علی رضایی | شهرآرانیوز - با اینکه چند ماهی از عرضه نسل نهم کنسولهای بازیهای ویدئویی میگذرد، هنوز خیلی از بازیهایی که عرضه میشوند در کنسولهای نسل هشتم هم قابل اجرا هستند، اما بازیای که این هفته به سراغ آن میرویم، از اولین عناوینی است که به طور اختصاصی برای کنسولهای نسل نهمی ایکس باکس عرضه شده است. مدیوم (The Medium) عنوانی در سبک وحشت روان شناختی است که از سوی توسعه دهنده لهستانی، بلوبر تیم، ساخته شده است و درست یک ماه پیش منتشر شد. بازی فضای خاصی دارد و ایده خاص آن برای جریان داشتن هم زمان ۲ جهان مختلف، آن را به تجربهای متفاوت برای گیمرها تبدیل کرده است.
شیوهای نوین در داستان پردازی
مدیوم از آن بازیهایی است که خیلی خوب از همان ابتدا بازیکن را درگیر داستان و جهانش میکند. شخصیت اصلی بازی، یعنی ماریان، یک مدیوم است. واسطه روحی یا مدیوم به شخصی گفته میشود که توانایی روحی بسیاری برای برقراری ارتباط با ارواح و جهان فراطبیعی دارد. در واقع، ماریان میتواند در لحظه در ۲ جهان موازی زنده و مرده حضور پیدا کند. به واسطه این حضور دوگانه، ماریان قادر است جهان ارواح را ببیند و حتی با اشیای و موجودات موجود در آن تعامل برقرار کند. داستان بازی از مرگ پدرخوانده ماریان، یعنی جک، آغاز میشود. جک تنها کسی بود که ماریان را با وجود علم به تواناییهای عجیبش پذیرفته بود و دوست داشت. ماریان در حال آماده کردن اسباب مراسم خاک سپاری جک است که تماسی ناشناس از سمت فردی به اسم توماس دریافت میکند. تماس گیرنده ادعا میکند پاسخ همه پرسشهای ماریان را میداند. این تماس آغازی است بر کابوس ماریان و ماجراجوییهایی که ما را در نهایت به پایان بندی بازی میرساند.
بارزترین ویژگی این بازی داستان سپس شیوه روایت آن است. این روایت با کات سینهای سینمایی فوق العاده در کنار صداگذاریهای مناسب و مهمتر از همه روایت دوگانه در قالب ۲ صحنه مجزا به خلق شیوه روایتی نوین با نوآوریهای ساختارشکنانه منجر شده است. داستان بازی از همان ابتدا پررمزوراز و به شدت درگیر کننده آغاز میشود و با ریتمی کاملا مناسب، در ادامه نیز بازیکن را با خود همراه میکند.
ناموفق در ایجاد ترس
مدیوم با اینکه در ژانر ترسناک قرار گرفته است، در ارائه حس ترس چندان موفق نیست، چون بازی در بیشتر دقایقش فاقد یک حس تنش معنادار است که تازه بعد از آن بتواند با تقویت این حس، مخاطبش را به وحشت بیندازد. برای نمونه، در بخشهای مختلف، بازیکنان را با هیولاهایی روبه رو میکند که بیشتر این موارد در جهان غیرمادی هستند و البته در جهان مادی هم از دست آنها در امان نیستیم. این هیولاها به شکلی ترسناک طراحی شده اند و از این نظر، همه چیز خوب است، اما اشکال از جایی شروع میشود که بدانیم روبه رو شدن با آنها نه چالش خاصی برای شما به وجود میآورد و نه تنشی که تحت تأثیر آن، از روبه رو شدن با این موجودات بترسید. این رویاروییهای محدود یا در قالب صحنههای سینمایی هستند که تنها باید با نگهداشتن کلید فرار از دست آنها در بروید یا اینکه در قالب صحنههای مخفی کاری، تنها وارد حالت حرکت آرام شوید و از یک محیط عبور کنید.
چنین وضعیتی باعث میشود مدیوم بیش از اینکه اثری به واقع ترسناک باشد، به عنوانی تبدیل شود که تنها در دنیایی تاریک، با فضایی قوی جریان دارد. شاید تنها فضاسازی و گرافیک وهم آلود بازی کمی حس تنش در شما به وجود آورد و میتوان گفت گیم پلی هیچ کمکی به ایجاد ترسی که از این مدل بازیها انتظار داریم نمیکند.
سفر بین ۲ دنیا
گیم پلی بازی بر خلاف داستان پردازی، روندی سینوسی دارد. گاهی بسیار خوب و در پارهای از اوقات بد عمل میکند. با توجه به اینکه ماریان یک مدیوم است، توانایی ارتباط با دنیای مردگان را دارد. به لطف فناوری به کاررفته در بازی، شما توانایی این را دارید که در هر ۲ دنیا به صورت هم زمان یا جداگانه بازی کنید. وجود این قابلیت باعث میشود در تجربههای هم زمان، تصویر بازی به ۲ نیمه نقسیم شود و تجربهای تازه را با مخاطب خود به اشتراک بگذارد. بخش مثبت دیگر گیم پلی طراحی پازلهای بازی است که از تنوع خوبی برخوردار است. پازلها به اندازهای متنوع هستند که دست کم با ١٠ معمای متفاوت در بازی سروکار خواهید داشت. بخش زیادی از این پازلها به صورت همکاری مشترک بین ماریان در دنیای زندهها و روح ماریان در دنیای مردگان قابل حل است. این همکاری به ۳ صورت اتفاق میافتد. در مدل اول، باید از بدن اصلی ماریان جدا شوید و در دنیای مردگان به وسیله روح ماریان به حل معماها بپردازید. در این حالت، مهمترین نکته در حل معماها سرعت عمل شماست، چون روح ماریان زمان محدودی میتواند خارج از بدن او به گشت و گذار بپردازد و در صورتی که بیش از اندازه خارج از بدن ماریان باشد، از بین میرود.
نوع دوم این همکاری به صورت هم زمان انجام میشود. در این حالت، صفحه بازی به ۲ قسمت تقسیم میشود و عملکرد هم زمان شما در ۲ دنیا باعث میشود معمای پیش رویتان را حل کنید.
مدل سوم این پازلها به وسیله آینه در بازی اتفاق میافتد. آینهها در بازی به شما اجازه میدهند بین ۲ دنیا جا به جا شوید.
یک گرافیک نسل نهمی
این بازی با زدن قید انتشار روی کنسولهای نسل ۸ فقط برای پی سی و کنسولهای نسل نهمی مایکروسافت منتشر شده است. این مسئله خود به خود سطح انتظارات را از تجربه گرافیکی و فنی بازی بالا میبرد و کیفیت بالای بازی در این زمینهها یکی از عواملی است که به فضای عالی آن منجر شده است. سازندگان همه ابزارهای لازم را برای خلق جهانی تاریک و وهم آلود در اختیار داشته و خیلی هم خوب از آنها استفاده کرده اند تا از این حیث شاهد تجربهای با کیفیت باشیم. مدیوم از نظر بصری و گرافیکی بسیار چشم نواز است. فرقی هم نمیکند که در یک جنگل تاریک قدم بزنید یا در خرابههای یک بنای متروکه. نورپردازی ها، کیفیت بافت ها، طراحی شخصیت و همین طور پویانماییهای بازی در سطح بسیار بالایی قرار دارند و تجربه بصری بسیار مناسبی ارائه میکنند. به طور کلی، فضای بصری این عنوان نسل نهمی با وجود بهره گیری از ویژگی Ray-Tracing و فناوری DLSS به شدت چشم نواز از آب در آمده است. پردازش جزئیات، نورپردازی مناسب برای ایجاد فضایی ترسناک و هم چنین طراحیهای زیبا و خلاقانه محیطهای دوگانه بازی از نقاط قوت این عنوان هستند.
در کنار طراحی گرافیکی، موسیقی بازی هم نقش اثرگذاری در انتقال مفاهیم و احساسات بازی به شما ایفا میکند و استفاده کاملا بجا از آن، تأثیر وقایع بازی را بیشتر کرده است.
چربش داستان به گیم پلی
به طور کلی میتوان گفت مدیوم از آن بازیهایی است که تمرکز اصلی خود را روی روایت داستانی پرجزئیات گذاشته است و در این زمینه هم موفق ظاهر میشود. هرچند پایان بندی داستان بازی میتوانست بهتر باشد، در مجموع، روایت کلی راضی کننده است، و شخصیت پردازی بسیار خوب کاراکترها و موفقیت بازی در خلق فضایی که اثرگذاری وقایعش را بیشتر میکند، آن را به تجربهای موفق از حیث روایت داستان تبدیل کرده است. اما بازی هرچه در داستان گویی موفق است، نمیتواند به یکی دیگر از اهدافش که ارائه حس ترس است برسد و نبود تنش خاص در بازی، از عواملی است که به شدت حس ترس را در آن ضعیف کرده است. به این ترتیب، گیم پلی بازی هم با وجود بهره بردن مناسب از ایده خلاقانه جریان داشتن آن در ۲ دنیای مختلف به صورت هم زمان، با توضیحات اضافی و بی مورد، چالش و در نتیجه لذت حل معما را به کل از بین میبرد. همه این ها، باعث شده اند مدیوم که از نظر گرافیکی و صوتی هم در سطح بالایی قرار دارد، بیشتر برای افرادی که به آثاری با داستان قوی علاقه مندند مناسب باشد.
تریلر سینماتیک بازی