تولیت آستان قدس رضوی: روشنگری و هدایتگری نسل جوان از مهمترین رسالت‌های طلاب و روحانیون است کرسی تلاوت رضوی یادبود شهید «یحیی سنوار» در حرم مطهر رضوی برگزار شد مساعدت شهردار مشهد برای تزریق نقدینگی به پروژه معراج شهدا عضو کمیسیون ایثارگران شورای اسلامی شهر مشهد: اقدامات کشور‌های دیگر در زمینه بازماندگان جنگ باید پیاده‌سازی و بعد مقایسه شود توزیع بسته‌های غذایی آستان قدس رضوی ویژه مهاجران لبنانی بنویسیم چقدر زندگی آخرین پل را برای شهادت ساخت | یادی از شهید مهندس سردار حسن آقاسی‌زاده اهمیت امرکردن به نماز راهکار‌هایی برای حضورقلب در نماز | گفتگو با خدا «شهاب»، پویشی برای آمادگی‌ نظامی‌-امدادی جوانان مشهدی مدیرعالی حرم مطهر رضوی: حفظ قداست حرم مطهر امام رضا (ع) بر خدمات و برنامه‌ها ارجحیت دارد اهدای مدال طلای قهرمان مسابقات پارالمپیک به موزه حرم امام‌رضا(ع) او مرد میدان بود | درباره شهید یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس سوره‌ای برای بی‌نیاز شدن | آثار و فضیلت‌های اعجاب‌انگیز سوره واقعه حرف‌های بی‌حساب و کنتور‌های خاموش! اختتامیه نهمین اجلاس بین‌المللی «مجاهدان در غربت» در مشهد برگزار شد انتظار فرج الهی عاقبت‌به‌خیر شویم | چند گام برای تضمین سرانجام نیک براساس توصیه‌های دینی
سرخط خبرها

سلسله جبال صبر

  • کد خبر: ۲۳۸۴۴۶
  • ۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۶
سلسله جبال صبر
در کربلا بانویی داریم که با دو دست خود زلف فرزندانش را شانه کرد، سرمه بر چشم هایشان کشید و بر قامت آن‌ها لباس رزم پوشانید و به میدان فرستاد، دو پسر دو ریشه جگر، دو ماه پاره رفتند و در خون غلتیدند.

علمای علم روان می‌گویند سنگین‌ترین داغی که ممکن است انسان متحمل بشود و دیگر هیچ گاه به حالت اولیه اش برنگردد داغ فرزند است، مخصوصا اگر جوان و نوجوان باشد. مخصوصا اگر مادر در هنگام از دست دادن فرزند تنها باشد، ترس و خجالت اینکه به پدرش چگونه خبر بدهم،  چه بگویم، گاهی از خود داغ سنگین‌تر و کشنده‌تر است.

روان پزشک‌ها می‌گویند در این حالت مادر ممکن است در شوکی فرو برود که هر حالت غیرطبیعی مثل از دست دادن تکلم، پرخاشگری و خودزنی از او سر بزند و باید تحت مراقبت و درمان و حفاظت کامل قرار بگیرد. روان شناسان، اما نمی‌دانند یا خبر ندارند یا این مورد مطالعاتی را ندیده اند که در کربلا بانویی داریم که با دو دست خود زلف فرزندانش را شانه کرد، سرمه بر چشم هایشان کشید و بر قامت آن‌ها لباس رزم پوشانید و به میدان فرستاد، دو پسر دو ریشه جگر، دو ماه پاره رفتند و در خون غلتیدند و آن زن برای شنیدن خبر هم از خیمه بیرون نیامد تا خجالت و شرم را در چشم‌های برادرش نبیند.

روان شناس‌ها نمی‌دانند این زن چندین محرمش در یک روز در خون غلتیدند و تکه تکه شدند و غروب که شد کسی را نداشت و با این همه اندوه باید مدیریت کاروان اسرا را هم انجام می‌داد و خود را حائل تازیانه‌ها می‌کرد و دنبال گم شده‌ها می‌گشت. علمای روان که هیچ علمای اخلاق و دین و عرفان هم در شناخت این مفهوم مانده اند و علامه مامقانی درجایی می‌گوید: «الزینب و ما الزینب و ما ادراک مالزینب»

عاشورا در یک اختناق شدید رسانه‌ای در بیابانی محصور می‌رفت که فراموش شود و این زینب بود که رسانگی کربلا را به عهده گرفت. او بود که با وجود داغ‌های متعدد و تحقیر و طعنه ها‌ی متکثر زبان گشود و کلماتش، چون ذوالفقار حیدر چرخید و پرده جهل و نفاق و خواب را درید. در بزرگی این زن همین بس که نوه شهید است و فرزند دوشهید و خواهر دوشهید و عمه چند شهید و مادر دو شهید. از او باید بسیار خواند و در موردش بسیار اندیشید. زینب زینب است همان طور که فاطمه فاطمه است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->