شلیک دلخراش مرد فراری به همسرش استطاعت ٩٨درصد زائران حج تمتع امسال مشخص شد کشف جسد دانشجوی دندان‌پزشکی بعد از یک هفته| دو مظنون بازداشت شدند یک کشته و ۶ مجروح بر اثر طوفان زاهدان(۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) عاملان تیراندازی در اتوبان همت دستگیر شدند (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) پلمب کلوپ بازی‌های تصویری متخلف در مشهد دستگیری زورگیران دهه هشتادی قمه کش (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) کشف ۷۳ قطعه سکه تاریخی دوره اشکانیان از مسافر قطار (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) مشاهده پلنگ در حاشیه محدوده آب چمن روستای مشهد میانگین سن مادران و پدران ایرانی در تولد اولین فرزند چقدر است؟ سردار رادان: اصراری به انتقال خودرو‌های توقیفی با جرثقیل نداریم سارق ۴۶ کامپیوتر خودرو در مشهد به دام افتاد (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) بازنشستگان تامین اجتماعی همچنان منتظر تعیین تکلیف افزایش حقوق خود هستند (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) پلمب ۱۱ واحد صنفی به‌دلیل فروش مواد مخدر و قرص‌های غیرمجاز در مشهد  آدمکشی جوان ۱۸ ساله به خاطر غرور جوانی در مشهد + عکس آنچه اخلاق عمومی را کارآمدتر می‌کند نگهداری درست پیاز و جلوگیری از جوانه زدن آن + روش‌هایی کاربردی برای جلوگیری از جوانه زدن سیر و پیاز اینترنت در روز‌های کنکور قطع نمی‌شود تاثیر شبکه‌های اجتماعی مجازی بر گرایش نوجوانان به مصرف دخانیات چقدر است؟ قطع انتقال محلی مالاریا در کشور تا سال ۱۴۰۴ | افزایش مالاریا در خراسان رضوی طی ۲ سال گذشته
سرخط خبرها

زورگیری در خیابان؛ جیب‌بری در اتوبوس های مشهد

  • کد خبر: ۲۹۸۵۶
  • ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۴
زورگیری در خیابان؛ جیب‌بری در اتوبوس های مشهد
پلیس مشهد طی ۳ عملیات ضربتی ۷ زن و مردی که عامل ده‌ها فقره سرقت بودند را دستگیر کرد
مهدی قرآنی/شهرآرانیوز - هرکدام از ما انسان‌ها داستان متفاوتی از زندگی داریم. گرچه شاید در نگاه اول این داستان‌ها ربطی به همدیگر پیدا نکنند، اما در دراز مدت فرجامش به یک مسیر ختم می‌شود. سرانجامی که همه ما در آن نقش داریم. ثواب یا عِقاب و خیر یا شری که از فرد آغاز می‌شود، و در خانواده و بعد هم در جامعه بسط پیدا می‌کند. درست مثل عده‌ای که این روز‌ها فرشته نجات یک جامعه می‌شوند و با نادیده گرفتن خود، سلامت را برای دیگری به ارمغان می‌آورند. عده‌ای هم در مقابل فرشته عذاب یک جامعه می‌شوند و امنیت اجتماعی را به ورطه بحران می‌کشانند. عده‌ای دست می‌گیرند و عده‌ای گوش می‌برند. همانند داستان زندگی ۳ گروه بزهکار که برای مدتی چند منطقه از شهر مشهد را به ناامنی کشاندند و تاتوانستند در خیابان‌ها یاغیگری کردند.

برداشت اول
از لهجه‌شان پیدا بود خراسانی نیستند. یکی‌شان ۲۰ سال داشت و دیگری هم ۲۸ سال. دو هفته‌ای می‌شد که به مشهد آمده بودند. اگر با موتور زمین نمی‌خوردند خدا می‌دانست که گوش چند نفر دیگر را می‌بریدند. هرکدامشان دیگری را مسئول می‌دانست و می‌گفت به خواسته او یاغیگری کرده است.
چشم‌در‌چشم جوانی که سرش را باندپیچی کرده بود قرار گرفتند. مرد انگشتش را به سمت یکی‌شان گرفت و به افسر پلیسی که در کنارش ایستاده بود گفت: «خودش است. بگو با چی به سرم کوبیدی نا...»
جوانک، اما سرش پایین بود و مثل کسی که با دریل می‌خواهد زمین را سوراخ کند، چشمانش را به کف سالن کلانتری میخ کرده بود. بدون اینکه پلکی زده باشد مدام آن‌ها را ریز و درشت می‌کرد. همدستش، اما سر و صدا به راه انداخته و مدعی بود که پلیس اشتباهی دستگیرش کرده است.
آن‌ها چند روز پیش در خیابان آزادی مشهد مردی را زده بودند و موتورش را ربوده بودند. زمانی پلیس به محل رسیده بود که متهمان با موتور دزدی گریخته بودند. شاکی، اما از ناحیه سر جراحتی عمیق و خون‌ریزی شدید داشت و مردم دورش حلقه زده بودند.
شاکی در همان لحظه اولیه به پلیس گفته بود که دو مرد جوان به او حمله کرده و با یک شیء که نمی‌دانست چاقو بوده یا قمه یا چوب به سرش ضربه‌ای زده و موتورش را ربوده‌اند. هنوز زمانی از این سرقت خشن نگذشته بود و می‌شد قبل از اینکه سارقان در عمق شهر محو شوند، آن‌ها را به دام انداخت.
طرح مهار آغاز شد و چند نفر از مأموران کلانتری آبکوه هم پایشان به این پرونده باز شد. پایش پلیسی آغاز شده بود که رد موتور شاکی در یکی از خیابان‌ها زده شد. سارقان موتور دزدی را با سرعت می‌راندند. باید هرطور بود از دید خارج می‌شدند تا آب‌ها از آسیاب بیفتد، ولی بخت با آن‌ها یار نبود و مأموران سر رسیدند. مثل گاو اسپانیانی که در معرکه سرنیزه‌ها پرده قرمز دیده باشد، بی‌محابا با موتور در کوچه و پس‌کوچه می‌تاختند و هرکه سرراهشان بود را شاخ می‌زدند. گویا موتورسیکلت هم دوست داشت تا دو جوان یاغی را زمین بزند. در یک لحظه تعادل موتور از دستشان خارج شد و هر دو زمین خوردند. یکی از آن‌ها، ولی قصد ماندن در صحنه را نداشت و فرار کرد. دیگری توان بلند شدن برایش نمانده بود برای همین خودش را تسلیم قانون کرد.
در کلانتری ابتدا حرف نمی‌زد، اما سرانجام مُقر آمد و دوستش را لو داد. می‌گفت به تازگی از یکی از شهر‌های جنوبی کشور به مشهد آمده و در خیابان طبرسی یک سوئیت اجاره کرده‌اند. همدستش هم بعد از ساعتی در همان سوئیت در حالی که می‌خواست فرار کند دستگیر شد.
هردو تاکنون به ۷۰ فقره زورگیری، موبایل‌قاپی و سرقت تنها در دوهفته‌ای که به مشهد آمده‌اند اعتراف کردند. سرقت‌هایی که خدا می‌داند حین ارتکابش تاکنون سرِ چند نفر را خونین و تن چند نفر را هم زخمی کرده‌اند. با این حال پرونده سارقان جنوبی به دادسرا منتقل شد و خودشان هم راهی زندان شدند.

برداشت دوم
طبق وعد‌ه‌شان، قرار بود جوانکی هر روز صبح دنبالشان بیاید و آن‌ها را به هفده شهریور ببرد. ظهر هم آن‌ها را برگرداند. پول خوبی گیرش می‌آمد. شک برده بود به آن‌ها، ولی خروجی زندگی را باید درمی‌آورد. پلیس خودرواش را در همان حوالی میدان هفده شهریور توقیف کرد و به کلانتری امام رضا (ع) انتقال داد.
بهت زده بود. افسر پلیس گفت که شریک دزدهاست. دوربین‌ها پلاک ماشینش را ثبت کرده بودند، اما مدعی بود که روحش هم خبر از کار زن‌ها نداشته است. برگه‌ای جلویش گذاشتند و قرار بود هرچه می‌داند بنویسد. در برگه اظهاراتش نوشت ۳۶ سال دارد و مسافرکشی می‌کند.
مدعی شد که دو زن از او خواسته بودند هر روز آن‌ها را به محدوده میدان هفده شهریور ببرد و بعد از ساعتی دنبالشان برود و آن‌ها را به خواجه‌ربیع برساند. او زن‌ها را که یک دختر بچه هم همراهشان بود هر روز مقابل یکی از مجتمع‌های تجاری پیاده می‌کرد و بعد هم از همانجا سوارشان می‌کرد و به خانه‌شان می‌رساند.
مأموران کلانتری بانوان مشهد، اما چند روز پیش یک باند جیب‌بری حرفه‌ای را متلاشی کردند که همین مرد مسافرکش با عاملان آن همکاری داشت.
ماجرای این پرونده از اعلام گزارش مردم به پلیس آغاز شد. شاکیان مدعی بودند که افرادی ناشناس جیب یا کیفشان را زده‌اند و مدارک، وجوه نقد، کارت‌های بانکی و گوشی تلفن همراه آن‌ها را سرقت کرده‌اند.
هنوز مشخص نبود که عاملان این سرقت‌ها مرد هستند یا زن که استخراج فیلم چند دوربین مداربسته یکی از مجتمع‌ها پرده از هویت متهمان برداشت. آن‌ها دو زن جوان بودند که در زمان شلوغی بازار به طعمه‌های سربه‌هوای خود نزدیک می‌شدند و نقشه‌شان را عملی می‌کردند. چهره فرضی متهمان ترسیم شد و تحقیقات پرونده در مسیر پیگیری‌های پلیسی قرار گرفت. گرچه شناسایی دو زن سارق مثل یافتن سوزن در انبار کاه بود، ولی کسب یک سرنخ مهم مأموران را به متهمان رساند. دوربین مداربسته یکی از این مراکز تجاری لحظه سوار شدن متهمان را به یک خودرو ثبت کرده بود. در تحقیقات بعدی تصویر این خودرو در قاب چند دوربین دیگر هم پیدا شد.
مأموران شک نداشتند که راننده همدست متهمان است از همین رو زنان پلیس، با همکاری تیم تجسس کلانتری امام رضا (ع) شماره پلاک خودروی مورد نظر را رد زنی و راننده آن را دستگیر کردند.
راننده جوان هم که مدعی بود نقشی در این سرقت‌ها نداشته است مخفیگاه دو زن سارق را که در خواجه‌ربیع بود را به مأموران لو داد. ضابطان قضایی طی مأموریتی از پیش تنظیم شده، برای متهمان طعمه‌گذاری کردند و آن‌ها را به دام انداختند. مجرمان جیب‌بر که دو زن سی ودو و سی‌وهشت ساله هستند بدون هیچ مقاومتی اعتراف کرده و راز سرقت‌هایشان را برملا کردند. مأموران هم در بازرسی از آن‌ها ۶ دستگاه گوشی تلفن همراه مسروقه، مبلغ ۷ میلیون و ۸۰۹ هزار تومان پول نقد دزدی به همراه چند کیف زنانه و مدارک هویتی را کشف کردند.
در ادامه تحقیقات این پرونده هم مشخص شد که دختربچه همراه سارقان از بستگان یکی از آن‌هاست و این افراد برای ردگم‌کنی این طفل را با خود همراه می‌کرده‌اند.

برداشت سوم
راننده اتوبوس وقتی فهمید که کیف یکی از مسافرانش را ربوده‌اند بدون اینکه کسی را پیاده کند در کنار خیابان ایستاد و موضوع را به پلیس اعلام کرد. کیف مال‌باخته زیر یکی از صندلی‌ها پیدا شد، اما شبیه به گردوی کرم خورده‌ای بود که به غیر از پوسته ضخیمش چیزی نداشت.
مدارک هویتی زن جوان به همراه کارت‌های بانکی و پول‌هایش به تاراج رفته بود و حالا پلیس بود و تعدادی مسافر که نمی‌شد به آن‌ها برچسب دزدی زد.
پرونده این سرقت تشکیل شد و تحقیقاتی هم از چند فرد مشکوک به عمل آمد، اما دزدان رفته بودند. این چندمین گزارش جیب‌بری بود که در مسیر خط بی. آر. تی اتفاق می‌افتاد و ماموران ۱۱۰ هربار به دربسته می‌خوردند.
مأموران کلانتری بانوان مشهد مسئول به نتیجه رساندن این پرونده شدند. باید هرطور بود به این سرقت‌ها پایان می‌دادند تا اینکه گزارش سرقت در یکی از مجتمع‌های تجاری هسته مرکزی شهر و شناسایی یکی از سارقان که زنی جوان بوده تیم بررسی کننده این پرونده را به محل کشاند.
دوربین‌های مداربسته این مرکز خرید لحظه سرقت از یک زن را ثبت کرده بودند و سارق که زنی جوان بود نقش اصلی این فیلم را بر عهده داشت. چهره این زن سارق با مشخصات سارقان سابقه‌دار تطبیق داده شد و سرانجام سرنخی به دست آمد که مشخص شد او از مجرمان سابقه‌دار است.
مأموران او و خواهرش را دستگیر کردند و وقتی دو زن سارق به کلانتری بانوان منتقل شدند، مشخص شد که آن‌ها عامل جیب‌بری‌های اتوبوس‌های بی. آر. تی هم هستند. از این دو خواهر بیست‌ودو و سی‌ودو ساله که هر دو سوابق کیفری دارند ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان وجه نقد سرقتی، ۲ گوشی تلفن همراه دزدی، ۳ کیف زنانه و مدارک هویتی مربوط به چند زن ضبط شد.

سرآخر
دست آخر ۷ متهم که ۴ نفر از آن‌ها زن و ۳ نفر هم مرد هستند تسلیم قانون شده و برای رسیدن به سزای عملشان به زندان افتادند. جانشین فرماندهی انتظامی استان خراسان رضوی روز گذشته درباره پرونده این متهمان گفت که احتمال افزایش سرقت‌های مجرمان دستگیر شده وجود دارد و تحقیقات پلیس برای شناسایی دیگر همدستان این افراد ادامه دارد.
سردار ابراهیم قربان‌زاده سهل‌انگاری و بی‌توجهی شهروندان به توصیه‌های پیشگیرانه از وقوع سرقت را عامل اصلی بروز این ناهنجاری‌های اجتماعی معرفی کرد و گفت: گرچه این موارد زشتی عمل دست‌درازی به مال و اموال مردم را توجیه نمی‌کند و نتیجه‌ای هم در کاهش میزان محکومیت سارقان ندارد، اما نکته حائز اهمیت در این‌گونه جرائم همکاری مردم با پلیس است که می‌تواند زمینه ارتکاب جرم را کاهش دهد. شهروندان بدانند قطع دسترسی بزهکاران به بستر جرم، عامل کاهش کج‌رفتاری‌های اجتماعی خواهد بود.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->