دشت مشهد در میان ۲ رشته کوه قرار گرفته است؛ «اژدرکوه» در شمال و «ارتفاعات خلج» در جنوب. این دشت ۲ زهکش هم دارد که آب بارشهای فصلی در بین آنها جاری میشده است. ۲ دره، به معنی جایی با ارتفاع کم که با رشته ارتفاعات احاطهشده جغرافیای شهر مشهد را تشکیل میدهد.
یکی از این درهها که الان دیگر از بین رفته، درست در محلی بوده است که حرم مطهر قرار دارد. میدانید که حرم مطهر در گودی است. یعنی چه سمت پیش روی حضرت از فلکه آب یا از سمت پشت سر حضرت از فلکه طبرسی که به سمت روضه منوره میآیید، پایین و پایینتر میروید. حرم مطهر پیش از دفن حضرت رضا (ع) در آن، باغی بوده در حاشیه روستای نوغان. همین واقعیت تاریخی نشان میدهد که آنجا حتما گودی یا دره بوده است؛ درهای که بعدها با ساختوساز شهر، از بین رفته است، اما بقایای آن همچنان باقی است، مثل «کال قرهخان». کال قرهخان زهکش آبهای منطقه است. این کال در قدیم از بالا میآمد و وارد شهر میشد و تا پایین دست امتداد داشت. این کال زهکش آبهای منطقه بوده و طبیعتا در گودترین بخش دشت، جریان داشته است. هنوز هم وضعیت این منطقه بهگونهای است که در اثر بارش، مستعد آبافتادگی است.
من بچه بودم که یک بار از همین کال قرهخان سیل آمد و نصف عیدگاه را سیل برد. آن موقع، «مهندس شهرستانی» تازه آمده بود و شهردار شده بود. ما موقع توتها، میرفتیم به باغمنزلمان در محمدآباد. سیل که آمد، من لب ایوان خانه نشسته بودم. نهر نادری هم از باغ ما رد میشد. سیل که آمد آب تا لب ایوان خانه ما بالا آمد. فقط ۲۰ دقیقه باران آمده بود و آن سیلِ نهنگ درست شد.
«خیابان رازی» امتداد کال قرهخان است. زندان سابق در «خیابان جم» هم کنار کال قرهخان بود. برادرم وقتی دعوایی کرده و چندنفر را لتوپار کرده بود و بازداشتش کرده بودند و ما همینجا به دیدنش میرفتیم. ساختمان زندان سابق تا همین اواخر بود. بعدها، زندان جدید را در وکیلآباد ساختند.
آن سال که سیل آمد، دیوار زندان را خراب کرد. بعد عدهای از زندانیها فرار کردند. خودشان را انداخته بودند در آب سیل و رفته بودند. عده زیادی از آن زندانیها مردند. آب سیل، شوخی ندارد. با آب دریا و رودخانه و... فرق میکند. چندنفری هم که زنده ماندند، دستگیر و بلافاصله اعدام شدند. ظاهرا دستور رضاخانی بود که اعدامشان کنند تا دیگر کسی هوس فرار از زندان به سرش نزند.
سیل که در کال قرهخان آمد، در نهر نادری جریان پیدا کرد. میشود گفت نهر نادری در جایی کشیده شده بود که مسیر همان درهای بود که از بین رفته است.
گودی دیگر که دره اصلی مشهد بوده همینی است که «کشفرود» در آن جریان داشته است و دارد. آبهای بارشهای فصلی، از ارتفاعات ۲ طرف، میآمده و میریخته به کشفرود و یک رودخانه پرآبی میساخته است که مردم مشهد از آن به عنوان «دریا» نام میبردند. همین خیابان دریا که الان شده است «وحید» هم اشاره به همین موضوع دارد. البته الان دیگر آبی نیست که به کشفرود بریزد، هر چه هست فاضلاب است.