بال دعا در آسمان نماز پیشرفت فیزیکی ۲۷ درصدی طرح انتقال آب دریای عمان به خراسان رضوی جزئیات مرمت مدرسه «دو‌در» در گفت‌وگو با معاون برنامه‌ریزی و مطالعات سازمان عمران و نگهداری حرم‌مطهر‌ رضوی ضرورت تولید محتوای فاخر دفاع مقدس در فضای مجازی ثبت‌نام طولانی‌ترین کاروان پیاده‌روی اربعین در مشهد آغاز شد آیین اهدای نشان کربلایی کاظم ساروقی بین‌المللی می‌شود تأکید تولیت آستان قدس رضوی بر توجه به معماری اسلامی‌‌ایرانی در اطراف حرم مطهر امام‌رضا(ع) رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران: فعالیت اتاق خودروی جانبازان ضروری است ۱۰ هزار و ۳۵۴ زائر از خراسان رضوی به حج تمتع اعزام می‌شوند ویژه‌برنامه «عبدالعظیم حسنی(ع)، سیدالکریم» در حرم مطهر امام‌رضا(ع) برگزار شد شرکت ۴ هزار هیئت مذهبی در مرحله جدید طرح پایش اطلاعات همایش بزرگداشت امامزادگان در سطح استان خراسان رضوی، ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار می‌شود ایران، شناسنامه تمدن جهانی و نقطه تلاقی فرهنگ‌ها است | مشهد در آستانه ورود موج جدید گردشگران بین‌المللی برگزاری سیزدهمین جشنواره سرود رضوی با بودجه ۵ میلیارد تومانی جشنواره سراسری سرود رضوی، فرصتی برای تقویت ساحت‌های تربیتی مشهد میزبان جشنواره ملی سرود رضوی می‌شود اجتماع ۳ هزارنفری دانش آموزان مشهدی برای هم‌دردی با کودکان مظلوم فلسطینی + فیلم تأکید رئیس سازمان هیئت و تشکل‌های دینی کشور بر راه‌اندازی پایگاه‌های نهج‌البلاغه‌خوانی در مساجد آستان مقدس امام‌حسین(ع) فراخوان «نهمین همایش علمی بین‌المللی زیارت اربعین» را منتشر کرد + جزئیات تبعیض عربستان در دادن سهمیه حج به کشورها
سرخط خبرها

یک‌جمعه هم از گذار ایام بپرس

  • کد خبر: ۳۱۶۲۹۹
  • ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۸
یک‌جمعه هم از گذار ایام بپرس
کنترل تلویزیون را برداشتم و شبکه‌ها را یکی پس‌از‌دیگری بالا و پایین کردم. شبکه‌۲ داشت بخشی از زندگی مادر شهید بهروز صبوری را نشان می‌داد.
عاطفه جعفری
نویسنده عاطفه جعفری

کنترل تلویزیون را برداشتم و شبکه‌ها را یکی پس‌از‌دیگری بالا و پایین کردم. شبکه‌۲ داشت بخشی از زندگی مادر شهید بهروز صبوری را نشان می‌داد. مادر شهید ایستاده بود کنار ماشین حمل پیکر شهدای گمنام و پرس‌وجو می‌کرد که آیا بین شهدا پیکری از سومار هم آورده‌اید؟ پسرم سومار شهید شده. مردی که بین تابوت‌ها بود گفت نه کسی از سومار بین شهدا نیست.

مادر شهید عکس جوانش را نگاهی کرد و گفت: اینجا هم نبودی بهروز! اینجا هم نبودی مادر! و با تمام وجود اشک می‌ریخت در فراغ جوانش.

همان‌طور که اشک از چشمانم سرازیر شده بود به دنبال من گم‌شده در جهانم افتادم. خداوند چه دیده در این زن؟ می‌گفت: حالم که خیلی بد می‌شد لااقل سالی یکی‌دوبار می‌رفتم سومار و بی‌تابی‌ام که کم می‌شد برمی‌گشتم. آخرین‌باری که رفتم سومار افتادم زمین و گفتم: بهروز به ارواح خاک پدرت به روح خودت قسم دیگه نمیام. کور شدم. پیر شدم. خودت یک فکری بکن! که سه ماه بعد اون منو پیداکرد.

آه از نهادم برخاست از حال‌وهوای این مادر منتظر. پیرزن می‌گفت: نشسته بودم توی قطعه ۲۵ بهشت‌زهرا (س) که خبر پیداشدن پسرم را دادند و گفتند مادر بیابان‌گردی‌ات تمام شد. بهروزت پیدا شده. باور نمی‌کردم ولی این‌بار فرق داشت. درخت‌های بهشت‌زهرا (س) دور سرم می‌چرخیدند و سنگ مزاری در بوشهر نشانم دادند که پسرم در آن بود و بعد هم پیکر را منتقل کردیم تهران. با تمام سختی‌هایی که کشیدم این چشم‌انتظاری و سختی‌ها از عسل هم برایم شیرین‌تر بود؛ و حرف‌های این مادر بهانه سرایش یک رباعی شد:

یک‌جمعه هم از گذار ایام بپرس
از داغ همیشه نابهنگام بپرس

معنای همیشه منتظر بودن را
از مادر یک شهیدگمنام بپرس

راستش وقتی حرف‌های مادرشهید را می‌شنیدم دلم برای خودمان سوخت. ما هم می‌توانستیم در دنیا به دنبال یوسفمان بگردیم و حلاوت وصال را بچشیم. ما هم می‌توانستیم بیابان‌گرد کسی باشیم که خود منجی ماست. ما هم می‌توانستیم منتظر باشیم، اما آن‌قدر غرقیم در دنیای روز‌مره خودمان که حواسمان نیست به جمعه‌های از دست‌رفته. کاش ماهم آن‌قدر دنبال اماممان گشته بودیم و روزی زمین می‌خوردیم و می‌گفتیم آقاجان! به مادرت قسم که پیرشدیم خودت یک فکری بکن و او خودش ما را پیدا می‌کرد در گم‌شدگان دنیا.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->