ماجرای خوانندگی سفیر کره جنوبی در ایران مهران مدیری به دیدار اکبر زنجان‌پور رفت (۱۵ آبان ۱۴۰۳) ساخت بزرگ‌ترین استودیوی تولید مجازی آسیا در ایران سید محمدرضا طاهری، شاگرد استاد شهریار، درگذشت (۱۵ آبان ۱۴۰۳) + علت بازگشت «سیدبشیر حسینی» به تلویزیون با «داستان شد» جایزه ادبی گنکور به «کمال داوود» نویسنده فرانسوی ـ الجزایری رسید تصاویر نعیمه نظام‌دوست در سریال «لالایی» در باب اهمیت شناسنامه هویتی خراسان رضوی صحبت‌های مدیر شبکه نسیم درباره بازدید میلیونی «بگو بخند» پخش فصل جدید «پانتولیگ» با اجرای محمدرضا گلزار اعلام زمان خاک‌سپاری «محمدحسین عطارچیان»، خوش‌نویس پیشکسوت بازیگران «گلادیاتور ۲» در ژاپن پژمان بازغی با «ترانه‌ای عاشقانه برایم بخوان» در موزه سینما دلیل خداحافظی جشنواره برلین از رسانه اجتماعی ایکس چیست؟ سرپرست معاونت فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی: نفوذ فرهنگ بیگانه با ارتقای آگاهی‌های عمومی و ترویج اخلاق ایرانی‌اسلامی تدبیر می‌شود نبرد یک «سیاه‌ماهی» در دل میراثی کهن | درباره فیلم کوتاه مشهدی که به سومین جشنواره میراث فرهنگی شیراز راه یافته است
سرخط خبرها

«جواد خواجوی» لهجه مشهدی را به تلویزیون بازگرداند/ از کلیپ‌های اینستاگرامی تا بازی در «سرباز»

  • کد خبر: ۲۷۲۱۹
  • ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۳
«جواد خواجوی» لهجه مشهدی را به تلویزیون بازگرداند/ از کلیپ‌های اینستاگرامی تا بازی در «سرباز»
گفت‌گو با جواد خواجوی، بازیگر مشهدی سریال سرباز، که لهجه مشهدی را به سریال‌های تلویزیون بازگردانده است.
غلامرضا زوزنی/شهرآرانیوز - شنیدن نام جواد خواجوی یا دیدن تصویری از او خیلی از ما را به‌یاد ویدئو‌های پربازدیدش در اینستاگرام می‌اندازد؛ کلیپ‌های کوتاهی که با لهجه مشهدی دوبله شده‌اند و نه‌تنها برای اهالی مشهد و خراسان که برای هر فارسی‌زبانی جذاب هستند. بیش از ۲ میلیون دنبال‌کننده خواجوی در اینستاگرام گواهی بر مدعای این سخن است. اما جواد خواجوی با این همه هوادار پیشینه‌ای در تئاتر دارد و سال‌ها خاک صحنه خورده است.
 
او ۱۵ سال پیش فعالیتش را در هنر‌های نمایشی از مشهد آغاز کرده است. در تئاتر مشهد به‌عنوان دستیار کارگردان، برنامه‌ریز، نویسنده و بازیگر حضور داشته است. خواجوی حتی در دوره خدمت سربازی هم دست از کار هنری بر نداشته و در سربازی برای محل خدمتش فیلم مستند و کار‌های هنری تولید می‌کرده است.
 
با وجود این، شهرت او به فعالیتش در اینستاگرام بازمی‌گردد. علاوه بر اینکه ویدئو‌های خواجوی در اینستاگرام توجه همگان را به‌خود جلب کرده است، تکیه‌کلام‌های او تا مدت‌ها سر زبان‌ها افتاده و بسیاری از مخاطبان و دنبال‌کننده‌های صفحه‌اش از اقصی‌نقاط جهان برای او ویدئو‌های بامزه با لهجه مشهدی ضبط کرده‌اند و خواجوی هم آن تصاویر را در صفحه‌اش منتشر کرده است. اما این شهرت چیزی نبود که خواجوی به‌علت آن وارد عرصه هنر شده بود. حضور در برنامه «حالاخورشید» با اجرای رضا رشیدپور، نظر‌های بیشتری را متوجه او کرد، هنرمندان فراوانی کار‌های او را پسندیدند و حتی صفحه اینستاگرامی‌اش را دنبال کردند.

«قاچ» برنامه «خندوانه» نخستین حضور جدی او در تلویزیون بود. او در این برنامه با استفاده از تکنیک‌های منحصربه‌فرد، میان‌برنامه‌ای را برای یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های سیما تولید می‌کرد. در نهایت خواجوی با حضور در سریال «محرمانه» توانست بازیگری در تلویزیون را نیز تجربه کند.

«سرباز» (تجربه بعدی بازیگری خواجوی در تلویزیون) عنوان سریالی است که این شب‌ها از شبکه سوم سیما پخش می‌شود. این مجموعه تلویزیونی را هادی مقدم‌دوست کارگردانی کرده است و متن فیلم‌نامه آن را با حمید نعمت‌ا... نوشته‌اند. «سرباز» مانند دیگر آثار مقدم‌دوست در سینما و تلویزیون فضای خاص خودش را دارد که احتمالا همه مخاطبان آن را نمی‌پسندند. روند سریال کند است و بیشتر به درونیات آدم‌ها و نوع برخورد آن‌ها با یکدیگر اشاره دارد. یکی از ویژگی‌های «سرباز» استفاده از راوی است. در فواصل این سریال، ناصر طهماسب، صداپیشه، با خوانش متونی هم به پیشبرد داستان این مجموعه تلویزیونی کمک می‌کند و هم مخاطب را با درون شخصیت‌های «سرباز» آشنا می‌کند که این نوع روایت می‌تواند خاطره سریال‌های «همسران» و «خانه سبز» را در ذهن مخاطب زنده کند.

جواد خواجوی در این سریال بازیگر نقش «غلامرضا هاشمی» است که به عنوان یک سرباز مشهدی و با لهجه مشهدی ایفای نقش می‌کند. خواجوی بعد از آغاز تولید فیلم و سریال‌ها در کشور و پایان تعطیلی تولید به دلیل شرایط خاص کرونایی قرار است در یک سریال برای پخش در شبکه نمایش خانگی نیز بازی کند و همچنین به عنوان بازیگر در کنار مجید صالحی در برنامه اینستاگرامی طنز «ام شو» حضور یابد. در ادامه گفت‌وگوی ما را با جواد خواجوی می‌خوانید.

چطور شد که به سریال «سرباز» پیوستید؟
آقای مقدم‌دوست با من قدری آشنا بود. جلسه‌ای گذاشتند و درباره نقش صحبت کردیم و کار شروع شد. خیلی نقش هم برایم مهم نبود. دوست داشتم با آقای مقدم‌دوست و آقای نعمت‌ا... همکاری کنم. نقش کوچک بود و هرچه در دل کار پیش رفتیم جای بیشتری باز کرد. هرچه قصه سرباز در پادگان ادامه می‌یابد نقش من هم سر و شکل بیشتری به خود می‌گیرد.
برای این کار من حتی تست هم دادم و با صحبت‌هایی که با آقای مقدم‌دوست داشتم به نتیجه همکاری با هم رسیدیم.

شخصیت «غلامرضا هاشمی» در فیلم‌نامه بود یا بعد از گپ‌و‌گفت شما با کارگردان پدید آمد؟
در فیلم‌نامه بود، منتهی نه به این اندازه‌ای که الان هست. فیلم‌نامه کاملا بسته نبود؛ شخصیت اصلی اول قرار بود به زلزله‌زده‌های کرمانشاه کمک کند، اما سیل شمال قصه را به این چیزی که الان ساخته شده تغییر داد. کارگردان به نسبت آنچه که در ذهنش بود هر چیزی را که فکر می‌کرد به کار کمک می‌کند در لحظه طراحی می‌کرد. به دلیل همین پویایی فیلم‌نامه، شخصیت من هم بیشتر شد.

شخصیت «غلامرضا هاشمی» که وارد قصه می‌شود، فضا کمی تغییر می‌کند و چاشنی طنز به کار اضافه می‌شود.
نقشی که من در این سریال ایفا کردم شخصیت یک فرد ساده بود که اتفاقا خنده‌دار هم هست. در زندگی واقعی‌مان هم کلی آدم این شکلی وجود دارد. آدم‌های جدی‌ای هستند که دارند زندگی‌شان را می‌کنند و با زندگی شوخی ندارند، اما برای اطرافیانشان خنده‌دار و دل‌نشین هستند. غلامرضا هم آدمی است که دوست دارد اطرافش در صلح و صفا باشد. دوست دارد همه را به هم وصل کند. کار راه‌انداز است. شهرستانی‌ای است که دوست دارد همه‌چیز به دوستی و رفاقت ختم شود.

پیش از شما در عرصه فیلم و سریال، بازیگرانی داشتیم که با لهجه در سینما شناخته شده بودند. این لهجه که از شروع کارتان در اینستاگرام وجود داشت تا کجا شما را در بازیگری همراهی خواهد کرد؟
در زمینه فیلم و سریال احتمالا آخرین کار‌های من با لهجه مشهدی را شاهد خواهید بود. دنیای اینستاگرام فضای خودش را دارد. اما دلیلی ندارد که همیشه این لهجه را با خودم همراه کنم. اگر جایی نیاز باشد، قطعا لهجه خواهم داشت. ولی کلا قرار نیست در بازیگری همیشه همراه من باشد. فیلم و سینما دنیای متفاوت دیگری است. در سریال «سرباز» نیاز بود، شاید در پروژه دیگری که این نیاز وجود نداشته باشد دلیلی نداشته باشد که مشهدی صحبت کنم.

با ورودتان به عرصه بازیگری در سینما و تلویزیون تکلیف صفحه جواد خواجوی در اینستاگرام چه می‌شود؟
کاری که در اینستاگرام انجام می‌دهم به همین شکل و تا جایی که مردم دوست داشته باشند ادامه خواهد یافت. مردمی که در آن صفحه مجازی من را دنبال می‌کنند بسیار برایم محترم و ارزشمند هستند. سعی کردم همه‌چیز در آن صفحه بر مدار اخلاق پیش برود و حتی خط قرمز‌هایم برای آن صفحه بیشتر از خطوط قرمز صدا‌وسیماست. اتفاقی که در آن صفحه مجازی‌ام می‌افتد مانند یک اثر سینمایی و تلویزیونی کارکرد خودش را دارد. شخصیت‌هایش را مردم می‌شناسند و مردم با آن ارتباط برقرار می‌کنند.
اما فعالیتم در اینستاگرام آن‌قدری که برای دیگران اهمیت پیداکرده، برای خودم مهم نیست. توقع‌ام از خودم خیلی بیشتر از این چیزهاست. در این مسیر هم پیشنهاد‌های مختلفی شده، ولی همواره سعی کرده‌ام سنجیده انتخاب کنم. کار‌های درستی داشته باشم و هیجان‌زده نشوم. اینستاگرام اتفاقی را برای من رقم زد، اما این چیزی نیست که من از خودم انتظار دارم. باز هم می‌گویم به مخاطبش احترام می‌گذارم و به اندازه یک سریال ساختن در تلویزیون، تولید محتوا برای این فضا را ارزشمند می‌دانم.

آیا تغییر دادن نگاه مخاطب برایتان کار دشواری نیست؟ اینکه قبلا شما را به عنوان یک اینفلوئنسر می‌شناختند و حالا باید شما را در مقام یک بازیگر بپذیرند.
شما اگر کاری را که به آن اطمینان دارید، درست انجامش بدهید مردم آن را می‌پذیرند. این‌طور نیست که مردم من را، چون در اینستاگرام فعالیت دارم دیگر در بازیگری نپذیرند و در همین چند قسمتی که از «سرباز» پخش شد و من در آن حضور داشتم مردم بیشتر به من ابراز لطف کردند. من که یک سلبریتی نیستم. من دم دست مردم هستم. عضوی از خانواده‌شان هستم. جو سلبریتی هم به خودم نگرفته‌ام. مردم همین‌قدر از پیشرفت و موفقیت من خوش‌حال می‌شوند که یک عضو خانواده‌شان به موفقیت برسد. در همان صفحه اینستاگرامی، گاهی از تئاتر‌ها و فیلم‌هایی که در آن بازی کردم پست می‌گذارم. مردم تقریبا این را پذیرفته‌اند که با چه شخصیتی در ارتباط هستند. این جواد خواجوی که این صفحه را اداره می‌کند، چه کسی است. چه کاره است. چه آرزو‌هایی دارد و... برخوردشان حساب شده است.

با این اوصاف، انتخاب‌های شما برای کار کردن در سینما و تلویزیون هم باید سخت‌گیرانه و حساب‌شده باشد.
بله، واقعا احساس مسئولیت بیشتری می‌کنم.

درباره فراز و فرود‌هایی که برای دستیابی به جایگاه امروزتان در سینما و تلویزیون تجربه کرده‌اید بگویید، فکر می‌کنید الان در کجای این مسیر ایستاده‌اید؟
هنوز من اول راه هستم و در حال یادگرفتنم. هرگز این راه به انتها نمی‌رسد و سختی‌ها همچنان وجود دارد. آن روزی که گمان کنم به نقطه نهایی رسیدم روز مرگ من است. این راه سختی زیاد دارد و نباید نا‌امید شد. من مسافرکشی کردم، بدون دستمزد کار کردم. هرگز آینده‌ام برایم واضح نبوده است و از چیزی مطمئن نبودم. خیلی معمولی زندگی می‌کردم، ولی همیشه هدفی داشتم و به آن مطمئن بودم. آدم اگر هدف داشته باشد، هرجا که قرار می‌گیرد به سمت هدفش حرکت می‌کند. من نیز هرگز ناامید نشدم.

بیشتر بخوانید:
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->