به گزارش شهرآرانیوز؛ جو بایدن، رئیسجمهور منتخب آمریکا، در تازهترین اظهارنظر درباره ایران، سخنان انتخاباتی خود را تکرار کرده است. او در گفتوگویی با روزنامه نیویورکتایمز گفت: «اگر ایران به پایبندی جدی به توافق هستهای بازگردد، آمریکا به عنوان نقطه آغاز مذاکرات بعدی به این توافق بازخواهد گشت و تحریمهایی را که در دولت دونالد ترامپ علیه ایران اعمال شده بود، لغو میکند.»، اما بهجز این گفته طرف آمریکایی، بسیاری از کارشناسان ایرانی نیز فهرستی از شروط مذاکره با آمریکا را ارائه کرده اند که درصورت پذیرش این شروط ازجانب آمریکا مذاکره با این کشور ممکن خواهد شد.
در یکی از این اظهارنظرها سیدحسین موسویان، دیپلمات پیشین کشورمان، در مقالهای در نشریه «میدلایستآی»، به اقداماتی که بایدن باید درقبال ایران انجام دهد، مانند بازگشت به برجام، لغو تحریم علیه شخص مقام معظم رهبری و لغو دستور ترامپ درباره تعیین سپاه بهعنوان سازمان تروریستی پرداخته است. برای بررسی این موضوع که تعیین شروط ازجانب ایران برای مذاکره با آمریکا تا چه میزان اقدامی کمککننده در جهت تأمین منافع ملی کشورمان است، سراغ دو تن از کارشناسان روابط بینالملل رفته ایم؛ حسن بهشتیپور و فریدون مجلسی.
لزوم کنارگذاشتن سیاست «فشار حداکثری» آمریکا
بهشتیپور در پاسخ به شهرآرا گفت: «من فکر میکنم پیش از اعلام یک سری شروط برای مذاکره با آمریکا، باید انتظار یک مسئله مهمتر و اساسیتر را از دولت جدید آمریکا داشت و آن اینکه بایدن اعلام رسمی کند که سیاست «فشار حداکثری» را کنار خواهد گذاشت.
چنین انتظار و خواستهای ازجانب ایران بسیار کلیدیتر از تعیین شروطی است که این روزها میشنویم، ازجمله شروطی که آقای موسویان و دیگر دوستان اعلام کردهاند؛ زیرا این شروط ذیل این خواسته کلیدی قرار میگیرد. به نظر من بایدن پیش از هر چیز باید تکلیفش را بهصراحت با این موضوع مشخص کند که آیا میخواهد این سیاست شکستخورده را کنار بگذارد یا نه. اگر این کار را انجام دهد بسیاری از شروط که بهدنبال پذیرش آن از جانب آمریکا هستیم، ذیل این سیاست کنارگذاشتن سیاست فشار حداکثری از جانب آمریکا تأمین خواهد شد.»
بیان خواستههای حداکثری برای دادوستد در مذاکرات آینده
وی با اشاره به دشواریهای مذاکره احتمالی با آمریکا در آینده افزود: «مؤلفههای دیگری هم درخصوص مذاکرات احتمالی آتی با آمریکا درمیان است. اگرچه تعیین سیاستهای کلان نظام در حوزه تصمیمگیری مقام معظم رهبری است، باز هم مهم است که در حوزه اجرایی چه کسی خردادماه در انتخابات ریاستجمهوری پیروز خواهد شد و سیاست آن نیز درقبال مذاکره با آمریکا چیست.
نکته دیگر آن است که وقتی ما انتظار رفع تحریمها از جانب آمریکا را داریم بهعنوان شرط مذاکره با این کشور، منظورمان کدام تحریمهاست؛ چون متأسفانه آمریکا تحریمها را تفکیک کرده است؛ برخی از تحریمها مربوط به پرونده هستهای ایران است و برخی مرتبط با اتهامات مختلف علیه ایران نظیر حمایت از تروریسم و بیثبات سازی منطقه خاورمیانه و نقض حقوق بشر در داخل کشور است. پرسش این است که بایدن آیا تنها تحریمهای مرتبط با پرونده هستهای ایران را کنار میگذارد و درباره دیگر تحریمهایی که ترامپ روزبهروز گسترش داده است سکوت میکند یا اینها را هم لغو میکند. راه دشواری در پیش است.»
افزایش ذخایر اورانیوم، بازدارنده سیاستهای تحریمی آمریکا نیست
بهشتیپور همچنین در ارزیابی شروط اعلامی کارشناسان ایرانی گفت: «بسیاری از این شروط از جانب کارشناسانی نظیر آقای موسویان مطرح میشود که نظر کارشناسیشان است و آنها هیچ مسئولیت عملی و اجراییای ندارند. ملاک این صحبتهای کارشناسان نیست، بلکه ملاک صحبت مقاماتی نظیر رئیسجمهور، وزیر امور خارجه یا مثلا دبیر شورای عالی امنیت ملی است. میبینیم که بسیاری از این شروط از جانب این مقامات مطرح نشده است.
بهعنوان مثال آقای روحانی تنها گفتند تعهد دربرابر تعهد و بازگشت دربرابر بازگشت؛ یعنی اگر آمریکا به شرایط پیش از خروج از برجام بازگردد، ما هم به همان شرایط بازخواهیم گشت. این استراتژی که مجلس برای رفع تحریمها دنبال میکند، مانند افزایش ذخیره اورانیوم، ما را به جایی نخواهد رساند. ما هرقدر هم ذخایر اورانیوم خود را افزایش دهیم، نهتنها تأثیر مثبتی در رفع تحریمهای آمریکا و تغییر سیاستهای تحریمی این کشور ندارد، بلکه ممکن است شرایط تحریمی را بدتر هم بکند.»
دوگانه انتخاب میان رفع تحریمها و ادامه چالش با آمریکا
اما درمقابل دیدگاه بهشتیپور، مجلسی، دیدگاهی متمایز دارد. او به شهرآرا گفت: «برای بررسی برخی شروط که اعلام میشود، باید دید که برای ما منافع ملت ایران و رنجی که از این تحریمها میبرند، مهمتر است یا چالش با ساختار موجود آمریکا و مقابله با مشکلاتی که اکنون در این کشور وجود دارد. آمریکا بهسبب دفاع از موجودیت رژیم صهیونیستی، مبارزهای را در ۴۰ سال گذشته با ایران داشته که منجر به تحریمهای مختلفی شده است. همه تحریمهای هستهای اخیر نیز در همین راستا قابل تحلیل است. حال پرسش این است: ما میخواهیم این تحریمها برداشته شود یا نمیخواهیم؟
اگر میخواهیم تحریمها برداشته شود، نباید شرایط سختی را به طرف مقابل تحمیل کنیم و باید آماده یک دادوستد دوجانبه باشیم، چون دیپلماسی، یکجانبه و فقط گرفتن نیست. اما برای برداشتن تحریمها باید وارد مذاکره شویم و در چارچوب مذاکره نکات مدنظرمان را اعلام کنیم. باید یکبار برای همیشه به این بازی موش و گربه با آمریکا در ۴۰ سال گذشته پایان دهیم تا بتوانیم از زیانهای بسیاری که بهصورت روزمره از تحریمهای گسترده آمریکا میبینیم، جلوگیری کنیم تا مردم کشورمان بتوانند زندگی آرام و متعارفی داشته باشند.»
دیپلماسی عرصه تخصص است نه شعارزدگی
وی در پاسخ به این پرسش که برخی از شروط اعلامی کارشناسان برای مذاکره با آمریکا منطقی است، چون این آمریکاست که یکجانبه از برجام خارج شده است، گفت: «این یک مسئله حقوقی است که باید بهصورت دو جانبه بررسی شود. دولت جدید بایدن نیز معتقد است که خروج ترامپ از برجام صحیح نبوده است. اما همان طور که ترامپ با یک اعلامیه از برجام خارج شد، بایدن هم میتواند با یک اعلامیه به برجام بازگردد بدون کسب اجازه و جلب نظر ایران یا سایر کشورهای عضو برجام، همانطورکه برای خروج از برجام نیز از کشوری کسب اجازه نکردند.
وقتی آمریکا هم به برجام بازگردد دیگر تمامی شرایط به وضعیت پیش از خروج آمریکا از برجام باز خواهدگشت و در نتیجه بسیاری از شروطی که برای مذاکره با آمریکا نظیر رفع تحریمها بیان میشود، بلااثر یا بیمعنی خواهد شد. اما مشکلات ما با آمریکا تنها مربوط به تحریمهای هستهای نمیشود. در زمان حضور آمریکا در برجام نیز ما با تحریمهای دیگری به دلایل مختلف مواجه بودیم. دیگر آنکه ما از فرصت برجام نیز به خوبی استفاده نکردیم و وارد تعامل تجاری با آمریکا نشدیم و در یک نمونه خودروهای آمریکایی را که به گمرک آمده بود پس فرستادیم. روابط بینالمللی نیاز به دقت، مراقبت، دوراندیشی و تخصص دارد.»