احتیاط! مشغول شهرتکانی هستیم روایت دکتر محمدابراهیم باستانی‌پاریزی از مشهد سال ۱۳۴۹: مشهد شهر درخت‌هاست سردرگمی مراجعان در پیداکردن محل دفن اموات در آرامستان بهشت رضا (ع) تمرکز بودجه‌ ۱۴۰۴ مشهد بر توسعه پایدار و عدالت‌محوری تولید بیش از ۲۲۰ هزار تن آسفالت طی ۱۱ ماه | پخش بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار مترمربع آسفالت از ابتدای سال ۱۴۰۳ رئیس شورای اسلامی شهر مشهد خبر داد: اضافه‌شدن ۲۱۹ المان جدید استقبال از بهار ۱۴۰۴ در حوزه فرهنگی رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر مشهد: المان‌های استقبال از بهار ۱۴۰۴ هویت رضوی و فرهنگ ایثار و شهادت را به نمایش می‌گذارند شرح آخرین وضعیت راه‌اندازی فاز یک خط ۳ متروی مشهد از زبان مدیرعامل مدیرعامل سازمان مپ شهرداری مشهد: بازیافت، راهکار رفع ناترازی انرژی است رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: ۴ ایستگاه میانی خط سه مترو تا پایان سال ۱۴۰۴ در مدار قرار خواهد گرفت مشهد مقدس، رکورددار گل‌کاری بهاری در کشور رئیس کمیسیون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد: ۲۵ اسفندماه تست اولیه فاز یک خط سه مترو مشهد انجام خواهد شد ثبت یک روز آلوده دیگر در کلانشهر مشهد (۱۶ اسفند ۱۴۰۳) فراخوان مرکز نوآوری پارک دانش شهرداری مشهد اعلام شد+جزئیات ثبت نام مشهد باید سبز بماند | ضرورت حفظ و توسعه فضای سبز در شهر و چالش‌ها و راهکارهایش هوای مشهد در وضعیت ناسالم برای گروه‌های حساس (چهارشنبه، ۱۵ اسفند ۱۴۰۳) | اواسط روز و بعدازظهر از غلظت آلاینده‌ها کاسته می‌شود آتش سوزی کارخانه قند آبکوه مشهد در ۷۸ سال پیش | بوی قند سوخته شهر را فراگرفت ایجاد بیش از ۳۰۰۰ جای‌پارک موقت نوروزی توسط شهرداری مشهد با همکاری ادارات دولتی ماجرای حمله به اتوبوس شهرداری در بولوار طبرسی مشهد چه بود؟ + ویدئو
سرخط خبرها

قرشمال‌ها چه می‌کردند؟

  • کد خبر: ۳۱۵۷۴
  • ۰۴ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۴
قرشمال‌ها چه می‌کردند؟
محمود ناظران‌پور - تاریخ‌پژوه
قرشمال‌ها دوره‌گرد‌هایی بودند که اطراف شهر چادر می‌زدند. سیاه‌چادر داشتند و همان‌جا در حاشیه شهر، زیر سیاه‌چادر زندگی می‌کردند؛ بعضی‌هایشان هم بز و گوسفندی داشتند؛ هر چند اصلا دامدار نبودند. این‌ها بیشترشان صنعتگر بودند. سیخ کباب درست می‌کردند و گاز‌انبر، میخ‌کش، علف‌درو، داس و... این‌ها دم و کوره داشتند و هر‌جایی که چادر می‌زدند بساط کارشان را هم برپا می‌کردند.
قرشمال‌ها غیر از عشایر هستند. عشایر ییلاق و قشلاق دارند؛ آن هم به‌خاطر چرای دامشان، اما این‌ها اساسا صنعتگر بودند و دوره‌گردی می‌کردند.
قرشمال‌ها علاوه بر چلنگری، گردنا (فرفرک) و شانه سر و امثال آن هم درست می‌کردند. علاوه بر این، این‌ها خون‌گیری هم می‌کردند. خون‌گیری یا حجامت جزئی از زندگی قدیم بود. مرحوم پدرم همیشه سفارش می‌کرد وقتی این‌ها می‌آیند بگویید جوان‌ترهایشان خون‌گیری کنند که نفسشان سالم است و قدرت دارد.
دوره‌گرد‌ها یک شاخ بز داشتند و با آن از وسط دو کتف، خون‌گیری می‌کردند. اسمش «شاخ‌پَکی» بود؛ «پکی» یا «پاکی» اسم دیگر تیغ بود و، چون با آن موی زاید را پاک می‌کردند، به این نام خوانده می‌شد.
مصقل این پکی‌ها هم یک تکه چرم بود. تیغ را با آن چرم صیقل می‌دادند و تیز می‌کردند. ضرب‌المثلی هم بود که در مقام تمجید از این پکی‌ها بیان می‌شد. مادرم همیشه می‌گفت: «تا پکی از هند بیَه، هیشکی پیر نِمرَه» یعنی مردها، ریش‌ها را با آن می‌تراشند تا جوان دیده شوند.
این پکی‌ها ظاهرا محصولی انگلیسی بود که از طریق هند به ایران می‌رسید. تراشیدن ریش یا موی سر با این پکی‌ها هم، کار سختی بود و مهارت می‌خواست؛ اما این دوره‌گرد‌ها کاملا در آن مهارت داشتند.
قدیم وقتی خلافکاری را هم می‌گرفتند، یکی از راه‌هایی اعتراف‌گیری و مُقُر آوردن این بود که ریشش را خشک می‌تراشیدند که واقعا کاری دردناک بود. البته عمدتا در مقام تهدید بیان می‌شد؛ می‌گفتند یا خودت بگو یا ریشت را خشک می‌تراشیم.
دوره‌گرد‌ها اول با همان شاخ یا با دست چند ضربه به محل حجامت می‌زدند تا مویرگ‌ها ملتهب شود؛ می‌دانید که پشت آدم، در وسط دو شانه، محل تجمع مویرگ‌های وریدی است؛ برای همین هم خونی که از آنجا بیرون می‌آید، خون سیاه است، خون سرخ نیست. خون سرخ در مویرگ‌های شریانی، جریان دارد.
بعد از اینکه محل خون‌گیری با چند ضربه آماده می‌شد، با پکی، چند تا خراش در آن ایجاد می‌کردند و با شاخ‌پکی، خونی که بیرون می‌آمد را می‌مکیدند. با مکیدن یا بادکش کردن، خون بیشتری بیرون می‌آمد. بعد که خون در شاخ‌پکی جمع می‌شد، انگشتشان را می‌گذاشتند در محل سوراخ شاخ تا خون بیرون نریزد، بعد خون را در ظرفی که خاکستر داشت خالی می‌کردند. خاکستر خون را جذب می‌کرد و نمی‌گذاشت، دور و اطراف کثیف شود.
این‌ها گاهی زالو هم می‌انداختند. این زالو‌ها را هم بعد از آنکه حسابی خون می‌خوردند و متورم می‌شدند می‌انداختند روی خاکستر. زالو روی خاکستر، خون را پس می‌دهد. بعد همان زالو را می‌شستند و دوباره می‌انداختند برای خون‌خوردن که البته حالا می‌دانید که رفتاری غیر بهداشتی است و می‌تواند عامل انتقال امراض خونی باشد.
یکی از کار‌های دیگری که این‌ها می‌کردند فال‌گیری بود. قرشمال‌ها در این کار هم خبره بودند، روان‌شناسی می‌دانستند و مثلا اگر مشتری‌شان، شخص جوانی بود شروع می‌کردند به تعریف کردن این که در طالعت یک زن سیاه‌چشم می‌بینم و... خلاصه چیز‌هایی از این دست می‌بافتند که می‌دانستند مشتری‌شان از شنیدن آن، خوشش می‌آید.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->