تحولات اخیر جهانی شدن به پیدایش شهرهای جدیدی انجامیده است که از میزان نفوذ و اثرگذاری شگرفی برخوردار هستند. هرچند درباره چیستی و خصوصیتهای این «جهانشهرها» اختلاف نظر وجود دارد، اما همگی چند ویژگی را مشخصه این شهرها میشمارند: جمعیت زیاد که در دل خود تخصصها و مهارتهای زیادی را جا داده است و به همین دلیل نیز جهانشهر باید بتواند نیازها و خواستههای گروههای -از نظر فرهنگی و سلیقهای- متفاوت را برآورده کند. دارابودن مؤسسهها و امکانات پیشرفته در زمینه فعالیتهای اقتصادی و اطلاعاتی از دیگر ویژگیهای جهانشهرهاست. توجه به کثرتگرایی فرهنگی (مثلا قومی، مذهبی، زبانی و...) از الزامات جهانشهر است. پرسش اساسی آن است که آیا جهانشهر میتواند به معنویت گره بخورد و بتواند مرکز صدور معنویت در جهان باشد؟ در حقیقت محور جهانشهر معنوی بر اساس تجارت، سیاست یا اقتصاد نیست بلکه ارتباطات معنوی و قطبیت معنوی خواهد بود. از سوی دیگر جهانشهر معنوی به مفهوم «جهانوطنی» گره میخورد. مکتب جهان وطنی (کوزموپولیتیسم) معتقد است همه مردم جهان باید خود را هموطن و همهجای دنیا را وطن خود بدانند. آنان هدفشان رسیدن به فرهنگ و ادبیاتی جهانی به دور از هرگونه وابستگی ملی و تفاوتهای نژادی است. اما درباره وجود چنین دیدگاهی در دین اسلام به طور اجمال باید گفت: آرمان نهایی اسلام درباره رابطه و مناسبات انسانی، رسیدن به امت واحد بشری است. همینطور در مورد سرزمین خواهان از میان رفتن مرزهای جغرافیایی و به وجود آمدن کشور واحد جهانی تحت حاکمیت قانون واحد الهی است. آیات بسیاری از قرآن، روایات وارده از ائمه (ع)، نامه پیامبر اسلام به امپراتور ایران و مسئله مهدویت، از جمله دلایل وجود دیدگاه جهانوطنی در اسلام میتواند باشد. «اندیشه جهانوطنی» نیز میتواند بر اساس قطب معنویت در جهان بازتعریف شود. مفهوم جهانشهر معنوی میتواند با پاسداشت هویت شهری و بومی بر محور معنویت، ادبیات جهانوطنی را در خود داشته باشد. کارکردهای جهانشهری که ۱۲ شاخص مختلفاند، متمایزکننده جهانشهرها و شهرهای جهانی از سایر شهرهای مطرح غیر جهانی هستند. بر همین اساس همه شهرهای جهانی فعالیتهای مشابهی انجام نمیدهند و همه کارکردها نیز وزن و اعتبار همسانی در اعمال نفوذ جهانی ندارند.
برخی در مقام شهر جهانی و برخی جهانشهر ایفای نقش میکنند. در نتیجه جایگاه آنها از طریق ظرفیت کنترل یک مقدار چشمگیر از این فعالیتها، کارکردها و کاربرد آنها در شبکههای جهانی عاید میشود؛ بنابراین براساس تفاسیر و تحلیلهایی که توسط محققانی، چون هال، اولمن، فریدمن، ساسن، تریفت، تیلور و... انجام گرفته است، «کارکردهای شهری جهانی» که صرفا توسط جهانشهر اجرایی میشوند، عمدتا شامل نقشهای زیر است:
۱ ـ مرکز قدرت سیاسی ۲ ـ گذرگاه دادوستد و تجارت (با بندرگاه، فرودگاه، راهآهن، مسیرهای تجاری و مانند آن) ۳ ـ نقاط مرکزی فراوری و پخش اطلاعات و فرهنگ (با نهادهای عمده دانشگاهی، موزهها، سرورهای اینترنتی، رسانههای ارتباط جمعی با دسترسیهای جهانی و مانند آن) ۴ ـ میزبان رویدادهای بینالمللی (فرهنگی، ورزشی، سیاسی و مانند آن) ۵ ـ مراکز جاذب جمعیت ـ کانونهای جابهجایی جهانی یا گردشگری ۶ ـ مکانهای جاذب سرمایه انسانی و جوامع معروف (دانشمندان، هنرمندان، جنبشهای محبوب و مانند آن) ۷ ـ مکانهای برتر آیینهای مذهبی ۸ ـمکانهای معماری نمادین ۹ ـ مأمنهایی برای پناهجویان ۱۰ ـ کلانشهرهایی با شهرت جهانی. اما مهم آن است که نقش محوری در جهانشهری معنوی «ارتباطات معنوی» است که وجود بارگاه ملکوتی امام رضا (ع)، در مشهد میتواند به عنوان قطب ارتباطات معنوی در جهان و برای همه پیروان ادیان ملجأ و پناهگاه معنویت، رشد و اخلاق باشد. ارتباطات انسانی و ارتباطات میانفرهنگی در مشهد امام رضا (ع) که امام گفتگو است حول معنویت رقم خواهد خورد. «جهانشهر معنوی» میتواند علاوه بر ساخت یک پارادایم نوین میانرشتهای و انقلاب علمی، «مدل»ی برای ساخت تمدن اسلامی نیز باشد. براساس یک دیدگاه ساحتها و ابعاد تمدن اسلامی ۴ مورد است: انگیزش، ارزش، بینش و دانش. جهانشهر معنوی میتواند هر ۴ بعد را مدلسازی نماید. بهبیان دیگر جهانشهر معنوی مفهومی است که قابلیت عینیتسازی دارد و میتواند ناظر به تغییر رویکردها و روشها در بنیانها و ابعاد تمدنی باشد؛ بهعنوان مثال علوم انسانی و نیز علوم اسلامی را در مقیاس جهانشهری ارتقا دهد، مدیریت شهری و مدیریت فرهنگی را در افق جهانشهری، اما معطوف به معنویت بازتعریف و بازسازی نماید و نیز نقشه راهبردی سیاستورزی جهانی و دیپلماسی عمومی را بر محور این مفهوم طراحی کند.