انتقاد یک نماینده مجلس از سفرهای عمره لوکس معلم اخلاق | یادی از آیت‌الله میرزا جوادآقا تهرانی، فقیه و اندیشمند رئیس بنیاد شهید: تأمین مالی پروژه‌های عمرانی دانشگاه‌های شاهد، اولویت اول ماست وعده خداوند به صالحان زمین خورشید پنهان جاودانه در سایه مشیت خدا | بررسی شبهه طول عمر امام زمان(عج) و پاسخ‌های شیعه اعمال و مناسبات ماه جمادی الاول آثار علامه میرزای نائینی رونمایی شد جانباز ۷۰ درصد «حسن بهرام‌فر» به یاران شهیدش پیوست طلاب بین‌المللی در مشهد، سفیران فرهنگ اسلامی در جهان هستند مشهد، میزبان شانزدهمین جشنواره استانی «تئاتر مسجد» | ۱۲ اثر به مرحله نهایی راه یافتند روند و اهداف انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس تشریح شد آیت الله سبحانی: علامه نائینی علم، عقل و ایمان را در خدمت دین قرارداد پیشنهاد مدیر حوزه علمیه بحرینی‌ها برای تدوین کتابی با موضوع سیره علما راه‌اندازی ۲۰۰ مدرسه حفظ قرآن تا پایان سال ۱۴۰۴ | تهیه ۳ عنوان کتاب با محوریت نماز برای دانش‌آموزان ظرفیت بالای مساجد در تربیت نیروهای متعهد هنری تجلیل از میرزای نائینی، تأکید بر پیوند حوزه‌های علمیه ایران و عراق است رقابت بانوان متسابق چهل و هشتمین دوره مسابقه‌های سراسری قرآن آغاز شد پویش «طرح قرآنی بی‌نهایت» راه اندازی شد «فقه رسانه» رسما وارد فضای آموزشی حوزه علمیه شد
سرخط خبرها

ندیدن دلیل نبودن نیست، هست؟

  • کد خبر: ۳۵۳۲۶۲
  • ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۷
ندیدن دلیل نبودن نیست، هست؟
می‌دانم ندیدن، دلیل بر نبودن نیست و دریچه‌های نامرئی دعا و توسل همه سطح دیوار را پوشانده‌اند، ولی دلم دیدن می‌خواهد و دل‌خوش است به زیارتی از دور.

قلبم در خودش مچاله شده‌است. بلندای دیوار را که می‌بینم، بی‌اختیار اشکم سرازیر می‌شود. به‌ناگاه خاطرات بی‌رمق سیزده‌سال پیش در ذهنم جان می‌گیرد. درست در همین نقطه ایستاده‌ام و تا مسافتی دور از قبرستان را می‌بینم. در خیالم آن یکی سنگِ دور، نشانی از مادر گم‌شده‌مان است. لابد آن یکی هم نوردیده‌اش حسن است و آن یکی‌ها، نوه و نتیجه و ندیده. آخ که چه قوم غریبی‌اند!

تصویر دیوار حائلی برایم زنده می‌شود که شهرک‌نشینان غاصب آن را حصار خودشان و فلسطینی‌ها کرده‌اند، فاصله‌ای ناپیدا که خیر و شر را از هم جدا کرده‌است. می‌دانم ندیدن، دلیل بر نبودن نیست و دریچه‌های نامرئی دعا و توسل همه سطح دیوار را پوشانده‌اند، ولی دلم دیدن می‌خواهد و دل‌خوش است به زیارتی از دور. دیدن همان تکه‌سنگ‌های ایستاده در دل خاک. دل‌خوشی‌ای که با خودش برای این‌طرف دیواری‌ها هراس به‌بار آورده است.

«شیعه، زنش بیشتر ترس دارد.» این جمله را روحانی کاروان می‌گوید، ولی آهسته. انگار همه گوش‌اند و فارسی می‌دانند. پیش از آمدن هم منع شده‌ایم از ایستادن و تجمع پشت دیوار «تک‌تک بایستید. هرحرکت شما را زیرنظر دارند. ساکنان خفته آن‌طرف دیوار برای این طرفی‌ها هم، وَهم برانگیزند. نسب آل‌علی (ع) ترس دارند و غربت و تنهایی‌شان میراث پدر است.»

لب‌های روحانی هنوز هم، به‌هم می‌خورد و من دیگر چیزی نمی‌شنوم. انگار کسی یا چیزی به قلبم چنگ انداخته‌باشد و آن را به هرسویی بکشد. صدایی گوشم را پر کرده‌است. گویی آن‌طرف دیوار، کسی چیزی زمزمه می‌کند با نوحه‌ای جگرسوز:

دلم گرفته؛ دلم برای بقیع بی‌حرم گرفته

حرم نداره مدینه؛ حتی یه مسافرم نداره

براش بمیرم که یه زائرم نداره؛ حرم نداره

ان‌شاءا... زائر بقیع شم.

یه آرزو مونده تو قلب من

خدا می‌دونه که چه حالیه روضه،

توی صحن امام حسن

ان‌شاءا... که می‌بینم اون روزی رو که

مدینه مثل کربلا می‌شه

عصر جمعه و غربت بقیع، یاد یکی از سکانس‌های فیلم مختار را در ذهنم تازه می‌کند. جایی که قرار است مختار نتیجه مذاکراتش با جعده، همسر امام را به عرض عمویش، حاکم مدائن برساند. یک جمله و تمام: «حسن درخانه خودش هم تنهاست!»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->