معاون وزیر ارشاد: به روزنامه نگاری مبتنی بر مسئولیت اجتماعی نیاز داریم مشهد؛ «قلب ایران» آماده استقبال از زائران نوروزی است اختتامیه دومین جشنواره مطبوعات خراسان رضوی برگزار شد افتخارآفرینی ۱۴ خبرنگار موسسه شهرآرا در دومین جشنواره مطبوعات خراسان رضوی اعضای هیات داوران دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه «عباس کیارستمی» معرفی شدند انیمیشن «در سایه سرو» در شرایط تحریم پرچم ایران را به اهتزاز درآورده است ویدئو| قیمت جدید بلیت سینما‌ها اعلام شد (۱۶ اسفند ۱۴۰۳) اولین تصویر از «بُت» حمید نعمت‌الله منتشر شد مدیر دوبلاژ تلویزیون: از هنرمندان پیشکسوت حمایت شود سعید آقاخانی با یک سریال معمایی به نمایش خانگی می‌آید معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: هنر مقوله‌ای سیاست‌پذیر نیست یادی از مرحوم حسن لاهوتی، مترجم و مولوی‌پژوه | همراز عیاران جهان قند است «پاتریک ویلسن» و «خاویر باردم» در فیلم تنگه وحشت سفر علمی جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های هند به مشهد مریم سعادت مهمان برنامه ۱۰۰۱ محسن کیایی می‌شود مروری بر سریال‌های نوستالژیک پرمخاطب تلویزیون فیلم جیمز باند جدید ساخته می‌شود؟ رکوردشکنی تماشاخانه مایان با اجرای دو نمایش در سال ۱۴۰۳ زمان پخش مسابقه مردان آهنین از شبکه‌های سیما
سرخط خبرها

کلاس تعلیم  و  تعلم

  • کد خبر: ۲۱۳۲۵۹
  • ۰۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۲
کلاس تعلیم  و  تعلم
نیمکت‌های مدارس پر بود از مردان و زنانی که فقط سنشان توی شناسنامه کم بود. مدرسه جایی بود که علاوه بر درس، محل جمع آوری کمک‌ها برای جبهه، جلسات محلی و گاه پناهگاه زمان آژیر قرمز بود.
حمید سبحانی
نویسنده حمید سبحانی

سال ۱۳۶۳، میانه‌های جنگ هشت ساله و کودکانی که زود از روی کودکی خود پریده بودند. مدرسه آن روز‌ها صرفا جایی برای مشق ریاضی و فارسی نبود. نیمکت‌های مدارس پر بود از مردان و زنانی که فقط سنشان توی شناسنامه کم بود. مدرسه جایی بود که علاوه بر درس، محل جمع آوری کمک‌ها برای جبهه، جلسات محلی و گاه پناهگاه زمان آژیر قرمز بود. بازوی دوم اجتماعی محلات بعد از مسجد بود. نیمکت‌های خش دارِ زخمیِ جوهرآگینش بار جدیدی از مسئولیت‌ها را پذیرفته بودند.

دانش آموزانی که پدرانشان در جنگ بودند ودر کنار بازی با توپ هفت جلد خسته و کوچه‌های تنگ و مشق نوشتن توی دفتر‌هایی که جلدش منقش بود به عبارت «تعلیم و تعلم عبادت است» زندگی را در بعد عملی خیلی زود و جور دیگری هم تعلیم می‌دیدند. پسران کوچک و دختران کوچکی که بخشی از بار بزرگ زندگی در نبود پدرانشان بر دوش آن‌ها بود. مدرسه تنها محل صف صبحگاهی و گچ و تخته نبود بلکه می‌دیدند هم مدرسه ای‌های چندسال بالاترشان رفته اند به جنگ و گاه قاب عکسشان، جایشان را روی نیمکت می‌گیرد.

کیسه‌های شنی انباشته روی هم در ورودی و گوشه حیاط مدرسه و پخش مارش نظامی از بلندگوی مدرسه جای «هم شاگردی سلام» می‌گفت که شرایط عادی نیست. مدرسه، اما در کنار همه این تجارب اجتماعی فصل دیگری را هم تجربه می‌کرد و آن تبدیل شدنش به محل شعبه اخذ رأی در مناسبت‌های انتخابات بود (مناسبتی که همچنان پا برجاست). این عکس پلان خوبی است از روایتی که شرحش رفت. عکس به سیاق همه آرشیو آن روز‌ها که در خبرگزاری‌ها و منابع منتشر شده است، عکاسش نامشخص است و فقط نام آرشیو ایرنا را یدک می‌کشد.

۲۶ فروردین ۱۳۶۳ است و دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی. بین آدم‌هایی که روی صندلی‌های یک مدرسه در تهران نشسته اند و مشغول نوشتن اسامی کاندیدا‌های منتخبشان هستند. تعداد زیادی پسربچه هستند که نگاهشان رو به دوربین است. آن‌ها در سن رأی دادن نیستند، اما حضورشان را توی عکس خوب غالب کرده اند، زیرا در آن روز‌ها نقش مهمی را ایفا می‌کرده اند.

در مجموع بیش از ۱۵ میلیون نفر برای انتخاب ۲۷۰ کرسی مجلس دوم، رأی دادند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->