در حرم امام‌رضا(ع) تقدیر شد تولیت آستان قدس رضوی: بیانیه مجمع موسوم به محققین و مدرسین در رسمیت شناختن اسرائیل مایه تأسف است مولوی عبدالحمید: ما باید در کنار هم شهید شویم + فیلم علیرضا بیات رئیس سازمان حج و زیارت شد اعلام ویژه‌برنامه‌های حرم امام‌رضا (ع) به مناسبت روز دانش‌آموز (۱۳ آبان ۱۴۰۳) حمایت دختران نوجوان هنرمند مشهدی از فلسطین در حرم امام‌رضا(ع) شرط اول و آخر خداشناسی بررسی آثار معادباوری بر سبک زندگی | ایمان قلبی به زندگی پس از مرگ تولد یک بچه شیر کاش قدر مشهدی بودن را بدانیم! درباره پرده «توپ بندی» حرم امام رضا (ع) و هنرمند نقاش آن
سرخط خبرها

دلتنگ روز‌های دور

  • کد خبر: ۱۹۸۶۸۵
  • ۱۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۹
دلتنگ روز‌های دور
آن روز‌ها که هنوز فناوری به زندگی آدم‌ها نفوذ نکرده بود و در جیب هرکس یک تلفن هوشمند نبود و کاست هنوز عجیب‌ترین فناوری موجود و در دسترس بود، اطراف حرم حال‌وهوای خاصی داشت.

آن روز‌ها که هنوز فناوری به زندگی آدم‌ها نفوذ نکرده بود و در جیب هرکس یک تلفن هوشمند نبود و کاست هنوز عجیب‌ترین فناوری موجود و در دسترس بود، اطراف حرم حال‌وهوای خاصی داشت. نوارفروشی‌هایی که بعد‌ها تبدیل به سی‌دی فروشی شدند یکی از مشاغل پرسود آن روز‌ها بودند. نوارفروشی‌هایی که یک اسپیکر بزرگ دم در مغازه‌شان علم و از کله صبح تا نیمه‌های شب اشعاری در وصف امام رضا (ع) پخش کردند. یا هم سخنرانی مرحوم کافی.

اواخر دهه هفتاد بود که این ضبط‌ها مجهز به پخش سی‌دی‌های تصویری شدند، این مغازه‌ها در کنار پخش همان کاست‌ها فیلم‌هایی با موضوعات مذهبی پخش می‌کردند. یکی از آن‌ها فیلمی از تعزیه‌خوانی با موضوع مسلم بن‌عقیل بود. یعنی شما از هر طرف که می‌خواستید برای زیارت به حرم بروید می‌توانستید تکه‌تکه کل این تعزیه‌خوانی را در مغازه‌های مختلف ببینید. یکی از کاست‌هایی که آن روز‌ها خیلی روی بورس بود، نوایی با صدای یک نوجوان بود.

او با سوز عجیبی می‌خواند: آقاجون قربونتم، آخه من مهمونتم... بعد زائر‌ها هم این کاست‌ها را باخود می‌بردند به شهرشان.

مشاغل اطراف حرم در سال‌های اخیر تغییرات زیادی کرده است، آن روز‌ها بازارچه‌هایی مثل حاج‌آقاجان در طبرسی، بازار مرکزی در چهارراه شهدا، بازار روس‌ها در پایین خیابان و پاساژ حکیم در ایستگاه سراب رونق عجیبی داشتند و در تابستان و تعطیلات نوروز که مشهد میزبان جمعیت زیادی از زائران بود، در این بازار‌ها جای سوزن انداختن نبود، اما حالا از هر خروجی حرم که بیرون بروید با پاساژ‌های نوسازی روبه‌رو می‌شوید که تعدادشان کم هم نیست.

من دلم برای آن بافت آجری بیشتر تنگ می‌شود تا این نما‌های سنگ و کامپوزیت. من تابستان‌های آن سال‌ها که مدرسه‌ها تعطیل می‌شد، راه می‌افتادم در دالان‌های بازارچه حاج‌آقاجان و اسباب‌بازی می‌فروختم. بعضی وقت‌ها بازار رضا را چندبار در روز می‌رفتم و می‌آمدم. یک زمانی هم جلو در پاساژ حکیم باتری قلمی می‌فروختم. انگار آن روز‌ها زندگی با همه سختی لذت بیشتری داشت.

خلاصه حالا که خبری از آن کاست‌فروشی‌ها و صدا‌های اطراف آن نیست، دلم برای آن روز‌ها و حال و هوای اطراف حرم تنگ می‌شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->