یک نکته ناگفته از صلح امام حسن(ع) جنون یک مرغ مهاجر ضمانت رسول مهربانی (ص) برای موفقیت و پیشرفت چیست؟ چشم‌هایت را به من قرض بده! | راهکارهای جلوگیری از خود محوری و استبداد رأی در کلام رسول خدا (ص) راهیابی ۱۲۵ متسابق به مرحله استانی چهل‌وهشتمین دوره مسابقات قرآن در خراسان رضوی ۲۵ هزار بسته تحصیلی به دانش‌آموزان نیازمند اهدا شد + فیلم دیوار ندبه چیست و پیامبر اسلام(ص) چه ارتباطی با این دیوار دارند؟ برپایی نمایشگاه عکس «شکوه قم در قاب تاریخ» در قم نقش خانواده در پرورش نسل آینده از دیدگاه امام رضا(ع) خاطره‌ای که ده سال حاجی‌زاده را در لیست شهدا نگاه داشت برپایی دوره‌های آموزش عمومی قرآن کریم در مساجد سراسر کشور آموزش سواد رسانه‌‌ای در مساجد مشهد بیست‌و‌دومین جشنواره فرهنگی‌هنری امام‌رضا(ع) در ۳۱ استان برگزار می‌شود اجرای طرح مساجد جامعه‌پرداز در مشهد ماجرای یک بانوی تونسی و قرآنی که به مشهد رسید | وقتی شفای یک بیمار به هنر پیوند خورد دیدار تولیت آستان قدس رضوی با خانواده آتش نشان فداکار مشهدی به من مشورت بدهید! کلید طلایی برای ساختن سرنوشتی روشن | مروری بر فواید مشورت در زندگی وقف، از سنت دیروز تا موتور توسعه امروز آیت‌الله علم‌الهدی: مجتمع‌های آموزشی ویژه بانوان درمناطق حاشیه‌ای برای جذب نسل جوان ایجاد شود
سرخط خبرها

دست امام (ع) روی قلب ماست

  • کد خبر: ۳۰۶۱۰۹
  • ۲۸ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۹
دست امام (ع) روی قلب ماست
به این فکر می‌کنم که اگر آنفلوانزا گریبانم را نگرفته بود، حتما از خانه بیرون می‌زدم و از سفیدپوش شدن زمین لذت می‌بردم یا مثلا بچه را می‌پوشاندیم و می‌بردیم وسط پارک و چندتا عکس برفی می‌گرفتیم.

درحالی‌که لیوان آب‌لیمو‌عسل را کنار گذاشته‌ام و پتو را تا روی چشم‌هایم بالا کشیده‌ام و سرفه امانم را بریده است، حسرت برفی را می‌خورم که ماه‌هاست انتظارش را می‌کشیدم. به این فکر می‌کنم که اگر آنفلوانزا گریبانم را نگرفته بود، حتما از خانه بیرون می‌زدم و از سفیدپوش شدن زمین لذت می‌بردم یا مثلا بچه را می‌پوشاندیم و می‌بردیم وسط پارک و چندتا عکس برفی می‌گرفتیم. حوصله‌ام از خوابیدن سر رفته است، ولی کاری از دستم برنمی‌آید و به‌ناچار سراغ فضای مجازی می‌روم و داستانک‌های دوستانم را دنبال می‌کنم. بدون استثنا همه شان از برف گفته و عکس‌های برفی به اشتراک گذاشته بودند.

چند نفر هم پست صفحه حرم مطهر امام‌هشتم (ع) را گذاشته بودند. یکی نوشته بود: خدمت خادمان حرم! یکی نوشته بود: حرم برفی. یکی نوشته بود: حرم امام‌رضای برفی. خواستم برایش بنویسم نحو جمله مشکل دارد و باید بنویسی: «حرم برفی امام‌رضا»، ولی حتی رمق همین کار را هم نداشتم. داستان فاطمه را باز کردم. دیدم تصویری از بست نواب گذاشته است. 

خواستم بپرسم فاطمه مشهد هستی؟ (با فاطمه که اهل اراک است، هفت‌هشت سال پیش در اردو‌های شعری آشنا شده بودم) که دیدم نوشته است: «آقاجان! دایی عزیزم رو به شما سپردم. خودت هواش رو داشته باش و دست پرمهرت رو روی دل ما بذار که مرهم داغمون بشه!». فهمیدم که عزادار است و دایی‌اش را از دست داده و از اراک برای مراسم به مشهد آمده است.

با دیدن احوال فاطمه در آن عکس، یادم آمد که هشت سال پیش وقتی یکی از عزیزانمان را از دست داده بودیم و حال روحی‌مان اصلا خوب نبود، رفتیم صحن انقلاب و از سقاخانه آب نوشیدیم تا قلبمان آرام شود و زیر لب همان‌طور که به گنبد نگاه می‌کردم، گفتم: «آقاجان! دستت رو بذار روی قلبمون.»

وقتی احوال فاطمه را خواندم، دیدم چقدر دنیای ما درمورد امام‌رضا (ع) مشترک است و بعد برایش نوشتم: «می‌ذارن فاطمه‌جان! دستشون رو می‌ذارن روی قلبت و آروم می‌شه، خداوند دایی عزیزت رو هم رحمت کنه و هم‌نشین امام باشن!».

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->