موشن گرافی | یاران رضا (ع) | سردار سرلشکر شهید محمود کاوه زنگ کتاب مهر در دبیرستان دخترانه فرهیختگان مشهد نواخته شد زنگ نماز در مشهد نواخته شد شهید غلامعلی رجبی؛ «مداح جبهه‌ها» و نماد پیوند عاشورا با دفاع مقدس رهبر صوفیان پاکستان: حضور در بارگاه امام رضا(ع) برایم سرشار از آرامش و معنویت بود ویژه‌برنامه «فرزندان روح‌الله؛ حماسه‌سازان بی‌ادعا» میزبان بانوان رضوی شورای اجرای سند توسعه مهدویت و انتظار در وزارت فرهنگ تشکیل می‌شود پیام تقدیر سردار کارگر از قهرمانان کشتی ایران «سه‌شنبه‌های مهدوی» در مدارس خراسان رضوی برگزار می‌شود فضاسازی شهر مشهد با حال‌وهوای دفاع مقدس زمان آزمون کارگزاری حج تمتع ۱۴۰۵ اعلام شد دفاع مقدس پیام ایثار و آزادگی را به جهان مخابره کرد. افتتاح نمایشگاه نقاشی «چلچراغ» در موزه ملی دفاع مقدس مراسم بزرگداشت استاد فقید آیت‌الله الهی‌خراسانی در حرم مطهر امام رضا(ع) برگزار می‌شود اکران ۱۲۸ فیلم سینمایی در هفته دفاع مقدس در سراسر کشور چه کنیم از مرگ نهراسیم؟ برگزاری ۸۵ عنوان برنامه در آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) در هفته فرهنگی ری معاون فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی: کانون‌های فرهنگی مساجد محور حل مشکلات اجتماع باشند عکس‌های جوان‌ترین عکاس و خبرنگار دفاع مقدس به نمایش گذاشته می‌شود سلام بر دانش | بررسی دستورات اهل بیت (ع) درباره فراهم‌آوردن زمینه علم آموزی مطلوب
سرخط خبرها

شب قدری چنین شریف و عزیز

  • کد خبر: ۳۲۲۶۵۷
  • ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۵
شب قدری چنین شریف و عزیز
تماس گرفتند و گفتند که «دعوتی، بیا». گل از گلم شکفت و گفتم «چشم» ولی بلیت گیرم نیامد.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

تماس گرفتند و گفتند که «دعوتی، بیا». گل از گلم شکفت و گفتم «چشم» ولی بلیت گیرم نیامد. خیلی این در و آن در زدم که تاختی بروم بیایم ولی هیچ شرکت هواپیمایی یاری نکرد که بتوانم جوری بروم و بیایم که به آن نشست شیرین سالیانه برسم. به دیدار با مردی در انتهای خیابان شهید کشوردوست. شاعرانه‌ترین نشست سال با مردی که شعر را نه تنها می‌فهمد که دوستش دارد، زیستش می‌کند و برای تعالی و ترقی‌اش زحمت می‌کشد و تذکر می‌دهد و گاهی هم ابرو درهم می‌کشد.

همان‌قدری که لبخندش برای بیتی و شعری و مسئله‌ای ادبیاتی لذت‌بخش است همان قدر هم تذکر و اخمش و عتابش پدرانه است و از سر غیرت روی زبان فارسی. غرق در حسرت نبودن در این شب عزیز در آن جلسه روشن بودم و غصه می‌خوردم که امام رضاجان (ع) جور دیگری عنایت کرد و غرق در شعف شدم. 

من تجربه حضور در آن جلسه را داشته‌ام و ان‌شاءا... در سال‌های آینده هم خدمت حضرتش می‌رسم ولی هیچ‌کدام از شاعران نه که هیچ‌کدام از آدم‌های جهان دیشب جزو ما پانزده نفری نبودند که سحرماه رمضان بالای نقاره‌خانه حضرت رضا (ع) آن نوا‌ها و ریتم‌ها را بشنوند و پرواز کنند. من دیشب به یک آرزوی سی‌و‌چند ساله‌ام دست یافتم. آرزویی قدیمی که بالاخره برآورده شد و من در حین نواختن آن بالا بودم و بیست‌و‌هشت دقیقه فراموش نشدنی را تجربه کردم. 

پلاتوی شروع برنامه را آن بالا گفتم، به طبل‌ها و‌کرنا‌ها دست زدم و دوتا از آن چوب‌هایی را که با آن طبل می‌زدند و فرسوده شده بود و ترک برداشته بود و کنار گذاشته بودند دیدم هم اجازه گرفتم و برداشتم و به یادگار پایین آوردم و نگه داشتم. دیشب رمضان به نیمه رسید، نیمش را نفس کشیدیم و نوشیدیم و این جام نیمه شد. اینکه آن بالا چه گفتم و چه دیدم و چه خواستم را می‌گذارم برای روزگاری که قلمم بیشتر شلاق خورد و قوی‌تر شد. 

اینکه چه برایم مقدر شد و نوشتند را هم اطلاعی ندارم، فقط به قطع می‌گویم سحر دیشب من شب قدری بود که شانه‌به‌شانه گنبد پرتقالی حرمش، طی شد و اذان را گفتند، برای مرد کشور‌دوست دعا کردم و برای مردم کشور دوست. برای کشور باران خواستم و فراوانی و آشتی و برای مردمانش آرامش و مهربانی و راستی. یا امام رضا (ع) به حق جدت حسن‌ابن‌علی ... تقدیر ده قضا را.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->