ابهامات حذف دهک‌بندی ایثارگران رفع شد آیت‌الله عبدالله جوادی آملی: رضایت به فعل باطل، هم‌تراز انجام آن است فراخوان ثبت‌نام در «طرح ملی انسان مسئول» ویژه ماه مبارک رمضان، منتشر شد ریزش کاشی‌کاری‌های مسجد تاریخی سید اصفهان چهره سال همایش ملی سلامت معنوی اسلامی شناخته شد علی غلام آزاد، راهی مسابقات بین‌المللی قرآن الجزایر شد وزیر آموزش و پرورش: آسیب‌های دانش‌آموزان و دانشجویان از باورهای اعتقادی متناقض نشئت می‌گیرد درس‌نامه زندگی با آیه‌ها ویژه ماه مبارک رمضان روانه بازار شد رویداد ملی طبا، بستری برای درآمدزایی طلاب آیت‌الله علم‌الهدی: حوزه‌های علمیه خواهران، مولود انقلاب است | ضرورت تقویت رویش‌ها در جریان طلبگی خواهران ۷۲ زندانی حافظ کل قرآن شدند فراخوان انتخاب شعار نمایشگاه قرآن منتشر شد معاون سیاسی سپاه در مشهد: وضعیت سوریه به‌زودی تغییر می‌کند | شگفتانه‌های جدید از قدرت مقاومت در راه است مشهدالرضا (ع)، میزبان گردهمایی اساتید بسیجی حوزه‌های علمیه خواهران | فرهنگ، علم و تبلیغ، سنگر اصلی بسیج تأخیر طولانی پروازهای عمره و مشکلات جدی برای زائران خانه خدا کرونای ترک نماز! بررسی آثار حسادت بر سبک زندگی انسان بر اساس باورهای دینی | آتشی که خرمن زندگی را می‌سوزاند ویدئو | روایتی از طبخ غذا برای آوارگان سوری و لبنانی توسط مشهدی‌ها در آن سوی مرزها فرمانده سپاه امام رضا (ع)، درگذشت همسر شهید برونسی را تسلیت گفت «هُنر گمنامی»؛ رویدادی هنری برای تجلیل از مدافعان امنیت
سرخط خبرها

‌می‌نویسیم: مرگ بر صدام

  • کد خبر: ۲۰۶۳۶۷
  • ۲۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۲
‌می‌نویسیم: مرگ بر صدام
«بنویسید: الموت لصدام.» با گچ‌های ریختـــه از آوار مدرسه در کلاس هم بنویسد.

«بنویسید: الموت لصدام.» با گچ‌های ریختـــه از آوار مدرسه در کلاس هم بنویسد. روی تخته‌ای که هنوز اثری هست از فرمول‌های ریاضی حــل نشـــده، از کلــمـه‌ها و ترکیـب‌های تــازه درس، از هنرنمــایــی‌های بچه‌ها در زنــگ تفــریح، از نام‌های دانش آموزان کلاس که همگی جزو خوب‌ها نوشته شده بود. نام‌هایی که حالا همه یا شهیدند یا جانبازند یا ایثارگر. آن روز شوم در مهر ۱۳۵۹ که بمب توی کلاس ترکید، بچه‌ها که مرگ بر صدام نوشتند. گفتند: از کیف مدرسه هرکداممان یک کاغذ و یک قلم برای سال نو تحصیلی مان بس است.

لباس‌های مدرسه شان شد لباس رزم و قلم دستشان شد اسلحه و کارنامه قبولی شان شد وصیت نامه هایشان.

هرکدام آرزویی، وصیتی، حسرتی و آهی داشت. یکی دستش به نوشتن نمی‌رفت، یکی کاغذش را نوشته بود و در سرش مرور می‌کرد. یکی باورش نمی‌شد که این شاید آخرین باری است که دست به قلم می‌برد.

یکی از بچه‌ها هم کاغذ کم آورده بود و واژه برای نوشتن بسیار داشت. از پدرو مادر، خواهر و برادر،  دختری که دوستش داشت،  از همسایه ها، از فامیل و دوست و آشنا از رفقا و معلمانش از همه و همه داشت می‌نوشت و بعد از آرمان‌ها و باور‌ها و آرزوهایش و امیدی که به پیروزی داشت نوشت و کاغذ خیس خورده اش را تا کرد و توی جیبش گذاشت. یکی هم وصیتش را نوشته بود و داشت آن را برای هم کلاسی‌هایی که حالا هم رزمانش بودند می‌خواند. قطره اشکی نم زد به گوشه چشم هرکدامشان. یکی گفت: بچه‌ها همه مان آخر کاغذهایمان می‌نویسیم: الموت لصدام.

‌می‌نویسیم: مرگ بر صدام

عکس‌ها: مرحوم بهمن جلالی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->