دهلی نو محفل شاعرانه در پاسداشت حضرت زهرا(س) شد تأکید معاون وزیر فرهنگ در حمایت از تولید محتوای قرآنی در مناطق روستایی و عشایری آیت الله مکارم شیرازی: حوزه علمیه در استفاده از هوش مصنوعی پیشگام باشد مشکل معیشت طلاب حل شود | انتقاد از برخورد گزینشی رسانه‌ها نسبت به روحانیت مشهد، میزبان برگزاری دهمین کنگره ملی اعتکاف تجهیز کتابخانه آستان قدس رضوی به تولیدات پژوهشی بنیاد بین المللی امام رضا(ع) جشنواره «میقات» فرصتی برای شناسایی هنر زائران در ایام حج غسال ۸۰۰ شهید دفاع مقدس به فرزند شهیدش پیوست هزار و ۴۲۲ اثر به اجلاسیه سراسری نماز ارسال شد حماسه‌ساز حماس | درباره «شیخ احمد یاسین» نماد مقاومت فلسطین شرح جزئیات اولویت‌ها و هزینه اولیه ثبت‌نام حج ۱۴۰۵ داشته‌ها و نداشته‌ها ملاک محبت خداوند است؟! در پناه بی‌کرانگی | مروری بر نتایج رفتاری درباره توحیدباوری نمایشی که فاصله نسل‌ها را شکست تولیت آستان قدس رضوی: قهرمانی تیم‎‌های ملی کشتی، گسترش وحدت و همدلی را در جامعه رقم زد قطار مهربانی چه مکان‌هایی برای اقامه نماز مکروه است؟ سخن رهبر انقلاب درباره مجتهدان زن، صرف توصیه نیست بلکه الزام‌آور است «نقاره‌چی»؛ داستان زندگی زنده‌یاد احمد قوام شکوهی و پیوند تاریخ، حرم امام رضا(ع) و ادبیات نوجوان تولیت آستان قدس رضوی: رسالت علمای دینی، افشای توطئه‌های دشمنان و حفظ کیان اسلام است
سرخط خبرها

انسان در براده‌های آینه

  • کد خبر: ۲۲۷۴۷۵
  • ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۱
انسان در براده‌های آینه
چقدر دلم می‌خواهد این دهه کرامت مشهد می‌بودم شیخ تکه تکه ام می‌کرد و بعد یک «یا امام رضا (ع)» می‌گفتم و مثل مرغ‌هایی که ابراهیم کشت و کوبید و درهم آمیخت هر تکه ام از یک آینه بیرون بخزد و جمع شود کنار ضریح و مرد مهربان.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

تنهایی مفهوم غریبی است، مفهومی گاه پر از رنج و گاهی پر از لذت، انسان ذاتا تنهاست، به قول سهراب «آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی سایه نارونی تا ابدیت جاری است.» این تنهایی نوع دوم حس و حال شیرینی دارد. این تنهایی مال آن مرحله‌ای از رشد انسان است که هرچه می‌گردی کسی را پیدا نمی‌کنی که چرخ دنده هایش چفت چرخ دنده هایت باشد. کسی را نمی‌یابی که گل کاشی اش دقیق منطبق بر گل کاشی رواق وجودی تو هم خوان و هم گل باشد و تو را کامل کند. این تنهایی به نسبت بزرگ شدن آدمی بزرگ می‌شود و باید برای پر کردنش پیش بزرگ رفت.

بزرگی که ناگفته تو را بداند و بخواند و بلد باشد و چه بزرگی بهتر و بلندتر و بزرگ‌تر از امام رضا (ع) ... من هربار حرم می‌روم در حیرانم از آنچه در ذهن شیخ بهایی گذشته است. از رویارویی انسان و بنا... اینکه شیخ بهایی صلاح دیده آینه کاری را و نه آینه بلند و تخت چسباندن، شگفت زده ام می‌کند. شیخ راحت‌تر و سریع‌تر و بزرگ‌تر می‌توانست آینه‌های قدی و بزرگ و زیبا کار کند! ساخت حرم زودتر تمام می‌شد و به قول امروزی‌ها مینی مال‌تر بود، ولی تکه آینه چسباند. 

شیخ منِ زائر را از او‌ می‌گیرد، حواسش را از خودش پرت امام (ع) می‌کند، در خرده آینه‌ها که نگاه می‌کنی می‌شکنی. هزار تکه می‌شوی. یک تکه ات عاشق است، یک تکه ات تنهاست، یک تکه ات بدهکار است، یک تکه ات از کودکی ات است، بعد تو در این تکه‌ها نمی‌توانی دنبال نسخه واحدی از خودت بگردی، در همین قدم زدن‌ها و تکه تکه شدن‌ها یکهو می‌رسی به آن واحد مطلق. به آن یگانه عزیز به آن شروع شیرین اقیانوس، من این جمع شدن پریشانی را در حوالی ضریح خیلی دوست دارم. اینجا سر‌ها پایین می‌افتد نگاه‌ها پایین است و دل‌ها گرم از شط اشک. 

چقدر دلم می‌خواهد این دهه کرامت مشهد می‌بودم شیخ تکه تکه ام می‌کرد و بعد یک «یا امام رضا (ع)» می‌گفتم و مثل مرغ‌هایی که ابراهیم کشت و کوبید و درهم آمیخت هر تکه ام از یک آینه بیرون بخزد و جمع شود کنار ضریح و مرد مهربان. دستمال نمدار بکشد روی تنهایی ام و بگوید دوباره با خودت چه کار کرده ای! من دلم لک زده برای یک مشهد پراشک.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->