زهرا اسکندریان | شهرآرانیوز؛ «آنگلا مرکل»، نخست وزیر زن آلمان، از همان ابتدا کرونا را جدی گرفت و مردم هم او را جدی گرفتند. تست کرونا در آلمان از همان ابتدای واقعه شروع شد. آلمان سریع از مراحل انکار، خشم، ناآرامی، ترس و شفاف نبودن که در دیگر نقاط دنیا شایع بود، عبور کرد.
«تسایاینگ ون»، رئیس جمهور زن تایوان، از اولین کسانی بود که سریعترین واکنش را به شیوع بیماری کرونا نشان داد و بعد از فعالیتهای سریع برای منطقه تحت مدیریتش، بیش از ۱۰ میلیون ماسک به آمریکا و اروپا فرستاد.
«جاسیندا آردرن»، نخست وزیر زن نیوزلند، هم با وجود شناسایی ۶ ابتلا به کرونا، خیلی زود همه جا را قرنطینه کرد و با شفافیت کامل زنگ هشدار را در این کشور به صدا درآورد. همین موضوع هم باعث شد تا در اواسط ماه آوریل فقط ۴ مرگ به علت بیماری کرونا در نیوزیلند ثبت شود.
«سانا مارین»، نخست وزیر زن فنلاند و جوانترین رهبر سیاسی جهان، هم برای مبارزه با کرونا از اینفلوئنسرها در فضای مجازی استفاده کرد. کاری که شاید برای دیگر رئیسجمهورهای جهان هزاران سال طول بکشد. این زن جوان سی وچهارساله، اینفلوئنسرهای فضای مجازی را در هر گروه و رده سنی جمع کرد و از آنها خواست تا اطلاعات واقعی و مستند برای مدیریت بحران در اختیار دنبال کنندههای خود قرار دهند. اینها فقط چند نمونه از عملکرد موفقیت آمیز زنان در کشورها و مناطقی بود که شیوع کرونا در آنها تحت کنترل قرار گرفته و وجه مشترک آن هم مدیریت زنان در این کشورهاست.
آن هم درباره چالشی اساسی و بزرگ که نه تنها بهداشت و سلامت مردم را هدف قرار داده، بلکه اقتصاد جهانی را هم با رکود روبه رو کرده است. حالا، اما چند روز میشود که با صحبتهای سخن گوی شورای نگهبان، همه به یاد مدیریت زنان در ردههای بالایی مسئولیت در ایران افتاده اند: «دقیقا مسئله ممنوعیتهای قانونی نیست و پای مسائل فرهنگی نیز در میان است. شاید در دورهای ریاست جمهوری خانمها هم اتفاق بیفتد.» ابراهیمکدخدایی که این صحبتها را به روزنامه اطلاعات گفته، در ادامه هم با آوردن مثالی تأکید کرده است: «در هیچ دورهای وزیر زن نداشتیم، اما در دولت آقای احمدی نژاد یک وزیر زن هم منصوب شد. بنابراین، منع قانونی وجود ندارد و شاید در دورههای آینده رئیس جمهور زن هم داشته باشیم.»
او علت نبود زنان در حوزههای بالای مدیریتی را وجود مسائل فرهنگی دانست و مسائل قانونی را در این حوزه کم رنگ دید: «قوانین بخشی از این مسئله است، اما از نظر من، بخش عمدهای از آن بحث فرهنگی است. میتوانیم همین سؤال را به این صورت مطرح کنیم که چرا در آمریکا بعد از ۳۰۰ سال هنوز رئیس جمهور زن ندارد. آیا بحث تفاوت بین زن و مرد بوده است؟ به نظر میرسد بیشتر این موضوع فرهنگی است. بگذارید مثال دیگری از داخل کشور خودمان بزنم. در همین انتخابات گذشته، تعداد خانمهایی که برای نمایندگی مجلس ثبت نام کردند و تأیید صلاحیت شدند، بسیار زیاد بود. از بین آنها تعداد شانزده هفده نفر انتخاب شدند. یعنی خانمها هم به خودشان رأی نمیدهند، اینجا که دیگر شورای نگهبان مقصر نیست.»
شوهر میتواند رئیس جمهور را برکنار کند!
همین صحبتها هم واکنشهای زیادی را در فضای مجازی ایجاد کرد. یکی از وکلای زن دراین باره به محدودیتهای قانونی زنان اشاره کرد و توئیت زد: «آقای کدخدایی گفتهاند شاید رئیس جمهور آینده زن باشد و برخی گفته اند او اولین رئیس جمهوری است که حق خروج از کشور بی اجازه شوهر را ندارد و شوهرش میتواند از کار بیکارش کند.»
سیدمحمدعلیابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز، هم با یادآوری اسم اعظمطالقانی که هر سال برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد میشد، توئیت کرد: «گول زدن مثل خیلی کارهای دیگر در شأن شورای نگهبان نیست. خدا رحمت کند خانم اعظم طالقانی را، همه دورهها نامزد میشد و تحصن هم میکرد و یک بار تأیید نشد.» کاربری دیگر هم عکس لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس جمهور، را به اشتراک گذاشت و با امیدواری نوشت: «یک نیروی انقلابی برای انتخابات ۱۴۰۰ میتونه این خانم باشه!»
فقه درباره ریاست جمهوری زنان چه میگوید؟
اما این صحبتهای کدخدایی، سخن گوی شورای نگهبان، با صحبتهای ۲ سال پیشش کمی متناقض به نظر میرسد. جایی که او در گفتگو با شفقنا، درباره تعریف رجل سیاسی این طور میگوید: «این یک نظریه فقهی است که زن نمیتواند به مفهوم شرعی ولایت داشته باشد و عدهای میگویند ریاست جمهوری و وزارت، چون جزئی از آن ولایت است، پس زن نمیتواند وزیر و رئیس جمهور شود. این نظریه فقهی نظر جدیدی نیست که امروز مطرح شده باشد، بلکه نظری است که چند صد سال در عرصههای فقهی روی آن بحث شده، مانند بحثی که درباره قضاوت زنان مطرح است.»
هرچه که هست اکنون به قول کدخدایی، هنوز زنان هم به این باور نرسیده اند که میتوانند مناصب مدیریتی را بگیرند و از سوی دیگر هم ورود و حضور آنان در همین مناصب مدیریتی دست پایین هم همچنان با چالش روبه روست. به طوری که دولت در سال ۹۶ تصمیم گرفت تا حداقل حضور زنان در مدیریت دولتی را به ۳۰ درصد برساند و بر اساس آخرین آمار که شهریورسال گذشته منتشر شد، تازه حضورمدیران زن در همه سطوح از ۷/۱۳ درصد در سال ۹۶ به ۶/۱۸ درصد در سال۹۸ افزایش یافت!