افتخار خون شریکی | سومین یادواره لاله‌های غریب در مشهد برگزار شد قیمت افغانی به تومان و دلار سه‌شنبه (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) توضیحات رئیس مرکز امور اتباع وزارت کشور درباره اجرای طرح ساماندهی اتباع غیرمجاز + فیلم کابل آماده میزبانی می‌شود | همه چیز درباره فصل چهارم لیگ برتر فوتسال افغانستان بازتعریف جنایت | روایت‌های تکان‌دهنده سربازان انگلیسی از اعتیاد به کشتن غیرنظامیان در افغانستان یک پژوهشگر آمریکایی: چین به‌طور هدفمند به‌دنبال بهره‌برداری از عناصر نادر خاکی در افغانستان است قیمت افغانی به تومان و دلار دوشنبه (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) ادامه غیبت ناشران افغانستانی در جشن کتاب ایران | طالبان آثار جلال آل احمد را ممنوع کردند سرمربی تیم ملی فوتبال افغانستان کناره‌گیری کرد نگرانی سازمان ملل از کاهش بارندگی در افغانستان با افزایش تعداد مبتلایان به سرخک در افغانستان، سازمان جهانی بهداشت از خانواده‌ها خواست کودکان خود را فوراً واکسینه کنند قیمت افغانی به تومان و دلار یکشنبه (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) قیمت افغانی به تومان و دلار شنبه (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) زلزله‌ای به بزرگی ۵.۷ ریشتر کابل و شمال افغانستان را لرزاند (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) قیمت افغانی به تومان و دلار جمعه (۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) سفیر ایران از سفر وزیر صنعت به کابل خبرداد ادامه غیبت ناشران افغانستانی در نمایشگاه کتاب تهران طالبان فدراسیون شطرنج افغانستان را تعلیق کردند وزارت کار جریمه به کارگیری اتباع خارجی غیرمجاز را اعلام کرد توضیحات محمدکاظم کاظمی درباره چالش‌های زبان فارسی در افغانستان + فیلم قیمت افغانی به تومان و دلار پنجشنبه (۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

زیر علم‌های شهر، جان‌ها فدای عباس (ع)

  • کد خبر: ۲۳۹۱۶۷
  • ۲۶ تير ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۳
زیر علم‌های شهر، جان‌ها فدای عباس (ع)
شب هفتم محرم طبق رسم مردم افغانستان علم کِشی می‌کردند و توی کوچه از خانه یکی از سادات محل تا مسجد دنبال دسته حرکت می‌کردیم و بعد که دسته عزاداران به مسجد می‌رسید خودم را می‌رساندم طبقه بالای مسجد که بتوانم با دقت بابا را ببینم.
عاطفه جعفری
نویسنده عاطفه جعفری

دفترچه کودکی هایم در کوچه پس کوچه‌های بولوار توس ورق خورد. مستأجر بودیم و گاه سالی یک بار جابه جا می‌شدیم. یکی از دلهره‌های بچگی ام دهه محرم بود که از مسجد دور باشیم. چندسال متوالی میلان ششم مطهری خانه گرفتیم و خوشحال بودم که می‌شود سیزده شب اول محرم را پای روضه سیدکربلایی باشیم و بعد هم منتظر بمانیم که سیدعیوض نوحه بخواند، خدا هردویشان را رحمت کند.

 اما اوج ذوق زدگی ام وقتی نمایان می‌شد که شب هفتم محرم طبق رسم مردم افغانستان علم کِشی می‌کردند و توی کوچه از خانه یکی از سادات محل تا مسجد دنبال دسته حرکت می‌کردیم و بعد که دسته عزاداران به مسجد می‌رسید خودم را می‌رساندم طبقه بالای مسجد که بتوانم با دقت بابا را ببینم که با صدای بلند می‌گفت: یاعباس یاعباس و دیگران در جواب می‌گفتند: جانم فدای عباس! از شب هفتم تا شب دهم همین مراسم را دور علم به جا می‌آوردند، روز دهم علم را پایین‌ می‌آوردند و پارچه‌ها و پول‌هایی که از شب هفتم تا شب دهم به علم بسته شده بودند را باز و بین ایتام و مساکین تقسیم می‌کردند.

 کم کم بزرگ شدم و بابا هم از جوانی فاصله گرفت و این کار را به کسی دیگر سپرد و من هم کمتر رفتم به حسینیه فاطمیه و توی مسجد ایرانی‌ها پای منبر حاج آقای میزبان می‌نشستم و دوستان خودم را داشتم و هرروز بی قرار بودیم که شب بشود و برویم مسجد. اینجا دیگر کسی دور علم نمی‌چرخید و آن ذکر‌ها را نمی‌گفت ولی شور و حال خودش را داشت.

بزرگ‌تر که شدم جا‌های مختلفی برای عزاداری ابی عبدا.. رفتم مثلا روز عاشورا وقتی پای پیاده راهی حرم می‌شدیم همین که می‌رسیدیم به میدان شهدا دسته‌های عزاداری مختلف را می‌دیدیم و بین صدای مداحان دنبال صدای سیدعیوض که حالا به رحمت خدا رفته می‌گشتم که بگوید: نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->