تئوری انتخاب، شاید مهمترین مسئله در ابتدای تشکیل زندگیهای مشترک باشد و بهدنبال آن، رفتارهای تربیتی و تبعیت از الگوهای ذهنی و درعینحال تاثیر شرایط جامعه. در این میان، یکی از ضرورتها در جامعه امروزی با توجهبه افزایش آسیبهای اجتماعی ازجمله طلاق، بازاندیشی در سرمایه معرفتی و تربیتی و بازیابی عناصر هویتساز است. ما نیازمند بازسازی و الگوسازی در زندگی هستیم. برای حفظ زندگیهای مشترک در شرایطی که فشارهای بیرونی جامعه ازجمله مشکلات اقتصادی و اجتماعی وجود دارد، قطعا بدون تکیه بر سرمایههای معرفتی و تربیتی نمیتوان از چالشها عبور کرد.
امروزه باید توجه شود که آن اندیشههای اصلی و مبنایی که از سبک زندگی جامعه خودمان داریم و رویکرد اصیل ما را تشکیل میدهد و میتواند ما را راهگشا باشد، در مقام عمل دقیقا چیست و چگونه میتوان آنها را در زندگی روزمره خود و در مواجهه با مشکلات و فراز و فرودهای زندگی اجرا کرد. برای اینها باید دستگاههای متولی اقدام کنند و از نوجوانی سبک زندگی، الگوسازی و تئوری انتخابهای درست را برای نسل جوان تبیین کنند تا در آینده با این حجم از نارضایتی افراد از هم و جداشدن آنها به سادگی مواجه نباشیم.
بالاخره هویتیابی در جامعه امروز ما با شرایط و مشکلات و آسیبهای موجود، ضروری است؛ همچنین اگر بهسمت الگوسازی برویم حتما موفق خواهیم شد. متاسفانه برای نسل جوان و کسانی که میخواهند زن و مرد آینده این جامعه و پدر یا مادر شوند، ما همیشه الگوها را آنقدر بالا میبریم و در سطح کمال درنظر میگیریم که رسیدن به آن غیرممکن و افراد از رسیدن به آن ناامید میشوند. الگوهای زندگی باید از نظر افراد دردسترس باشد یعنی اگر نمیتواند صددرصد مثل آنها شود حداقل مسیر را به او نشان دهد.
اگر امروز میبینیم آمار طلاق حتی در شرایط خاص جامعه با درنظر گرفتن ویروس کرونا، مثل روال همیشگی در جریان است و زوجها حاضر نیستند در هیچ شرایطی جدایی را به تاخیر بیندازند، نشاندهنده یک بنبست است و اینکه افراد راه دیگری بهجز جدایی متصور نیستند. درصورتیکه اگر خیلی از این افراد در مسیر زندگی به فاکتورهای مختلف تکیه میکردند، شاید نتیجه آن جدایی نمیشد.
در عین حال باید بپذیریم که کرونا از جنبههای مختلف، فرصتها و تهدیدهای خاصی را برای زندگیهای مشترک بهدنبال داشته است. شاید بازتابهای اجتماعی آن از انزوای خانوادهها، زندگی در سطح عاطفی پایین و مشکلات شدید اقتصادی در آینده بیشتر رخ نشان دهد.
با این حال آنچه در تحکیم کانون خانواده و کاهش آمارهای طلاق موثر خواهد بود، بخشی نقش متولیان است و بخش پُررنگتر آن نقش افراد در نوع انتخاب، نگاه، تکیه بر سرمایههای معرفتی و اجتماعی و تبعیت از سبک زندگی و الگوهای درست است.