ایران و افغانستان، طرح‌های مشترک محیط‌زیستی اجرا خواهند کرد ۱۳ لژیونر فوتسال افغانستان در باشگاه‌های ایران، عراق و عربستان نمایشگاه هنری «حس همسایگی ۲» با مشارکت ایران و افغانستان گشایش یافت در دیدار با نماینده ویژه کشور نروژ در امور افغانستان تأکید شد؛ حمایت از میزبانی ایران از پناهندگان افغانستانی ویدئو| دعوت تاجران افغانستانی از عراقچی برای حضور در ولایات افغانستان فرماندار تایباد: حکومت سرپرست طالبان توجه ویژه‌ای به مرز دوغارون دارد | دوغارون هفتمین بندر خشک جمهوری اسلامی ایران طالبان: پشتیبان مردم و مقاومت فلسطین هستیم برگزاری نشست هم‌اندیشی دومین نمایشگاه حس همسایگی | پیوند هنر و صنعت برای تشویق سرمایه گذاران افغانستانی مسیر ریلی هرات -خواف آماده جابه‌جایی مسافر است وقوع انفجار در هرات افغانستان (۱۶ دی ۱۴۰۳) طالبان: اشتغال زنان در سازمان‌های غیر دولتی ممنوع است اولین قطار ترانزیتی چین به افغانستان از خاک ایران عبور کرد قلب کشور دوست در مشهد طالبان راه یک رودخانه دیگر را هم سد کرد (۹ دی ۱۴۰۳) وقوع یک انفجار شدید در کابل (۸ دی ۱۴۰۳) روزانه ۱۰۰۰ دستگاه تریلی از مرز ایران و افغانستان تردد می‌کنند یک مقام طالبان: مرز میان افغانستان و ایران از مصون‌ترین مرزهاست سفر جمعی از مدیران اقتصادی خراسان رضوی به ولایت هرات در افغانستان معاون سخنگوی طالبان: ما منزوی نیستیم خلیل‌الرحمان، وزیر مهاجران طالبان، کشته شد (۲۱ آذر ۱۴۰۳) سرپرست جدید سفارت ایران در کابل: مهاجرین قانونی افغانستانی، روی چشم ما جا دارند
سرخط خبرها

رهنورد زریاب، پناه پارسی‌زبانان در افغانستان

  • کد خبر: ۵۲۴۱۱
  • ۲۲ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۶
رهنورد زریاب، پناه پارسی‌زبانان در افغانستان
سید محمدرضا هاشمی – روزنامه‌نگار افغانستانی

سال‌ها قبل یعنی در دهه هشتاد خورشیدی وقتی منتظر بودم جمعه از راه برسد تا برای شنیدن شعر به جلسه «دُردری» بروم، وقتی در طبقه دوم ساختمانی در «پیچ تلگرد» مشهد پشت به پنجره‌ می‌نشستم، یک تابلو نقاشی که پرتره‌ مرد آرامی را در خود جای داده بود، مرا محو خود می‌کرد. نمی‌دانستم که این تابلو نقاشی پرتره چه کسی است، بعدها فهمیدم نقاش خوش‌ذوقی «استاد رهنورد زریاب» را کشیده است.

 

گذشت تا اینکه سال ۱۳۹۳ وقتی کارمند یکی از رسانه‌های خصوصی افغانستان در کابل بودم، در کنار همه اتفاقات خوش آن روزها حضور یک مرد آرامش عجیبی به من می‌داد، مردی که همه او را استاد می‌خواندند و احترامش را نگاه می‌داشتند. هر روز حدود ساعت سه به دفتر می‌آمد، بلند سلام می‌کرد و می‌نشست پشت میزش. بچه‌ها یکی یکی خبرهایشان را برای تصحیح خدمت استاد می‌بردند و رهنورد زریابِ بزرگ، با خودکار قرمزی که به دست داشت غلط‌گیری می‌کرد.

 

استاد زریاب آدم صبور و مهربانی بود، در طول مدتی که آنجا بودم، دیدم که بارها یک نکته را برای یک خبرنگار یادآوری می‌کرد تا او یاد بگیرد و آوای یک کلمه را به درستی ادا کند. استاد به خوبی می‌دانست که همین کلمه‌ها دانه به دانه در یاد کودکان افغانستانی که پای تلویزیون می‌نشینند، می‌ماند و آینده زبان فارسی شکل می‌گیرد. به همین خاطر همواره تلاش می‌کرد، خبرنگاران درست بنویسند و درست بخوانند.

 

بهترین ساعات کاری ما دقایقی بود که استاد پشت میزش بود و تکیه‌گاه دلمان. همین‌که صدای سلامش را می‌شنیدم، خودم را می‌رساندم پیشش، سلام می‌کردم، احوالش را می‌پرسیدم و منتظر می‌ماندم چیزی بگوید. در این دیدارها درباره موضوعات مختلفی صحبت می‌کردیم؛ تازه‌های کتاب، نویسندگان و شاعران معاصر افغانستانی و ایرانی و آخرین اخبار فرهنگی ایران را به اطلاع استاد زریاب می‌رساندم. بعضی روزها او از خاطرات خود در سفر به ایران برایم تعریف می‌کرد، او با محمود دولت‌آبادی و هوشنگ ابتهاج‌ رفاقت داشت و چندباری از خاطرات دیدارشان با این دو سرمایه زبان فارسی برایم گفته بود.

 

سال ۲۰۱۵ وقتی جمعیت زیادی از افغانستانی‌ها به سمت اروپا مهاجرت می‌کردند، در یکی از همان روزها که رهنورد زریاب به دفتر کار آمد، به من گفت: میدانی فرق مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران و مهاجرت آن‌ها به اروپا چیست؟ او معتقد بود که زبان مشترک ایران و افغانستان یک فرصت فوق‌العاده برای مهاجران است که به این کشور مهاجرت کرده‌اند فراهم کرده، فرصتی که باعث تربیت شاعران و نویسندگان مهاجر افغانستانی در ایران شد، چهره‌هایی که امروز نامشان در آسمان ادبیات معاصر زبان فارسی می‌درخشد، اما 30سال بعد مهاجران افغانستانی که به اروپا رفته‌اند، از این نعمت محروم خواهند بود، چون زبان جامعه میزبان آن‌ها فارسی نیست.

 

استاد زریاب در سال‌های آخر زندگی در افغانستان ماند، هرچند که فرصت مهاجرت و زندگی در اروپا برایش فراهم بود، اما ترجیح داد که در کابل بماند و به جوانان افغانستانی این فرصت را بدهد تا از حضورش بیاموزند. او حضورش برای فارسی زبانان افغانستان یک تکیه‌گاه بزرگ بود، که دل آن‌ها را در برابر بی‌توجهی‌ها به زبان فارسی گرم می‌کرد.

 

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->