اهلیت. این کلید واژهای است که در دوران تبلیغات انتخاباتی همواره مورد استفاده قرار میگیرد. اگر آن را از پرفراوانترین کلمات در عرصه کاربرد بدانیم، بیراه نرفته ایم، اما کاربستِ این واژه نه در شعار و ادعا که در عمل باید مورد توجه باشد. نامزدها را با این عیار باید سنجید.
رأی را هم متناسب با این سنجه باید به نامی تزیین کرد که بتواند زینت اهلیت باشد. قرآن کریم هم بر این مهم به صراحتی تمام در آغازِ آیه ۵۸ سوره مبارکه نسا چنین تأکید میفرماید که: إِنَّ اللَّهَ یَأمُرُکُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها؛ خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید!
این اهلیت، اما در همه زمان و زمینهها یک جور قاب بندی نشده است بلکه متناسب با جایگاه و ناظر به زمان و کارکردها تنظیم و باز تنظیم میشود. صرف خوب بودن انسان و متعبد به عبادات و ادعای التزام نمیتواند اهلیت در حوزه نمایندگی را کادربندی کند.
دانستن و توانستن و خواستنِ متناسب به شأن نمایندگی را طلب میکند. اینکه بداند وظایف نمایندگی چیست و چه مسئولیتی در برابر ملت و امروز و فردای کشور دارد. علاوه بر این باید بتواند دانستههای خود را از نظر به عمل درآورد. این دو را هم به خواستن غنی سازی و پشتوانه سازی کند تا بتواند بن بستها را بشکند. عیارسنجی افراد وظیفه ماست.
این خود ما هستیم که باید اهلیت شناسی کنیم و به دارندگان این ویژگی رأی دهیم. باید ببینیم چه افرادی توان نمایندگی و قانون گذاری و انجام تکالیف محوله را دارند. چه کسانی زبان زمان را میفهمند و میتوانند در زمین نقشه موفقیت ایران را ترسیم و برای اجرا طرح سازی و ریل گذاری کنند.
آیا کسانی که نامشان را بر برگههای رأی مینویسیم میتوانند، با وضع قوانین و با نظارت فراگیر خود در توسعه کشور اعمال نقش کنند؟ آیا به مصائب و مشکلات امروز کشور اشراف کارشناسی دارند و نیازهای جامعه هدف را میشناسند تا قوانینی را که تصویب میکنند، نقش گره گشایی برای آحاد جامعه داشته باشد؟ آیا ظرفیتهای کشور را میشناسند تا برای به فعلیت رساندن آنها قانون بنویسند؟
آیا توان گسترده انسانی کشور را بررسی کرده اند که بتوانند برای توسعه معنوی و علمی آن گام بردارند؟ آیا از ظرفیت شهید مدرس شدن برخوردار ند تا در برابر فزون خواهی قدرتهای خارجی دچار تب و لرز نشوند و افزون طلبی داخلیها آنها را از خود بیخود نکند؟ آیا این توان را دارند یا فقط امروز در باغ سبز نشان میدهند، اما به صندلیهای سبز که رسیدند گذشته را و حرفها و وعدهها را فراموش خواهند کرد و در برابر انتقادها هم روی سُرخ خواهند کرد و همه مشکلات را به نام گذشتگان سیاهه خواهند کرد؟
آیا زبانِ تعامل با جهان را میدانند تا روزهای بهتر برای ایران و ایرانی رقم زنند؟ اهلیتی که برای نماینده مجلس لازم است از این جنس است نه صرفا داعیه انقلابی خوانی داشتن. انقلابی عمل کردن بایستگی مورد نیاز است و آن هم جز خدمت بیشتر برای مردم معنایی ندارد.