مهدی قرآنی/شهرآرانیوز - تب خارج رفتن و اقامت گرفتن مثل خوره به جانش افتاده بود برای همین هم هرچه داشت و نداشت را داد به نامزد مجازیاش تا شرایطشان را آماده رفتن کند. دوست داشت از شهر دل بکند و همه آن خاطرات تلخ گذشتهاش را از یاد ببرد. چند روزی گذشته بود که فهمید بازی خورده است. زندگی، آبرو و حتی همه سرمایهاش یکشبه دود شد و به هوا رفت.
از چند هفته گذشته که خبری از نامزد مجازیاش نشد تا همین چند روز پیش که برای شکایت به پلیس فتای مشهد رفت خودش را مدام دلداری میداد که «حتما اتفاقی برایش افتاده» و یا «شاید گوشی تلفنش را دزدیدهاند.» دلش میخواست موضوع همین طور باشد که احساسش میگفت، اما هرچه بیشتر به سمت جلو قدم بر میداشت بیشتر چهره این حقیقت برملا میشد. هراسان بود و بههم ریخته، که پا به پلیس فتای مشهد گذاشت.
بعد از تشکیل پرونده و شرح شکایت به اتاق یکی از کارشناسان پلیس هدایت شد و آنجا از سیر تا پیاز ماجرایش را به افسر پروندهاش توضیح داد: «به تازگی از همسرم جدا شدهام. زندگیمان سرد و بیروح شده بود و هیچ تفاهمی با یکدیگر نداشتیم. این اواخر هیچ حرفی بین من و او رد و بدل نمیشد و به نوعی طلاق عاطفی گرفته بودیم. در تدارک کارهای طلاقم بودم که پای یک خواستگار سمج اینستاگرامی به زندگیام باز شد. ابتدا درخواست ورود به صفحه اینستاگرامم را داده بود و وقتی با درخواستش موافقت کردم برایم پیام فرستاد و مدعی شد که مرا در دانشگاه دیده و خوشش آمده. میگفت قصدش ازدواج است و از من خواستگاری کرد.»
زن ادامه داد: «او میگفت که قصد رفتن به یک کشور خارجی را دارد و اگر این ازدواج سر بگیرد مرا هم با خودش میبرد. از این زندگی خسته شده بودم و برای همین کارهای طلاقم را جلو انداختم و خوشحال از پلههای دادگاه پایین آمدم. بالأخره از همسرم جدا شدم و او سمت خودش رفت و من هم به سوی خودم. همهچیز طبق برنامه پیش میرفت. باید هرچه زودتر مقدمات سفر و اقامتم را آماده میکردم. هرچه داشتم و نداشتم را به فروش گذاشتم و طی چند روز همه آنها را زیر قیمت بازار فروختم.
در این میان رابطه من و به نوعی نامزد مجازیام نزدیکتر شده بود و من که یک مرتبه شکست خورده بودم، فکر میکردم مرد رویاهایم را یافتهام و بالأخره زندگی آن روی خوبش را هم به من نشان داده است. او گفت که خودش مقدمات سفر را آماده میکند برای همین ۲۸۰ میلیون تومان بیزبانم را به حساب یک زن که مدعی بود خواهرش است، واریز کردم.
چند روزی درگیر تدارکات سفر شدم و کلی برای خودم خرید کردم و عکسهایش را هم برای مرد رؤیاهایم فرستادم. اما خبری ازش نبود. چند مرتبه با تلفن همراهش تماس گرفتم و تلفنش هم خاموش بود. آن روز با این خیال که گرفتار کارهای اقامتمان است و فرصت پاسخگویی ندارد گذشت، اما روز بعد یا بعدتر دیگر نمیتوانستم سر خودم را با این حرفها شیره بمالم. او رفته بود و من به جز یک شماره تلفن همراه هیچ چیز دیگر از او نداشتم. به همین سادگی هرآنچه جمع کرده بودم را با دست خودم دود کردم و به هوا فرستادم»
همکلاسی شاکی، اولین مظنون پرونده
حساسیت پرونده و میزان مبلغ کلاهبرداری و طرح این فرضیه که ممکن است متهم همزمان، سرِ چند زن دیگر را کلاه گذاشته باشد موجب شد تا تحقیقات پلیسی برای شناسایی و دستگیری متهم سرعت بگیرد. رصد شماره تلفن همراهی که متهم با شاکی ارتباط گرفته بود خیلی زود نتیجه داد و مالک این خط تلفن همراه به مرکز فرماندهی پلیس فتای مرکز استان خراسان رضوی احضار شد.
مالک سیمکارت زنی جوان و از هم دانشگاهیهای مالباخته از آب درآمد و وقتی شنید که چه اتفاقی برای دوستش افتاده سرش داشت شاخ در میآورد. او گفت که وکالت میخواند و درصدد راهاندازی یک دفتر وکالت است. گرچه همکلاسی شاکی مدعی بود هیچ نقشی در این کلاهبرداری نداشته، اما شواهد و ادله موجود در پرونده همگی علیه او بودند.
پیگیریهای این پرونده ادامه داشت تا اینکه حرف نامزد مجازی این زن در بازجوییهای پلیسی مطرح شد. تنها مظنون پرونده مدعی شد که چند ماه پیش یک گوشی تلفن همراه به همراه یک سیمکارت برای نامزدش خریداری کرده و به او هدیه داده است. همین چند خط از اظهارات زن جوان، ابعاد دیگری در پرونده به وجود آورد که مشخص شد او نیز خود طعمه پرونده کلاهبرداری دیگری شده است. پیگیریهای این پرونده ادامه داشت تا اینکه کارشناسان پلیس فتا طی ردزنی شماره تلفن مورد نظر موفق به شناسایی آخرین نقطه آنتندهی این خط شدند و با حکم قضایی به سراغ نامزد مجازی این خانم وکیل رفتند.
فریب دانشجوی وکالت با طرح ازدواج مجازی
مأموران به محل سکونت نامزد مجازی همکلاسی شاکی مراجعه کردند و او و برادرش را به مرکز فرماندهی پلیس فتای مرکز استان انتقال دادند. ضد و نقیضگویی دو مرد جوان خیلی زود پرده از هویت آنها برداشت و دستشان را برای قانون رو کرد.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که متهم اصلی از طریق اینستاگرام ابتدا با همکلاسی شاکی ارتباط گرفته و به بهانه ازدواج او را فریب داده است. در این میان متهم برای اینکه اعتماد طعمه خود را جلب کند اجاره خانه و هزینه تحصیل زن جوان را میدهد. همکلاسی شاکی پرونده ۱۶ ماه با متهم فقط از طریق فضای مجازی ارتباط داشته است که طبق ادعای دوست مالباخته آنها حتی یک مرتبه هم همدیگر را به صورت حقیقی ملاقات نکردهاند.
زن فریبخورده به پاس حمایتهای نامزد مجازیاش یک دستگاه گوشی تلفن همراه با یک سیمکارت به نام خودش خریداری و به او هدیه میدهد و همین ماجرا شرایط را برای نقشه کلاهبرداری متهم و برادرش مهیا میسازد. برادر متهم با شناسایی شاکی پرونده که یکی از دنبالکنندگان اینستاگرامی زن جوان بوده، خود را به او نزدیک میکند و با ترفند ازدواج و اقامت خارج، مبلغ ۲۸۰ میلیون تومان را از او و با شماره دوست و همکلاسی مالباخته کلاهبرداری میکند.
زندان فرجام برادران کلاهبردار
رئیس پلیس فتای خراسان رضوی در تشریح دیگر ابعاد این پرونده گفت: متهمان دو مرد سیوچهار و سیودو ساله هستند که ابتدا منکر جرم خود بودند، اما در رویارویی با شاکیان پرونده در نهایت به بزهکاری خود اقرار کردند و تحویل مقام قضایی داده شدند.
سرهنگ جواد جهانشیری بیان کرد: متهمان در اعترافات خود مدعی شدهاند که سابقه کیفری ندارند و این اولین جرمشان بوده است. بر خلاف این ادعا و احتمال افزایش دیگر جرائم تحقیقات پلیس فتا از این دو برادر ادامه دارد.
این مقام ارشد نظامی پلیس فتای استان ادامه داد: بااینکه متهمان به کلاهبرداری دویستوهشتاد میلیون تومانی با هویت دوست شاکی اعتراف کردهاند، اما هنوز خبری از سرنوشت مبلغ کلاهبرداری شده در دست نیست.