احمد فاطمینژاد در گفتگو با خبرنگار شهرآرانیوز، با اشاره به انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر روی مسئله فلسطین اظهار کرد: با کنارهگیری بایدن، وضعیت کاندیدای دموکرات و پیروزی او در انتخابات مبهم شده است، اما انتظار میرود که سیاست فعلی درمورد مسئله فلسطین ادامهدار شود؛ به گونهای که دموکراتها سعی میکنند همزمان از امنیت اسرائیل حمایت کنند و تا حد امکان جلوی تنش و گسترش منازعه را بگیرند. دموکراتها به حفظ حقوق فلسطینیها تظاهر میکنند. خصوصاً با توجه به اینکه بعضی از دموکراتهای مسلمان با اصالت عربی در آمریکا در کنگره مؤثر هستند و طبیعی است که دغدغه فلسطینیها را داشته باشند.
وی ادامه داد: اگر ترامپ رأی بیاورد، به احتمال زیاد تلاش خواهد کرد که توافق ابراهیم را ادامه دهد و در قالب توافق ابراهیم سعی کند بین اسرائیل و کشورهای عربی تنشزایی کند و به احتمال زیاد فشار بر روی فلسطینیها افزایش پیدا خواهد کرد؛ زیرا در روند توافق ابراهیم، توجه زیادی به وضعیت فلسطینیها نمیشود و تمرکز روی ارتباط اسرائیل با سایر کشورهای عربی است.
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد درباره بهرسمیتشناختن کشور فلسطین از سوی سایر کشورها بیان کرد: روند بهرسمیتشناختن فلسطین از سالهای قبل مطرح و به صورت دغدغه و جریانی نیرومند در سطح بینالمللی شروع شده که کشورهای آمریکای لاتین، آفریقایی، آسیا و اروپا فلسطین را به عنوان کشوری مستقل در کنار اسرائیل به رسمیت میشناسند. طبیعتاً این بهرسمیتشناختن از لحاظ مشروعیت و جوی که در عرصه بینالمللی میتواند ایجاد کند، مؤثر است.
این کارشناس حوزه سیاسی و بینالملل خاطرنشان کرد: این مسئله وجود دارد که از نظر عملیاتی ممکن است تغییری در وضعیت فلسطینیها اتفاق نیفتد، اما به هر حال فضایی را فراهم میکند و زمینهساز این است که فلسطینیها بیشتر بتوانند در محیط بینالمللی از حقوق خودشان دفاع کنند و در این زمینه اثرگذار باشند. این موضوع در کنار اثرگذاری حقوق فلسطینیها، میتواند به اسرائیلیها فشار وارد کند و آن رویکرد تمامیتخواهانه و ضدفلسطینی را که اسرائیلیها دارند، به چالش بکشد. به مرور زمان این موضوع داشت به روند عادی تبدیل میشد و فلسطینیها را نادیده میگرفت، اما رویکرد بهرسمیتشناختن میتواند این تمامیتخواهی را کاهش دهد و در گذر زمان از بین ببرد و از این منظر، این شناسایی قابلتوجه است.
وی با اشاره به رویکرد شورای امنیت درباره جنگ اسرائیل و فلسطین گفت: شورای امنیت بیش از هر چیزی تحت تاثیر کشورهایی که عضو دائمی آن هستند میشود و به تعبیری، کشورهایی که از حق وتو برخوردار هستند. کارکرد شورای امنیت تحت تاثیر دیدگاههای آمریکاست. برخلاف گذشته که فرانسه و بریتانیا معمولاً در قسمت مواضعشان در قبال فلسطینیها با آمریکا و اسرائیل همراه بودند، اخیراً رویکرد همدلانهتری نسبت به فلسطینیها در پیش گرفتهاند؛ خصوصاً بعد از عملیات ۷ اکتبر و رفتاری که اسرائیلیها نسبت به فلسطینیها داشتند ما شاهد این بودیم که قطعنامههای مختلفی از سمت آمریکا وتو شده، اما همزمان بریتانیا و فرانسه با آنها موافقت نکردند که به نظر من این موضوع نکتهای قابلتوجه است.
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: عملاً اتفاقی که در شورای امنیت رخ داده، این است که به مرور زمان، شاهد این هستیم که آمریکا تنها شده و فرانسه و بریتانیا دیدگاههای متفاوتی را در پیش گرفتهاند؛ دیدگاههایی که بیشتر به رویکرد فلسطینیها نزدیک است و باید در نظر داشت که علیرغم این تحولاتی که در چینش و ترکیب آرا رخ داده، هنوز خروجی مفیدی برای فلسطینیها نیست و در هر صورت قاعده حاکم بر شورای امنیت، همه یا هیچ است؛ یعنی اعضای شورای امنیت باید موافق چیزی باشند یا حتی اگر یکی از آنها رأی منفی بدهد، نمیتوانند به تصمیمی مشخص برسند. ما در موارد مختلف از این منظر شاهد بودیم که آمریکا با قطعنامهها مخالفت کرده و شورای امنیت را در مسئله فلسطین ناکارآمد کرده است.
این کارشناس حوزه سیاسی و بین الملل با اشاره به جنبههای حمایت کشورهای عربی از فلسطین تصریح کرد: اساسا ما نمیتوانیم مدعی این باشیم که اتحادی بین کشورهای عربی وجود دارد. کشورهای عربی معتقدند که باید از فلسطینیها حمایت شود و هر کشوری نسبت به ابزاری که در اختیار دارد و به هر سبکی که میتواند تلاش کند از دردها و آسیبهایی که به فلسطینیها وارد میشود کم کند. اما درباره شیوه حمایت از فلسطینیها، تفاوت دیدگاه وجود دارد. گروهی مانند یمنیها معتقد به حمایت نظامی از فلسطینیها هستند، گروهی نیز مانند محور مقاومت معتقد به حمایت سیاسی و معنوی جدی هستند که در این میان گروهی سعی در میانجیگری دارند و گروهی حمایت اقتصادی میکنند. این شیوههای مختلفی که وجود دارد باعث شده از کارایی کشورهای اسلامی در حمایت از فلسطینیها کاسته شود؛ البته به این معنا نیست که اقدامی نمیکنند. طبیعتاً کشورهای مختلف دارند تلاش میکنند که در برخی موارد، مفید باشند و بعضاً باعث افزایش تنشها شدهاند.
فاطمینژاد خاطرنشان کرد: طوفانالاقصی عملیات بسیار اثرگذاری در جهتدهی مبارزه فلسطینیها بود. اتفاقی که در سالهای پیش افتاد این بود که با توجه به توافق ابراهیم، رویههای مسالمتآمیز و مذاکره که اتفاق افتاده بود عملاً مبارزه فلسطینیها از ریل خارج شده بود و در یک سرازیری افتاده بودند که مرتب حقوقشان ضایع میشد و دستاورد جدی نیز نداشتند و این گونه به نظر میرسید که چشمانداز مبارزاتی و عملیاتهای استشهادی نیز نتیجه بخش نیست و عملا از کارکرد افتاده است. کماکان این مسیر میتواند موثر بوده و نقش داشته باشد. مهمتر از همه تلنگر جدی به بازیگران منطقهای و آمریکا و اسرائیل بود که در رویههای سبک برخورد با فلسطینیها بازنگری کنند. همان طور که گفتم مسیر به سمتی میرفت که روزبهروز فلسطینیها نادیده انگاشته میشدند و رویههای منطقهای به سمتی میرفت که انگار اساسا مسئلهای به نام فلسطین وجود ندارد و وضعیت بدون توجه به وضعیت فلسطینها نگریسته میشد. به نظر من طوفانالاقصی در آینده میتواند به عنوان یک حرکت الهامبخش و اثرگذار در زمینه مبارزه فلسطینیها نسبت به اسرائیلیها باشد.
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: دیدگاه شخصی و حزبی نتانیاهو در وضعیت منازعهآمیز فعلی منطقه موثر بوده است که افکار عمومی در اسرائیل و رویکردهای حزبی احزاب رقیب منتقد نتانیاهو هستند و بسیاری از آنها معتقدند نتانیاهو به این دلیل جنگ را ادامه میدهد که میداند اگر جنگ پایان پیدا کند، دولتش سقوط میکند و باید قدرت را واگذار کند. از منظر این دسته از افراد اساسا نتانیاهو و دولتش یک دولت بحران زی است. یعنی صرفا در شرایط بحرانی میتواند به قدرتش ادامه دهد. مهمترین هدفی که نتانیاهو در ادامه جنگ مطرح کرده، آزادی گروگانهای اسرائیلی است که حتی به این هدف هم نرسیده است.
فاطمینژاد با اشاره به روی کار آمدن فردی صلحطلب و وضعیت فلسطین بیان کرد: طبیعی است که در هر کشوری بازیگران و سیاستمداران صلحطلب روی کار بیایند، مواضع و رویکردهای متفاوتی حاکم خواهد شد. درباره اسرائیل نیز من فکر میکنم این قاعده صدق میکند که اگر افراد صلحطلبتری نسبت به نتانیاهو بر سر قدرت بیایند طبیعتا اتفاقی که میافتد این است که ممکن است آتشبسی بین اسرائیل و فلسطین برقرار شود.