شناسایی پیکر مطهر شهید گنابادی پس از ۳۸ سال ۴۰۶ شهید روحانی، سند افتخار خراسان رضوی هستند بیمارستان رضوی به‌عنوان «صادرکننده نمونه ملی» در حوزه گردشگری سلامت معرفی شد اصیل و پایدار شادی کنیم مروری بر دعای «اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الطّاعَه، وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَه» و اهمیت لقمه حلال در زندگی منتظران الزام حضور دستیار زن در کاروان‌های حج تمتع با بیش از ۱۶۵ زائر انتقاد آیت‌الله صدیقی از بزرگ‌نمایی گناهان در جامعه تلاش داریم حرم حضرت رضا (ع) را به کانون اصلی فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی تبدیل کنیم رشد ۱۲.۵ درصدی مشارکت‌کنندگان در جشنواره مفلحون نسبت‌به سال گذشته پایتخت دل‌ها در حرم امام رضا(ع) | سکانسی از سریال پایتخت که ایران را به مشهد گره زد پیام تبریک سردار کارگر به‌مناسبت روز ارتش تغییر در سهمیه حج سوریه | سوری‌ها از سه کشور بدون قرعه به حج می‌روند مهم‌ترین خواسته‌های اموات از نگاه دین و عرف چیست؟ رئیس بنیاد شهید: ستاد‌های استانی بزرگداشت شهدای خدمت راه‌اندازی می‌شود عطر چای حرم از مشهد تا دیار سید سبزقبا| گشایش سومین چایخانه حضرتی امام رضا (ع) در دزفول صدای واژه‌های وحی؛ مستندی در مورد سلوک فعال قرآنی روی آنتن شبکه چهار سیما اعزام بیش از ۸۰ هزار زائر ایرانی به حج تمتع از ۲۳ فرودگاه کشور بازدید تولیت آستان قدس رضوی از مراحل ساخت تزیینات معماری رواق امیرالمؤمنین(ع) + فیلم گل‌هایی که عاقبتشان پژمردگی نیست
سرخط خبرها

‌می‌نویسیم: مرگ بر صدام

  • کد خبر: ۲۰۶۳۶۷
  • ۲۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۲
‌می‌نویسیم: مرگ بر صدام
«بنویسید: الموت لصدام.» با گچ‌های ریختـــه از آوار مدرسه در کلاس هم بنویسد.
ضحی زردکانلو
نویسنده ضحی زردکانلو

«بنویسید: الموت لصدام.» با گچ‌های ریختـــه از آوار مدرسه در کلاس هم بنویسد. روی تخته‌ای که هنوز اثری هست از فرمول‌های ریاضی حــل نشـــده، از کلــمـه‌ها و ترکیـب‌های تــازه درس، از هنرنمــایــی‌های بچه‌ها در زنــگ تفــریح، از نام‌های دانش آموزان کلاس که همگی جزو خوب‌ها نوشته شده بود. نام‌هایی که حالا همه یا شهیدند یا جانبازند یا ایثارگر. آن روز شوم در مهر ۱۳۵۹ که بمب توی کلاس ترکید، بچه‌ها که مرگ بر صدام نوشتند. گفتند: از کیف مدرسه هرکداممان یک کاغذ و یک قلم برای سال نو تحصیلی مان بس است.

لباس‌های مدرسه شان شد لباس رزم و قلم دستشان شد اسلحه و کارنامه قبولی شان شد وصیت نامه هایشان.

هرکدام آرزویی، وصیتی، حسرتی و آهی داشت. یکی دستش به نوشتن نمی‌رفت، یکی کاغذش را نوشته بود و در سرش مرور می‌کرد. یکی باورش نمی‌شد که این شاید آخرین باری است که دست به قلم می‌برد.

یکی از بچه‌ها هم کاغذ کم آورده بود و واژه برای نوشتن بسیار داشت. از پدرو مادر، خواهر و برادر،  دختری که دوستش داشت،  از همسایه ها، از فامیل و دوست و آشنا از رفقا و معلمانش از همه و همه داشت می‌نوشت و بعد از آرمان‌ها و باور‌ها و آرزوهایش و امیدی که به پیروزی داشت نوشت و کاغذ خیس خورده اش را تا کرد و توی جیبش گذاشت. یکی هم وصیتش را نوشته بود و داشت آن را برای هم کلاسی‌هایی که حالا هم رزمانش بودند می‌خواند. قطره اشکی نم زد به گوشه چشم هرکدامشان. یکی گفت: بچه‌ها همه مان آخر کاغذهایمان می‌نویسیم: الموت لصدام.

‌می‌نویسیم: مرگ بر صدام

عکس‌ها: مرحوم بهمن جلالی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->