سرخط خبرها

حکایت تتل بابایا و خاموش شدن مسئولان مؤسسه

  • کد خبر: ۲۳۲۵۱۱
  • ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۴
حکایت تتل بابایا و خاموش شدن مسئولان مؤسسه
در یکی از شهر‌های یکی از کشور‌های دیگر، مؤسسه خیریه‌ای وجود داشت که علاوه بر کار‌های دیگر به کار خیر مشغول بود و مسئولان آن تلاش می‌کردند گام‌هایی هرچند کوچک در راستای کمک به اقشار ضعیف جامعه بردادند.

در یکی از شهر‌های یکی از کشور‌های دیگر، مؤسسه خیریه‌ای وجود داشت که علاوه بر کار‌های دیگر به کار خیر مشغول بود و مسئولان آن تلاش می‌کردند گام‌هایی هرچند کوچک در راستای کمک به اقشار ضعیف جامعه بردادند. آن‌ها در این راستا به سراغ اشخاص برخوردار،  فرادست، آسیب رسان و مستکبر جامعه می‌رفتند و از آن‌ها برای اقشار نابرخوردار، فرودست، آسیب پذیر و مستضعف جامعه کمک می‌گرفتند، تا به این‌ها در جهت تأمین حداقل‌های زندگی آبرومند یاری برسانند، اما در اثر بروز نابسامانی‌های اقتصادی اخیر و پایین آمدن سطح رفاه عمومی، میزان کمک‌های مردمی به مؤسسه کاهش یافت و مؤسسه با کاهش نقدینگی و اعتبار روبه رو شد.

از همین رو مدیر دایره جذب اعتبارات مؤسسه نزد رئیس مؤسسه رفت و گفت: متأسفانه در اثر بروز نابسامانی‌های اقتصادی اخیر و پایین آمدن سطح رفاه عمومی، میزان کمک‌های مردمی به مؤسسه و در نتیجه نقدینگی و اعتبارات مؤسسه کاهش یافته و مؤسسه برای اجرای طرح‌های حمایتی خود با مشکل روبه رو ست.

رئیس مؤسسه گفت: عجب. وی افزود: حالا چه کار کنیم؟ مدیر دایره روابط عمومی مؤسسه که در اتاق رئیس مؤسسه بود، گفت: باید اشخاص ثروتمند و خیر بیشتری را شناسایی کنیم. وی افزود: در همسایگی دفتر مؤسسه، یک شاخ اینستا به نام تتل بابایا زندگی می‌کند که دارای درآمد بسیار بالایی از راه بلاگری است و مالیات هم نمی‌دهد. بهتر است با او صحبت و او را به کمک به مؤسسه ترغیب کنیم.

ساعتی بعد رئیس مؤسسه به همراه مدیر دایره جذب اعتبارات و مدیر روابط عمومی مؤسسه به دفتر تتل بابایا رفتند. رئیس مؤسسه ابتدا دقایقی درباره اهمیت کمک به هم نوعان و مشکلات ناشی از افزایش شکاف طبقاتی صحبت کرد و در ادامه گفت: ما در مورد شما تحقیق کرده ایم و متوجه شده ایم شما هم درآمد بسیار بالایی دارید و هم انسان دست به خیری هستید، اما متأسفانه تاکنون کمکی به مؤسسه خیریه ما که در همسایگی شماست نکرده اید. 

آیا نمی‌خواهید کمکی بکنید؟ تتل بابایا گفت: در تحقیقاتی که انجام دادید، متوجه شدید که مادر من پس از طی یک دوره سه ساله بیماری و در حالی که حقوق بازنشستگی اش کفاف مخارج درمان او را نمی‌داد، ماه پیش درگذشت؟ مسئولان مؤسسه گفتند: آخی، ما بی اطلاع بودیم. به شما تسلیت می‌گوییم.

تتل بابایا گفت: متوجه شدید برادر من دچار معلولیت است و خانه نشین است و از عهده اداره زندگی خود و همسر و سه فرزندش برنمی آید؟ مسئولان مؤسسه گفتند:‌ای بابا. خیر، نمی‌دانستیم. تتل بابایا گفت: متوجه شدید خواهر من در بیمارستان روانی بستری است و از آنجا که بیمه نیست برای تأمین هزینه‌های درمان خود در تنگنا قرار دارد؟ گفتند: واقعا خیر. ما نمی‌دانستیم شما این همه گرفتاری دارید. 

تتل بابایا گفت: حالا وقتی من به این‌ها که پاره تن من هستند هیچ کمکی نکرده ام، آیا به شما کمک می‌کنم؟ مسئولان مؤسسه خاموش شدند. مدیر روابط عمومی مؤسسه گفت: یک استوری هم برایمان نمی‌روی؟ تتل بابایا گفت: چرا و تعرفه استوری را برای مدیر روابط عمومی مؤسسه، ایتا کرد. مدیر روابط عمومی قیمت استوری را دید و دوباره خاموش شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->