امیرمنصوررحیمیان / به گزارش شهرآرانیوز، اینروزها بیشتر درگیر نرمافزارها و سختافزارها هستیم. جای خالی لمس و حس بودن را همین چند آیکون کوچک روی صفحه گوشیهای همراهمان یا به شکلهای مختلف روی رایانهمان پُر کرده است. پدر و مادر، خویشان و دوستان دور و نزدیک را شکل نرمافزار کردهاند و به خورد مردم دادهاند. البته که این برنامهها گاه خیلی هم کاربردی هستند، ولی بلایی به سر رابطه آدمها با هم آورده که دیگر هیچکس یادش نمیآید، قبل این قطعات پلاستیکی هوشمند، چهجور میزیسته است. حالا کرونا هم مزید بر علت شده است. برای فراموش کردن و کمتر دیدن آدمها، قبلتر از این گرفتاری و مشغله کاری را بهانه میآوردیم و حالا این بیماری را بهانه میکنیم و عجیب بهانه خوبی است. دیگر نمیشود با خیال راحت جویای احوال کسان خودت بشوی. برگزاری همایش و بزرگداشت و این چیزها که دیگر پیشکش. ولی روز جمعهای که گذشت «انجمن سخن» بزرگداشتی آنلاین برگزار کرد به نام «دیدار با سایه» که با همه کاستیها و نقدها به ماهیت کار و شکل برگزاریاش در نوع خودش جذاب، دیدنی و شنیدنی بود. از «امیر هوشنگ ابتهاج» متخلص به «ه. الف. سایه»، احتمالا بسیار شنیدهاید و خواندهاید.
سایه، متولد ششم اسفند سال ۱۳۰۶ در رشت است و پدرش آقاخان ابتهاج، در رشت کیا و بیایی داشته و جزو آدمهای سرشناس آن زمان بوده است. از او تا کنون کتابها و دیوانهای نخستین نغمهها، سیاهمشق ۱ و ۲ و ۳، شبگیر، چندبرگ از یلدا، تا صبح شب یلدا، یادگار خون سرو، تاسیان، بانگ نی و سراب به چاپ رسیده است و شرح کارها و خدمات سایه به فرهنگ و هنر و شعر ایران را با یک جستوجوی ساده میتوانید در فضای اینترنت مطالعه کنید. اما چه میشود که اسم او بر پیشانی شعر امروز ما مینشیند، خودش قصهای جدا و توضیحی مفصل دارد. به هر روی، این گردهمایی و بزرگداشت آنلاین، تعداد زیادی بیننده و شنونده داشت. آن هم به مدد اسمهایی که صاحبانشان هر کدام در دایره معنی و حوزه ادبیات، کسی هستند و سری بین سرها دارند. از ه. الف. سایه «هوشنگ ابتهاج» که این بزرگداشت به دیدار با او نامگذاری شده بود، تا «محمود دولتآبادی»، خداوندگار کلیدر و نویسنده صاحب سبک و قلم سبزواری. از «احمد کریمی حکاک» نویسنده و مترجم و پژوهشگر مشهدیِ ادبیات فارسی تا «علیاکبر جعفر دهباشی» روزنامهنگار و ادب پژوه بهنام و سردبیر «مجله بخارا» یکی از موفقترین گاهنامههای ادبی ایران. این برنامه دو بخش داشت که در بخش اولش احمد کریمی حکاک در نقش مجری برنامه، به معرفی سایه و زندگیاش، به عنوان شاعر و موسیقیشناس اصیل ایرانی و شرح تألیفات و تحقیقات او پرداخت. حکاک، ازنگاه سایه به شعر قدما و پیوند دادنشان با شعر متجدد گفت و سپس چند فیلم کوتاه از زندگی و آثار ابتهاج و سخن آدمهای دیگر در باب او پخش شد و چند نفری هم به اجرای موسیقی زنده پرداختند.
در این بین فیلم کوتاهی هم از محمود دولتآبادی پخش شد که شعری از سایه را به لحن خودش خواند و در آخر برای او طول عمر و سلامتی آرزو کرد. بخش دوم این بزرگداشت هم به سخن علی دهباشی در مورد سایه و خدماتش به شعر پارسی رسید و در آخرِ برنامه یک ساعت و پنجاه دقیقهای به شعرخوانی خود ه. الف. سایه رسید. بگذریم، که سخن به درازا کشید. در لحن و نگاه این برنامه که بزرگداشت یکی از مفاخر شعر و ادب ایران است هیچ خدشهای نیست. ولی گلهها از آنجایی شروع میشود که برای برگزاری همچو برنامهای از نرمافزاری استفاده کنیم که از سطح کیفی لازم برخوردار نباشد. بماند اینکه هنر فراتر از مرزها و چه و چه است و ربطی به سیاست و دعوای بین کشورها ندارد. ولی نمیشد از طریقی دیگر ورود کرد به این ماجرا که دسترسی برای عموم مردم سهلالوصولتر باشد؟ دستاندرکاران و مجریان برنامه هیچ اطلاعی از این موضوع نداشتند که برای دیدن این برنامه باید فیلترشکن و پروکسی نصب کرد و اینها خودشان در این سرزمین هفتخوان رستم به حساب میآید؟ چندبار قطع و وصل شدن صدای آدمهای شرکت کننده و شعرخوانی سایه در این یادبود، خودش دلیل محکمی بود که این نرمافزار بهدرد این فضا نمیخورد.
بگذریم از اینکه «سایه» را همه تقریبا میشناسند و آبرویی دارد بین اهل قلم و مردم کوچه و بازار هم اسمش را به نیکی و احترام میبرند. بزرگداشت هم تا کنون، فراوان برای او برگزار شده است که به حق است و جای هیچ گلهای نیست که باید بزرگان و خداوندگاران کلمه را یاد کنیم. ولی آیا فقط هوشنگ ابتهاج است که احتیاج به بزرگداشت دارد؟ در این روزها که خیلیها در کنج خلوت نشستهاند، آدمهای همسنگ ابتهاج که کمتر شناخته شدهاند و کمتر معرفی شدهاند هم هستند که اگر این برنامه بخشی از فضای طولانی و خسته کنندهاش را هم به آنها اختصاص میداد جای دوری نمیرفت.