ایران و افغانستان سالانه ۳ میلیارد دلار از طریق دوغارون تعامل اقتصادی دارند کاهش ۵۰ درصدی ورود غیرمجاز اتباع افغانستانی به ایران تاریخ و ساعت بازی تیم‌های ملی فوتبال زیر ۱۷ سال افغانستان و کره جنوبی قیمت افغانی به تومان و دلار یکشنبه (۱۷ فروردین ۱۴۰۴) تصادف در تعطیلات عید فطر در افغانستان ۳۰ کشته و ۱۵۵ زخمی برجای گذاشت سقوط سه پله‌ای فوتسال افغانستان در جدیدترین رده‌بندی فیفا آمریکا: برنامه‌ای برای بازگشایی سفارت در کابل نداریم گفت‌وگوی بهرامی با مقام طالبان درباره مهاجران افغانستانی در ایران قیمت افغانی به تومان و دلار (شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۴) نتیجه بازی تیم‌های ملی فوتبال افغانستان و یمن (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) سفر مدیرکل آسیای جنوبی وزارت خارجه به کابل | آب و مهاجران محور گفت‌و‌گو‌ها فوتسالیست افغانستانی بهترین بازیکن جام رمضان فوتسال مشهد شد تاریخ و ساعت بازی تیم‌های ملی فوتبال زیر ۱۷ سال افغانستان و یمن برنامه بازی‌های تیم ملی فوتسال افغانستان در تورنمنت مراکش قیمت افغانی به تومان و دلار (پنجشنبه، ۱۴ فروردین ۱۴۰۴) ویدئو | نماز عید سعید فطر مهاجران افغانستانی در محله گلشهر مشهد ویدئو | دلیل اختلاف افکنی میان مردم ایران و افغانستان از زبان محمدکاظم کاظمی دادگاه عالی طالبان فردا یکشنبه (۱۰ فروردین ۱۴۰۴) را عید فطر اعلام کرد پژمان‌فر: تشکیل سازمان ملی مهاجرت گامی مؤثر درراستای مدیریت هوشمند مهاجران خارجی است سازمان ملل: محرومیت دختران از تحصیل افغانستان را منزوی‌تر می‌کند عفو بین‌الملل از پاکستان خواست اخراج مهاجران افغانستانی را متوقف کند
سرخط خبرها

زیر علم‌های شهر، جان‌ها فدای عباس (ع)

  • کد خبر: ۲۳۹۱۶۷
  • ۲۶ تير ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۳
زیر علم‌های شهر، جان‌ها فدای عباس (ع)
شب هفتم محرم طبق رسم مردم افغانستان علم کِشی می‌کردند و توی کوچه از خانه یکی از سادات محل تا مسجد دنبال دسته حرکت می‌کردیم و بعد که دسته عزاداران به مسجد می‌رسید خودم را می‌رساندم طبقه بالای مسجد که بتوانم با دقت بابا را ببینم.
عاطفه جعفری
نویسنده عاطفه جعفری

دفترچه کودکی هایم در کوچه پس کوچه‌های بولوار توس ورق خورد. مستأجر بودیم و گاه سالی یک بار جابه جا می‌شدیم. یکی از دلهره‌های بچگی ام دهه محرم بود که از مسجد دور باشیم. چندسال متوالی میلان ششم مطهری خانه گرفتیم و خوشحال بودم که می‌شود سیزده شب اول محرم را پای روضه سیدکربلایی باشیم و بعد هم منتظر بمانیم که سیدعیوض نوحه بخواند، خدا هردویشان را رحمت کند.

 اما اوج ذوق زدگی ام وقتی نمایان می‌شد که شب هفتم محرم طبق رسم مردم افغانستان علم کِشی می‌کردند و توی کوچه از خانه یکی از سادات محل تا مسجد دنبال دسته حرکت می‌کردیم و بعد که دسته عزاداران به مسجد می‌رسید خودم را می‌رساندم طبقه بالای مسجد که بتوانم با دقت بابا را ببینم که با صدای بلند می‌گفت: یاعباس یاعباس و دیگران در جواب می‌گفتند: جانم فدای عباس! از شب هفتم تا شب دهم همین مراسم را دور علم به جا می‌آوردند، روز دهم علم را پایین‌ می‌آوردند و پارچه‌ها و پول‌هایی که از شب هفتم تا شب دهم به علم بسته شده بودند را باز و بین ایتام و مساکین تقسیم می‌کردند.

 کم کم بزرگ شدم و بابا هم از جوانی فاصله گرفت و این کار را به کسی دیگر سپرد و من هم کمتر رفتم به حسینیه فاطمیه و توی مسجد ایرانی‌ها پای منبر حاج آقای میزبان می‌نشستم و دوستان خودم را داشتم و هرروز بی قرار بودیم که شب بشود و برویم مسجد. اینجا دیگر کسی دور علم نمی‌چرخید و آن ذکر‌ها را نمی‌گفت ولی شور و حال خودش را داشت.

بزرگ‌تر که شدم جا‌های مختلفی برای عزاداری ابی عبدا.. رفتم مثلا روز عاشورا وقتی پای پیاده راهی حرم می‌شدیم همین که می‌رسیدیم به میدان شهدا دسته‌های عزاداری مختلف را می‌دیدیم و بین صدای مداحان دنبال صدای سیدعیوض که حالا به رحمت خدا رفته می‌گشتم که بگوید: نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->