به احتمال زیاد این روزها هیچکدامتان از دریافت لینکهای همسترکامبت بیبهره نماندهاید و خیلیهایتان هم مشغول ضربهزدن به صفحه گوشی موبایلتان هستید. البته چیز عجیبی نیست و پس از تجربه ارز ناتکوین، ظن و امید رسیدن به سکههای واقعی در پس ضربات انگشت حواس همگان را به سمت همستر کوچک تلگرامی معطوف کرده است. همستری که نوید تولید ارز و ثروتمندشدن را میدهد. اما احتمالاً نه برای همه و صرفاً برای آنهایی که خودشان میدانند.
همسترکامبت یک پلتفرم مبتنی بر فناوری بلاکچین است که در دنیای بازیهای دیجیتال و بهویژه بازیهای مبتنی بر NFT یا همان توکنهای غیرقابل تعویض فعالیت میکند. در این پلتفرم، شرکتکنندگان میتوانند همسترهای دیجیتال خود را از طریق بازی پرورش داده و با استفاده از آنها در مسابقات و مبارزات شرکت کنند. نهایتا این همسترها بهصورت NFT ذخیره میشوند و افراد میتوانند آنها را از طریق صرافیهای مخصوصی خرید و فروش کنند.
سابقه این سبک بازیها به مدت زمان زیادی باز نمیگردد، اما عمر بازیهای کامپیوتری که شاید پدران ایندست بازیها محسوب میشوند، به حدود ۷۰ سال قبل بازمی گردد. سرگرمیهایی جذاب که کسی منکر اغوا کنندگی آن نیست و تقریبا همه افراد از آثار سوی آن بر ذهن آگاهند. آگاهی که باوجود اهمیتش نتوانست از میزان نفوذ این بازیهای در دنیای بشری بکاهد.
اما اینبار بشریت با پلتفرمهایی مواجه است که جذابیتشان در کسب درآمدهای دلاری است. موضوعی که مستقیما بر اقتصاد دنیا اثرگذار بوده و کاربرانشان را به بردههایی بدل میکنند که مهمترین کاربردشان رونق بخشیدن به بازار ارزهای دیجیتال است.
با در نظر گرفتن آنکه همستر کامبت و امثال آن بخشی از دنیایی هستند که هوش مصنوعی به دنبال غبضه کردن آن است باید گفت شکل و شمایل جهان پیش روی بشر با وجود رشد این تکنولوژیها غیر قابل پیش بینی و تصور خواهد بود. دنیای که افراد تفکر را به ابزارهای هوش مصنوعی میسپارند و فعالیتشان انگشت زدن بر صفحه موبایل است.
هرچند با اطمینان نمیتوان تهمت نابجایی به همسترهای تلگرامی زد و آنها را کلاهبردار نامید، اما اگر فرض بگیریم تحقق رویای کسب درآمد از این طریق امکانپذیر باشد، شاید بسیاری از افراد بیش از پیش خرد را به هوش مصنوعی سپرده و مشغول فعالیت نوپا و سهلشان شوند.
در نظر بگیرید در فضای جوامعی که پول تبدیل به ارزش شده و خردورزی کاری عبث تلقی میشود، دیگر هیچ مانعی برای از میان رفتن بشر خردمند باقی نخواهد ماند و ادمها ترجیح میدهند به جای ساعتها کار فکری با مزد پایین صرفا بر صفحه گوشی شان ضربه بزنند و برگهای برنده روزانه را در فضای مجازی چک کنند.
شاید هم این تفکر ناامید کننده شبیه به زمانی که کارگران دنیای صنعتی طی آن دست به تخریب دستگاههای بزرگ کارخانهها که جای نیروی کار انسانی را گرفتند؛ باشد و چنین دنیای سیاهی با شهروندان غرق در فضای دیجیتال به شکل بهتری رقم بخورد. کسی نمیداند که هوش مصنوعی واقعا رقیب ماست یا مکملی که زیستن را آسودهتر میکند؟ بنابراین آنچه ناجی بشر خواهد بود هوشیاری بشر برای جلوگیری از بردگی است. بشر امروزی میبایست بار دیگر برتریش را به رخ بکشد و جایگاهش را در دنیای پسا انسانی تثبیت کند چرا که بازگشت از دنیای کامپیوترها غیر ممکن است.