گوسفندها، سارقان بدسابقه را  لو دادند | دستگیری سارقانی با ۲۰ سال سابقه زندان توضیحات پلیس درباره پرونده عامل تعرض به کودکان + فیلم نحوه محاسبه حقوق بازنشستگان کشوری در سال ۱۴۰۴ اعلام شد + جدول فرماندهی انتظامی مشهد اقدامات خود در حوزه زائران نوروز ۱۴۰۴ را تشریح کرد آیا شام دیرهنگام باعث افزایش وزن می‌شود؟ دیه در قصور پزشکی بر عهده خود پزشک است؛ نه خانواده‌اش پیش‌بینی وزش باد، بارش باران و رعدوبرق در برخی نقاط کشور از امروز تا یکشنبه آینده (۷ اردیبهشت ۱۴۰۴) ارائه ۸ میلیون خدمت بهداشتی‌درمانی توسط سپاه پاسداران در مناطق محروم آیا ویتامین‌ها انرژی‌ساز هستند؟ مشکل کارفرمایان در ارسال لیست بیمه فروردین ۱۴۰۴ | تأمین‌اجتماعی: سیستم در حال به‌روزرسانی‌ است یارانه حکمت بازنشستگان نیرو‌های مسلح از اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ افزایش می‌یابد واریز متناسب‌سازی و افزایش حقوق بازنشستگان کشوری از امروز (۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) آغاز شد ابلاغ رسمی دستورالعمل متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان از سوی دولت | معوقات متناسب‌سازی حقوق امسال پرداخت می‌شود نقش شاهان در اسلامبول ترک تحرک! راهکارهایی برای داشتن زمینی عاری از هرگونه زباله و پسماند | رؤیای زمین پاک تصادف شدید موتورسیکلت و پراید در فریمان با ۶ مصدوم (۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) احتمال وقوع سیلاب طی ساعات آینده در شمال‌غرب کشور (۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) دغدغه مسکن در صدر | پاسخ گویی مدیر کل کمیته امداد امام خمینی (ره) خراسان رضوی به مددجویان استاندار خراسان رضوی: حل مشکلات محیط زیستی استان بدون مشارکت‌های مردمی میسر نیست اورژانس مشهد به ۴۰ دستگاه آمبولانس جدید نیاز دارد| کمبود نگران‌کننده پایگاه‌های اورژانس در مرکز شهر مسمومیت ۳ معلم ایلامی در پی شیطنت دانش‌آموزان دختر (۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) برنامه زمانی ثبت‌نام ۵ آزمون مهم ۱۴۰۵ نبود مهد کودک در ادارات | چالش‌ مادران شاغل چگونه مرتفع می‌شود؟ چرا برخی افراد تمایل به خوردن برخی مواد مثل گچ و صابون دارند؟ مصرف ماهی، موجب کاهش التهابات در بدن کودک می‌شود متجاوز سریالی کودکان در تهران دستگیر شد (۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) تعداد پشت‌نوبتی‌های پذیرش در مراکز شبانه‌روزی اعصاب و روان خراسان رضوی به ۲۰۰ نفر رسید
سرخط خبرها

الماس‌های سوخته در دل شب

  • کد خبر: ۲۹۰۰۵۱
  • ۰۲ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۳
الماس‌های سوخته در دل شب
به لحظات آخرشان فکر می‌کنم که شبیه لحظات آخر شهادت است. می‌گویند در لحظات مرگ آدمی همه زندگی اش را روی دور تند می‌بیند، شهید می‌بیند و کارگر هم می‌بیند. 
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

دیشب دندانم را کشیدم. ساعت ۹ شب دردش شروع شد و هرچه صبوری کردم آرام نگرفت. حوالی دو نصفه شب درد بلندم کرد، لباس تنم کرد، من را پشت ماشین نشاند و تا کلینیک دندان پزشکی راند. من رانندگی می‌کردم درد گاز می‌داد، عکس گرفتم و تشخیص دکتر عفونت و تخلیه بود.

دکتر دندان را کشید و گفت خون ریزی ات زیاد است، صبر کن، زل زدم به دندان کشیده ام، تاجش شکسته بود و حالا بی جان و بی عصب افتاده بود کف یک سینی استیل، من درد داشتم، خیلی درد داشتم و درست در همان ساعت جایی حدود هزار کیلومتر آن طرف‌تر چند نفر دیگر هم درد داشتند، اما این کجا و آن کجا... چند کارگر که در انفجار معدنی سوختند و مرگ اجازه نداد اولین روز مدرسه رفتن امسال بچه هایشان را ببینند. 

کارگر‌هایی که سهمی از رسانه و خبر ندارند، درست همین جای یادداشتم یاد صحبت خانم بازیگری افتادم که در برنامه‌ای داشت نارنگی پوست می‌کند و می‌گفت؛ باور بفرمایید کار ما از کار در معدن هم سخت تره و دندان قروچه می‌روم و دندان کشیده ام درد می‌گیرد. بازیگر شریف و انسان باانصاف کم نداریم، شغل سختی هم هست ولی الان می‌خواهم از خودم بپرسم که واقعا سخت‌تر است؟ 

کارگر‌هایی که تفکر سرمایه داری به فکر امنیت جانی شان نیست و تنها به بازدهی بیشتر، درآمد بیشتر و فروش بیشتر فکر می‌کند. فقط تولید و تولید و تولید. به لحظات آخرشان فکر می‌کنم که شبیه لحظات آخر شهادت است. می‌گویند در لحظات مرگ آدمی همه زندگی اش را روی دور تند می‌بیند، شهید می‌بیند و کارگر هم می‌بیند. 

کارگر‌ها چه دیده اند؟ روز اول استخدامشان را؟ اولین باری که کلاه چراغ دار معدن سرشان گذاشتند؟ اولین باری که از معدن برگشته اند و همسرشان اولین چای بعد از کار را پیششان گذاشته؟ اولین حوله‌ای که دستشان دادند؟ اولین حقوق؟ آخرین حقوق و طلبکاری از امور معدن؟ این کارگر‌ها هم مثل شهدا فدایی وطن شدند. آن‌ها سال‌ها پیش لباس رزم پوشیدند و رفتند تا یک استکان از خاک این سرزمین کم نشود و این‌ها در این سال‌ها لباس کار پوشیدند تا از این خاک استعدادهایش را استخراج کنند و ایران آبادتر باشد. تلاقی این شهادت و هفته دفاع مقدس خود رازی نهفته دارد که برای اهل معنا در آن رازی است. 

من ستون می‌نویسم، روزنامه چاپ می‌کند، شما می‌خوانید، همه با هم آه می‌کشیم ولی پس فردا همه چیز یادمان می‌رود. ما به چیز‌های دیگر فکر می‌کنیم ولی بچه ها، همسران، مادران و پدران این کارگرها، زمان همین جا برایشان متوقف می‌شود، به قول نویسنده هم خاکمان: «چه جوان‌هایی اسماعیل، چه جوان هایی...»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->