برگزاری محفل شعر «خواهر خورشید» در شب سالروز رحلت بانوی کرامت در حرم مطهر امام‌رضا(ع) تخصیص ۵ هزار سهمیه حج تمتع به ایثارگران در سال ۱۴۰۵ مشهد، محله عبادی و یادگار ۲ برادر شهیدی که تاریخ را جاودانه کردند آغاز پویش ملی «سلام بر ملیکه ایران» در ایام سالگرد رحلت حضرت فاطمه معصومه(س) رقابت ۴۵۰ شرکت کننده در چهل‌وهشتمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم برادر! شمعِ اشک افروخت خواهر وفات یا شهادت در مسیر یاری امام؟ همکاری ۶۶٠ مسجد در مشهد با مدیریت شهری در اجرایی شدن طرح «ترنم زندگی» از نقش‌آفرینی اجتماعی تا جهاد سیاسی قالیباف به حرم مطهر حضرت معصومه(س) مشرف شد سفر به کربلا با قطار از امروز آغاز شد (۹ مهرماه) حرکت معنوی «سفیران امام‌رضا(ع)» | اعزام هیئات مذهبی مشهد به شهر مقدس قم + فیلم اختتامیه بیستمین جشنواره قرآن و عترت دانشگاه جامع علمی‌کاربردی در مشهد برگزار شد استاندار خراسان رضوی: دفاع مقدس موجب شکل‌گیری فرهنگ ایثار، شهادت و خدمت بی‌منت شد طرح «آفتاب مهربانی» با تأکید تولیت آستان قدس رضوی کلید خورد سیاست امام رضا (ع)؛ الگویی برای شناخت دشمن و خنثی‌سازی توطئه‌ها جشنواره‌ها، محلی برای تنفس فرهنگی و هنری هستند آمادگی ۴۲۰۰ مسجد برای برگزاری مسابقات قرآن بسیج راه‌اندازی اردوگاه فرهنگی‌رزمی در مشهد در راستای کنگره بزرگداشت ۱۸ هزار شهید خراسان رضوی
سرخط خبرها

ندیدن دلیل نبودن نیست، هست؟

  • کد خبر: ۳۵۳۲۶۲
  • ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۷
ندیدن دلیل نبودن نیست، هست؟
می‌دانم ندیدن، دلیل بر نبودن نیست و دریچه‌های نامرئی دعا و توسل همه سطح دیوار را پوشانده‌اند، ولی دلم دیدن می‌خواهد و دل‌خوش است به زیارتی از دور.

قلبم در خودش مچاله شده‌است. بلندای دیوار را که می‌بینم، بی‌اختیار اشکم سرازیر می‌شود. به‌ناگاه خاطرات بی‌رمق سیزده‌سال پیش در ذهنم جان می‌گیرد. درست در همین نقطه ایستاده‌ام و تا مسافتی دور از قبرستان را می‌بینم. در خیالم آن یکی سنگِ دور، نشانی از مادر گم‌شده‌مان است. لابد آن یکی هم نوردیده‌اش حسن است و آن یکی‌ها، نوه و نتیجه و ندیده. آخ که چه قوم غریبی‌اند!

تصویر دیوار حائلی برایم زنده می‌شود که شهرک‌نشینان غاصب آن را حصار خودشان و فلسطینی‌ها کرده‌اند، فاصله‌ای ناپیدا که خیر و شر را از هم جدا کرده‌است. می‌دانم ندیدن، دلیل بر نبودن نیست و دریچه‌های نامرئی دعا و توسل همه سطح دیوار را پوشانده‌اند، ولی دلم دیدن می‌خواهد و دل‌خوش است به زیارتی از دور. دیدن همان تکه‌سنگ‌های ایستاده در دل خاک. دل‌خوشی‌ای که با خودش برای این‌طرف دیواری‌ها هراس به‌بار آورده است.

«شیعه، زنش بیشتر ترس دارد.» این جمله را روحانی کاروان می‌گوید، ولی آهسته. انگار همه گوش‌اند و فارسی می‌دانند. پیش از آمدن هم منع شده‌ایم از ایستادن و تجمع پشت دیوار «تک‌تک بایستید. هرحرکت شما را زیرنظر دارند. ساکنان خفته آن‌طرف دیوار برای این طرفی‌ها هم، وَهم برانگیزند. نسب آل‌علی (ع) ترس دارند و غربت و تنهایی‌شان میراث پدر است.»

لب‌های روحانی هنوز هم، به‌هم می‌خورد و من دیگر چیزی نمی‌شنوم. انگار کسی یا چیزی به قلبم چنگ انداخته‌باشد و آن را به هرسویی بکشد. صدایی گوشم را پر کرده‌است. گویی آن‌طرف دیوار، کسی چیزی زمزمه می‌کند با نوحه‌ای جگرسوز:

دلم گرفته؛ دلم برای بقیع بی‌حرم گرفته

حرم نداره مدینه؛ حتی یه مسافرم نداره

براش بمیرم که یه زائرم نداره؛ حرم نداره

ان‌شاءا... زائر بقیع شم.

یه آرزو مونده تو قلب من

خدا می‌دونه که چه حالیه روضه،

توی صحن امام حسن

ان‌شاءا... که می‌بینم اون روزی رو که

مدینه مثل کربلا می‌شه

عصر جمعه و غربت بقیع، یاد یکی از سکانس‌های فیلم مختار را در ذهنم تازه می‌کند. جایی که قرار است مختار نتیجه مذاکراتش با جعده، همسر امام را به عرض عمویش، حاکم مدائن برساند. یک جمله و تمام: «حسن درخانه خودش هم تنهاست!»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->