خاطره حجت‌الاسلام‌والمسلمین رستمی از محفل قرآن در دوران نوجوانی / شهیدی که با نذر تلاوت سوره «نحل» راهی حج شد پیوند نسل پیشکسوت و جوان در آیین نکوداشت فعالان قرآنی در مشهد| خاطره‌گویی قاری نوجوان مشهدی از دیدار با سردار شهید سلیمانی و هدیه انگشتر یادگار + فیلم آیت‌الله سیدان: تمام افتخار ما، ارادتمان به حضرت‌زهرا(س) و خاندان اهل‌بیت(ع) است میراث فاطمی، میراث سیاسی «اسناد فعالیت‌ انقلابی دانش‌آموزان» در کتابخانه حرم مطهر امام رضا(ع) رونمایی شد شروط جذب مدرس قرآن دانشگاه آزاد اسلامی مالی که خمس آن پرداخته نشده، حرام است؟ تغییر زمان پاسخگویی به طلاب و روحانیون در پیشخوان حوزه‌های علمیه آخرین جزئیات پیش ثبت نام حج تمتع ۱۴۰۵ توسعه همکاری‌های ستاد کانون‌های مساجد و معاونت فرهنگی وزارت ارشاد ضرورت ایجاد خلاقیت در فعالیت‌ مساجد برای جذب بیشتر جوانان مراسم پاسداشت جانبازان شیمیایی دفاع مقدس برای نخستین‌بار برگزار می‌شود شهیدی که وصیت کرد روی سنگ مزارش «یا زهرا(س)» بنویسند دعایی که اجابت شد بزرگ‌مرد کوچک | یادی از  «بهنام محمدی» از  شهدای دانش آموز دفاع مقدس، هم زمان با ۱۳ آبان ۳ محبوب حضرت فاطمه زهرا (س) راه حق جز طریق فاطمه(س) نیست | روایتی از رسالت جاودانه‌ حضرت زهرا(س) در گفت‌و‌گو با آیت‌الله علم‌الهدی آثار شگرف ختم صلوات فاطمی برای برآورده‌شدن بزرگ‌ترین حاجات قصد حذف معاونت قرآن در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نداریم نگاهی تاریخی به اختلاف در تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) | جایگاه ممتاز امّ‌ابیها از منظر امام‌رضا(ع)
سرخط خبرها

شب قدری چنین شریف و عزیز

  • کد خبر: ۳۲۲۶۵۷
  • ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۵
شب قدری چنین شریف و عزیز
تماس گرفتند و گفتند که «دعوتی، بیا». گل از گلم شکفت و گفتم «چشم» ولی بلیت گیرم نیامد.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

تماس گرفتند و گفتند که «دعوتی، بیا». گل از گلم شکفت و گفتم «چشم» ولی بلیت گیرم نیامد. خیلی این در و آن در زدم که تاختی بروم بیایم ولی هیچ شرکت هواپیمایی یاری نکرد که بتوانم جوری بروم و بیایم که به آن نشست شیرین سالیانه برسم. به دیدار با مردی در انتهای خیابان شهید کشوردوست. شاعرانه‌ترین نشست سال با مردی که شعر را نه تنها می‌فهمد که دوستش دارد، زیستش می‌کند و برای تعالی و ترقی‌اش زحمت می‌کشد و تذکر می‌دهد و گاهی هم ابرو درهم می‌کشد.

همان‌قدری که لبخندش برای بیتی و شعری و مسئله‌ای ادبیاتی لذت‌بخش است همان قدر هم تذکر و اخمش و عتابش پدرانه است و از سر غیرت روی زبان فارسی. غرق در حسرت نبودن در این شب عزیز در آن جلسه روشن بودم و غصه می‌خوردم که امام رضاجان (ع) جور دیگری عنایت کرد و غرق در شعف شدم. 

من تجربه حضور در آن جلسه را داشته‌ام و ان‌شاءا... در سال‌های آینده هم خدمت حضرتش می‌رسم ولی هیچ‌کدام از شاعران نه که هیچ‌کدام از آدم‌های جهان دیشب جزو ما پانزده نفری نبودند که سحرماه رمضان بالای نقاره‌خانه حضرت رضا (ع) آن نوا‌ها و ریتم‌ها را بشنوند و پرواز کنند. من دیشب به یک آرزوی سی‌و‌چند ساله‌ام دست یافتم. آرزویی قدیمی که بالاخره برآورده شد و من در حین نواختن آن بالا بودم و بیست‌و‌هشت دقیقه فراموش نشدنی را تجربه کردم. 

پلاتوی شروع برنامه را آن بالا گفتم، به طبل‌ها و‌کرنا‌ها دست زدم و دوتا از آن چوب‌هایی را که با آن طبل می‌زدند و فرسوده شده بود و ترک برداشته بود و کنار گذاشته بودند دیدم هم اجازه گرفتم و برداشتم و به یادگار پایین آوردم و نگه داشتم. دیشب رمضان به نیمه رسید، نیمش را نفس کشیدیم و نوشیدیم و این جام نیمه شد. اینکه آن بالا چه گفتم و چه دیدم و چه خواستم را می‌گذارم برای روزگاری که قلمم بیشتر شلاق خورد و قوی‌تر شد. 

اینکه چه برایم مقدر شد و نوشتند را هم اطلاعی ندارم، فقط به قطع می‌گویم سحر دیشب من شب قدری بود که شانه‌به‌شانه گنبد پرتقالی حرمش، طی شد و اذان را گفتند، برای مرد کشور‌دوست دعا کردم و برای مردم کشور دوست. برای کشور باران خواستم و فراوانی و آشتی و برای مردمانش آرامش و مهربانی و راستی. یا امام رضا (ع) به حق جدت حسن‌ابن‌علی ... تقدیر ده قضا را.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->