لیلی رحمانی/شهرآرانیوز - یکی از موضوعاتی که در حوزه انسانشناسی همواره دربارهاش بحث شده است، بررسی مناسک از ابعاد مختلف است. این موضوع در جوامع دینی که مناسک نقشی پررنگتر در آنها دارند و بنیان روابط و ساختارهای اجتماعی را شکل میدهند، حساستر است. مناسک هم در مواجهه با بحرانها نقش آفریدهاند و هم خود از رویدادهای مختلف تاثیر میپذیرند. این روزها که بیماری کووید ۱۹ به یک بحران جهانی بدل شده و نوعی انزوا و فاصله اجتماعی را بههمراه داشته است، این سؤال پیش میآید که مناسک دینی و غیردینی که اکثرا هم نوعی از رفتار جمعی هستند، با چه سرنوشتی مواجه خواهند شد و حذف تعدادی از آنها چه تاثیری بر روابط انسانی خواهد گذاشت. با دکتر جبار رحمانی، انســـــانشناس و عضو هیـــئتعلمی پژوهشکده مطالعات فرهنگیاجتماعی وزارت علوم، درباره تحولات مناسک در شرایط فعلی به گـــــفتوگــو پرداختیم که از نظرتان میگذرد.
شیوع بیماری کرونا اهمیت و نقش مناسک در زندگی مدرن را دستخوش تغییراتی کرده است. شما در اینباره چه نگرشی دارید؟
انسانها در ادیان مختلف، زمانی که با بحرانهای بزرگ مواجه میشوند، از مکانیسمهای جمعی نسبتا مشابهی بهمنظور کمک گرفتن از نیروهای معنوی برای رفع آن پدیده استفاده میکنند؛ به همین خاطر در این مواقع بسیاری از رفتارها، چون نذر و نیاز، استغاثه، دعای رفع بلا و رفتارهای مذهبی مشابه که وجه مناسکی و نقش موثری در حیات دینی آنها دارند، گسترش پیدا میکند، لذا مسئله اصلی این است که در مواقع بحرانی و حاد مانند شرایط مشابه اکنون ازطرفی ناگزیریم برخی آیینها را به حالت تعلیق درآوریم و از طرف دیگر اضطراب ناشی از این تعلیق مجددا باعث میشود به بعضی آیینهای خاص پناه ببریم؛ به همین خاطر انسانها در شرایط بحرانی برخلاف تصور، مذهب را کنار نمیگذارند، بلکه هرقدر که درماندهتر شوند، به نیروهای معنوی به مثابه راهحل، پناهگاه و نیرویی امنیتبخش گرایش پیدا میکنند.
رفتارهای مشابه مناسکی در شرایط معاصر در نقاط مختلف جهان حتی کشورهای غیردینی دیده میشود. این مشترکات مناسکی چیست و چرا بهطور مشترک در شرایط فعلی جهان بروز مییابد؟
نمیتوان درمورد واکنش همه ابعاد دینی یا مناسک دینی در مواجهه با کرونا حکم کلی صادر کرد. شیوع بیماری کرونا برخی مراسم را که شاید برگزار نشدنشان برای برخی اقشار جدی نبوده، تعطیل کرده است. درعینحال میبینیم که بهخاطر اضطراب وجودی حاصل از شیوع این بیماری، افراد بهسمت نیروهای ماورایی گرایش مییابند. از این جهت است که میتوان گفت کرونا منجر به تقویت تمایل برخی انسانها به مناسک خاصی -که رهاییبخش است- شده است. بر همین اساس میتوانیم دقیقتر دریابیم که در مواقع بحرانی چه اتفاقهایی برای نظامهای دینی و مناسکی رخ میدهد. هرچند در عمل متاسفانه بررسیها و مطالعات چندانی در این حوزه وجود ندارد، براساس منطق با تعمیم دادن الگوهای پیشین رفتاری انسانها در موقعیتهای بحرانی، میتوان بهصورت احتمالی نوع مناسکی را که بیشتر یا کمتر خواهند شد پیشبینی کرد. بهطورکلی درباره ویژگی مشترک باید گفت که اضطراب باعث خواهد شد انسانها به جستوجوی دستاویزی از جنس نیروهای معنوی بیشتر ترغیب شوند.
تعطیلی مراکز دینی، واکنشهای مختلفی را در اقشار گوناگون درپی داشت. برخی، این واکنشها را سیاسی یا حاصل آموزههای غلط میدانند. تحلیل شما از این واکنشها چیست؟
به نظر من، نهادها و سازمانهای دینی یا حداقل مراجع دینی ما از ابتدا در مواجهه با پیامدهای مرتبط با بیماری کرونا بسیار خوب عمل کردهاند. این بخشها از همان روزهای اول دربرابر پیامدهای مرتبط، سرسختی نشان ندادند یا مخالفتی نکردند. ایشان در همه این موارد به رعایت مسائل بهداشتی حکم کردند و البته درکنار اینها بر استفاده از آموزههای دینی برای پناه گرفتن انسان در سایه سنتهای دینی در جهت توجه بیشتر به خدا تاکید کردند. به نظر من به دلایل جامعهشناختی، برخیها در فضای موجود بهسمت تخریب یک رابطه نمادین که در قم متبلور است، حرکت کردند. منظور از این رابطه نمادین، پیوند نهادهای مهم روحانیت، جامعه و سیاست در چهار دهه اخیر است. بهدلیل همین مسئله و البته دریافتهایی که در این شرایط سر باز کرد و خود را نشان داد، نمیتوان بهراحتی از الگویی واحد سخن گفت؛ البته باید گفت باوجود اینکه نهاد دین در این عرصه و بازه زمانی بسیار هوشمندانه و به نفع مردم عمل کرد، اما متاسفانه خطاهای موردی برخی افراد و گروههای خاص، به پای همه نهادهای دینی گذاشته و بازنمایی شد. این موضوع باعث شد که چهره این نهادها تخریب شود و البته منصفانه باید گفت که این اتهامات و تصورات تا حد زیادی حاصل بازنماییهای رسانهای بود، درحالیکه میبینیم درمیان مردم عادی و حتی پزشکان هم هنوز یک اجماع کامل و جامع روی برخی مسائل وجود ندارد. ما میدانیم که هنوز همه پزشکان بر روی مسئله قرنطینه به اجماع نرسیدهاند، لذا این نوع نگاه و روش عمل که اشاره شد، تقلیل واقعیت به بخشهای خاصی است که البته نوعی تحریف واقعیت است. هرچند باید بپذیریم که همه این مسائل بهنوعی نشانه است. این واکنشها میتواند دلالت و نشانهای از نوع عملکرد نهادهای دینی دربرابر جامعه و سیاست در این چهار دهه بوده باشد؛ بدین معنی که شاید مردم رضایتی از این نوع عملکرد دینی نداشتهاند؛ هرچند شاید شکل ابراز این نارضایتی مورد پسند و رضایت ما نباشد.
سیاستگذاران فرهنگی و مدیران دولتی چه برنامهها و ابزارهایی برای استفاده از مناسک برای کنترل شرایط فعلی دارند؟ اصولا توجه به مناسک برای حل بحران، در نظام سیاستگذاری فرهنگی جایی دارد؟
اصولا به آیینها نیاز داریم برای آنکه بتوانیم جامعه را از نظر روحی، تقویت و بازسازی کنیم و بدین ترتیب میزان همبستگی اجتماعی را ارتقا دهیم. حال آنکه این آیینها ممکن است از جنس مراسم خاصی، چون ازدواج، چهارشنبهسوری و... باشد که از دل جامعه بیرون میآیند یا شبیه مراسمی همانند بیستودوم بهمن، اعتکاف و... توسط حکومتها و نهادهای رسمی دینی شکل بگیرند. آنچه باید توجه کنیم، این است که در فرایند سیاستگذاریِ تمام نظامهای متنوع، مجموعهای از مناسک وجود دارد که ایدئولوژیک هستند. این مناسک در خدمت نظام قدرت هستند که این موضوع به معنای باطل یا دروغ بودن این مناسک نیست. اصولا مناسک در خدمت ایدئولوژی جمع یا مجریان اصلی خویش قرار میگیرند. چنانچه این حاملان اصلی حاکمان سیاسی باشند، مناسک در خدمت آنها خواهد بود و اگر مردم باشند، دراختیار آنها قرار میگیرد؛ به همین دلیل باید دقت کنیم که درحالحاضر ممکن است جامعه را در حالت و وضعیت بیمناسکی رها سازیم، بنابراین ترس ناشی از شیوع ویروس کرونا که قسمت عمدهای از آن میتواند حاصل تاثیرات رسانهای باشد، منجر به تعلیق نظامهای مناسکی شده است که طبیعتا خوشایند نیست؛ بهدلیل آنکه انسانها بهخاطر مشارکت در مناسک جمعی بههمپیوسته، روح و روان خود را بازسازی میکنند. خلأ تعلیق مناسک در درازمدت میتواند آسیبهای زیادی را بههمراه داشته باشد و توان روحی و تابآوری جامعه را کم کند. خود این کاهش تابآوری ممکن است توان مردم در مواجهه با این بحران را کم کند. اصولا نظامهای سیاسی به مناسک ویژه خود در مواقع بحرانی نیاز دارند و این همان چیزی است که هنوز سر نخی از آن نداریم.
تعطیلی مناسک چه آسیبهای کوتاهمدت و بلندمدتی برای شهرهای زیارتی که بنیان آنها بر مناسک واقع شده است، به همراه خواهد داشت؟ آیا در شرایط تعطیلی اجباری مناسک، این احتمال وجود دارد که شاهد تحولات و تغییراتی درجهت بازسازی مناسک باشیم؟
بدیهی است که بیماریای مثل کرونا اساسا در دین تغییری ایجاد نخواهد کرد؛ هرچند ممکن است برخی رفتارهای دینی را بهطور دورهای کم یا زیاد کند. میدانیم که بار اولی نیست انسان دچار بحرانهای مرگبار شده است و البته بیماری کرونا هم نسبت به بسیاری از بحرانهای دیگر تاریخ بشر، چندان مرگبار نبوده است. در همان شرایط وخیمتر هم بحرانهای بزرگتر، نتوانستهاند انسانها را از دین دور کنند. منطق مواجهه انسان با دین به گونهای نیست که صرفا با ارجاع به پارهای رفتارها و تعطیلی موقت، بخواهد عوض شود. اتفاقا برعکس در بلندمدت، جامعه دوباره با دین ارتباط خواهد گرفت و به آن پناه خواهد برد. قطعا تغییراتی در صورتبندی این مواجهه صورت خواهد گرفت. لازم است به این نکته دقت کنیم که اکنون در شرایط بحرانی هستیم که باعث شده است زندگی به حالت تعلیق درآید و این تعلیق، نظم متفاوتی از رابطه را ایجاد خواهد کرد. زمانی که در شرایط عادی قرار گرفتیم، باید بررسی کنیم که این تغییرات تا چه حد عمیق است و ماندگار خواهد بود. از این جهت باید کمی صبورانهتر با این مسئله مواجه شد. درمجموع شهرهای زیارتی در این مدت، بخش زیادی از زائرانشان را از دست خواهند داد و تا زمانی که اعتماد مردم بازگردد، حجم قبلی زائر وجود نخواهد داشت. بدیهی است سیستم اقتصادی که مرتبط با خدمات زیارت است، لطمه خواهد دید؛ هرچند بازهم تاکید میکنم اینها همه در کوتاهمدت است و در درازمدت دوباره احیا خواهد شد؛ البته همانطور که اشاره کردم، ممکن است دگرگونیهایی در صورتبندی خدمات زیارتی برای مسافران شهرهای دیگر و در بخش گردشگری و زیارتی ایجاد شود.
تعطیلی رفتارهای جمعی دینی از نوع خاصی مثل نمازجمعه یا اعیاد شعبانیه و... چه تاثیرات مستقیم یا غیرمستقیم اجتماعی خواهد داشت؟
همانطور که گفتم، این احتمال وجود دارد که مناسک دینی تغییراتی داشته باشند، اما پیشگویی در این باره مشکل است و ما هنوز نمیدانیم بحران قرار است تا کجا ادامه داشته باشد. در اوایل شروع بحران، دعوایی که بر سر علم و دین شد، بحث را به اینجا کشاند که کدامیک میتواند حامل حقیقت در باب بیماری کرونا باشد. در مواجهه با بیماری و برای درمان، بخشهایی مدعی طب اسلامی بودند و طرفداران طب مدرن هم ادعاهایی داشتند. گذر زمان نشان داد که این نوع ادعاها الزاما به حقیقت نهایی منجر نمیشود. اگر در این زمینه توجه نکنیم و هرکدام از اینها را در جای خویش قرار ندهیم، بحرانهای بعدی شکل خواهد گرفت. میخواهم بگویم که بعید است تغییراتی که در این مدت در مناسک رخ داده است، در بلندمدت سبکهای جدید از دینداری را ایجاد کند. ویژگی تجمع دینی به حضور ملموس و عینی است و از دور نمیتوان تجربه دینی چندان عمیقی را کسب کرد. فرض کنید مراسم شب احیا در حرم امامرضا (ع) باشیم یا از تلویزیون برنامه را ببینیم و زیارتنامه بخوانیم. قطعا تجربه جسمانی از حضور در یک مکان فیزیکی، بر غنای تجربه دینی ما خواهد افزود. بر این اساس تحول پیچیدهای رخ نخواهد داد. هرچند باید منتظر باشیم تا ببینیم چه تغییراتی در جوامع رخ خواهد داد تا متناظر با آن، متوجه تغییرات مذهبی هم بشویم.
بحث از اهمیت این مناسک، نوعی ارزیابی ارزشی است و به اینکه چه نظام ارزشی در پس این موضوع قرار گیرد، بستگی دارد. نظام سنتی، مدرن و دینی هرکدام ارزیابی متفاوتی از این تعطیلی خواهند داشت و نمیتوان چنان ساده تصور کرد که این تعطیلی به این معنا خواهد بود که انسانها آن را رها خواهند کرد. در انسانشناسی مناسکی میگوییم که انسان مناسکی، انسانی است که به واسطه حضور یا اجرای مناسک، لبریز از وجود شده است و خود را توسعه میدهد. از این لحاظ انسان به مناسک احتیاج دارد و هر کسی به نوعی از این مناسک وابسته است. به همین خاطر این مسئله نیاز به بررسی بیشتری دارد. درنهایت آنکه این تعطیلی، پیامد آنچنانی نخواهد داشت. ممکن است کسانی باشند که به مناسکهایی که تعطیل شدهاند، علاقهای نداشتهاند، اما کسانی که علاقهمند بودهاند، چشمانتظار اجرا و برپایی دوباره این مناسک هستند.
مناسک آیینی و مناسک دینی در مواجهه با این شرایط چه تفاوت خاصی دارند؟
از دیدگاه آیین، آیینی بودن نوعی خروج از نظم عادی زندگی است؛ بهعنوان مثال بعد از حضور در یک هیئت مذهبی، سلسلهمراتب و نقشهای عادی زندگی کنار گذاشته میشود و همهچیز تغییر میکند. اصولا آیینها مستلزم خروج از زندگی عادی هستند و به این تعبیر میتوان گفت که خود شرایط ایجادشده فعلی حاصل از بحران کرونا، نوعی تعلیق زندگی است و نوعی موقعیت آیینی است، اما چون نمیدانیم قرار است از دل آن چه چیزی بیرون بیاید، نمیتوان درموردش پیشبینی درستی کرد. در اینجا با مسئله انتخابها، عملکردها و... مواجه هستیم، لذا تفکیک و تمایزی که از آن اسم بردید، اساسا انجامشدنی نیست. زندگی به تعلیق درآمده است و هر کسی یک نوع رفتار از خود نشان میدهد. این تعلیق هنوز به پایان نرسیده است تا بتوانیم شرایط را درمورد رفتار انسانها جمعبندی کنیم.