معصومه متین نژاد |شهرآرانیوز؛ بیش از یک سال از هم زیستی اجباری ما با کرونا میگذرد. کسی حتی تصورش را نمیکرد بتوان یک سال با این شرایط سر کرد. قرنطینه و خانه نشینی، تعطیلی بسیاری از مشاغل و مراکز تفریحی، خانه ماندن بچهها و افزایش مشکلات تحصیلی شان، ترس دائمی از ابتلا به کرونا و ازدست دادن عزیزانمان، دست و پنجه نرم کردن با بیماری، افزایش تنشهای خانوادگی، شرایط سخت اقتصادی و ... همه اینها خیلیها را به ویژه در چندماه اول شیوع بیماری تا مرز افسردگی کشاند، اما امید به یافتن راه درمان و پایان یافتن شرایط سبب شد بتوانیم ماهها را یکی پس از دیگری پشت سر بگذاریم و اکنون به این یقین برسیم که همچنان باید با همین شرایط سپری کنیم.
این موضوع میتواند برای خیلیها سرفصل جدیدی در زندگی شان باشد تا با برنامه ریزی و ریل گذاری دقیق تر، نشاط و آرامش بیشتری را جایگزین همه دلواپسیهای یک سال گذشته شان کند، مسئلهای که به طور حتمی، جز خواستن و اراده درونی، به بسترسازی در فضای عمومی جامعه هم نیاز دارد، نکتهای که با فرارسیدن سال جدید، کارشناسان ما هم بر آن تأکید ویژهای دارند.
برای لحظههای باهم بودنمان برنامه ریزی کنیم
الهام اعلمی دوست / روان شناس
با اینکه ما در کشورمان قرنطینه و محدودیتهای سفت و سختی نداشتیم، در یک سال گذشته، تجربه جدیدی از زندگی در چهارچوبهایی خاص را باهمه وجود لمس کردیم که روال طبیعی زندگی مان را تا اندازهای دگرگون کرد. در این بین، کسانی که اشتغالشان بیش از دیگران با چالش روبه رو شده بود یا دانش آموزان و دانشجویانی که مجبور بودند آن همه فضا و هیاهوهای دوستانه را ترک کنند و درخانه بمانند، بیش از همه از این شرایط متأثر شدند. گذشته از این، تجربههای روان کاوی هم نشان میدهد در روزهای تعطیل، زوجها و به طور کلی اعضای خانواده تنش بیشتری را باهم تجربه میکنند که ناشی از مدیریت نادرست وقت است.
شاید حضور آزادانه در اجتماع و میهمانی و سفر رفتن تا حدی دست ما را برای مدیریت وقتمان باز بگذارد، اما حذفشان از زندگی نمیتواند دلیل خوبی برای این همه تنش باشد، چون تجربه یک سال خانه نشینی و برنامه ریزی برای وقتهای باهم بودن را در کارنامه زندگی مان داشته ایم. اینکه تعطیلات برای برخی وقت مرده است و میخواهند آن را فقط پشت سر بگذراند، نقطه اصطحکاکی است که سبب بروز تنش بین آنها با دیگران میشود. گذشته از این، افسردگی را هم با خود به همراه میآورد. با شرایطی که داریم، تعطیلات نوروز هم تا حدودی قرنطینه هستیم؛ بنابراین لازم است که از همین الان تصمیم آگاهانهای برای پرکردن وقتمان به بهترین شکل بگیریم. پیچیدن نسخهای یکسان برای همه درست نیست، زیرا شرایط و علاقه مندیهای هر کس با دیگری متفاوت با دیگری است و هیچ کس جز اعضای خانواده نمیتواند برای وقتهای با هم بودن خودشان برنامه بچیند. باهمه اینها نباید فراموش کنیم که این فعالیتهای گروهی و مشترک و حس خوب باهم بودن است که سبب ایجاد شادی و نشاط حقیقی در افراد میشود، برای نمونه:
آشپزی گروهی:
یکی از کارهای معمول و تکراری خانمهای کدبانو آشپزی است که خیلی وقتها خسته کننده به نظر میرسد، اما اگر همین کار تکراری و به ظاهر معمولی را به همراه بچهها و همسرشان انجام دهند، دیگر خسته کننده نیست. خلق طعمها و غذاهای جدید، پخت شیرینی آن هم برای مصرف نوروز یا برگزاری یک مسابقه آشپزی و شیرینی پزی بین اعضای خانواده میتواند لذت یک آشپزی گروهی را کامل کند.
یک گردش چندساعته:
هوای خوب بهاری فرصتی عالی برای طبیعت گردی است، البته به شرط اینکه فقط هسته مرکزی خانواده باشند، آن هم با رعایت همه دستورهای بهداشتی. میتوان برای روزها و ساعتهای خاصی برنامه ریزی کرد و از این امکان بهره برد. اگر هم شرایطش مهیا نبود، میتوان در حیاط خانه، روی پشت بام یا حتی داخل خانه شرایط یک پیکنیک چند ساعته نوروزی را فراهم کرد. مهم آن است که حال و هوای عید را به خانه بیاورید.
بازیهای گروهی:
افرادی که خانه ویلایی دارند، خوش به حالشان! آنهایی هم که ندارند، نباید خیلی ناراحت شوند، چون برای انجام بازیهای گروهی، به اندازهای حق انتخاب دارند که اگر قرار باشد همه ۲۴ ساعت را هم به آن اختصاص بدهند، باز وقت کم میآورند. بهتر است برای این منظور نظرسنجی و بچهها را بیش از هر زمان دیگری درگیر کنند. درست کردن پازلهای بزرگ، هب، منچ و مارپله، بازی حدس بزن، اجرای پانتومیم، تیله بازی، هفت سنگ، نون بیار کباب ببر، گل یا پوچ و اسم فامیل بخش کوچکی از بازیهای دوران کودکی ما بزرگ ترهاست که هم برایمان خاطره سازند و هم بچهها آنها را دوست دارند. بازیهای چندنفره موبایلی را هم نباید فراموش کرد.
پرداختن به علایق خانوادگی:
خواندن کتاب خوب، دیدن فیلم سینمایی جذاب و گوش دادن به یک موسیقی آرام بخش لذتی دارد که نمیتوان آن را در هیچ چیز دیگری جست وجو کرد. برای همین، باید از فرصت پیش آمده بیشترین استفاده را کرد، میخواهد یک کتاب کاغذی باشد یا صوتی، یک فیلم طنز باشد یا اجتماعی، یک موسیقی سنتی باشد یا پاپ. مهم با هم بودن است و شاد بودن. حتی میتوان گل و گیاه کاشت. اگر فضای لازم مانند باغچهای کوچک در خانه وجود داشته باشد، کارهای زیادی میتوان انجام داد، ولی اگر نباشد، باید به گلدانهای آپارتمانی بسنده و آنها را سبز کرد. برای این موضوع هم فقط باید اطلاعاتمان را کمی افزایش دهیم. خداراشکر تا دلتان بخواهد سایت و کانال تخصصی دراین باره وجود دارد که میتواند به ما کمک کند. برای اینکه همه خانواده درگیر شوند، بهتر است که کاشت هر نوع گل را به یکی از اعضا بسپارید. به این ترتیب، مسئولیت نگهداری و مراقبت از آن گیاه هم به عهده آن فرد خواهد بود که یک فرصت عالی برای دادن مسئولیتهای کوچک به بچه هاست.
فرصتی برای بازسازی:
زمان خاصی را باید به خودمان و دل مشغولی هایمان اختصاص بدهیم. اینکه برخی خود یا دیگران را موظف میکنند سراسر ۲۴ ساعت شبانه روز را با هم باشند، هیچ فکر خوبی نیست. بهتر است هر فردی یکی دو ساعت یا شاید هم بیشتر، برای رسیدگی به کارهای عقب افتاده یا سرگرمی و دل مشغولیهای شخصی خودش زمان داشته باشد. این کار نوعی تخلیه روانی و شارژ دوباره نیز به حساب میآید و باعث میشود بعد از پایان این زمان، همگی آمادگی پذیرایی روانی از یکدیگر را داشته باشند.
بستر لازم را برای نشاط واقعی فراهم آوریم
غلامرضا حسنی / جامعه شناس
شادی و نشاط موضوعی نیست که بتوان آن را در قالب واکسن یا شیوه نامه به کسی منتقل کرد، بلکه باید با برنامه ریزی و ایجاد زمینههای لازم، آن را در دیگران به وجود آورد. در این زمینه رسانهها بیش از همه میتوانند نقش آفرین باشند؛ زیرا تجربه یک ساله محدودیتهای کرونایی بخش زیادی از جامعه را به سمت استفاده از فضای مجازی کشانده است و میتوان از طریق این فضا برای همه مردم در هر جایی باشند برنامه ریزی و برنامه سازی کرد.
بحث ایجاد نشاط در جامعه را باید در ۲ سطح پیگیری کرد: اول خانوادهها و دوم نهادها و دستگاههای متولی در جامعه مانند شهرداریها یا رسانه ها. هرقدر بتوان از مشکلات بیرونی خانوادهها مانند دغدغه اشتغال، معیشت و مسکن کاست، خانوادهها فرصت بیشتری برای بازسازی خودشان خواهند داشت. مردم ما در مقایسه با کشورهای توسعه یافته از ظرفیتهای بیشتری برای پشت سر گذاشتن این بحران بین المللی برخوردارند. پیوندهای قوی اجتماعی و بالابودن آستانه تحمل مردم به دلیل شرایط سختی که در چند دهه اخیر داشته ایم، بستری است که مسئولان میتوانند با تکیه بر آن و قدری برنامه ریزی، به راحتی کشور را از این شرایط سخت خارج کنند.
بنابراین، اگر به دنبال شور و نشاط واقعی در جامعه هستیم، باید به موازات تلاشی که برای ایجاد فاصله اجتماعی بین مردم در این شرایط میکنیم، بر میزان همدلیهای آنها بیفزاییم. در واقع، هرچه بر میزان این همدلیها و تعاملها افزوده شود، میزان نشاط افراد هم بیشتر خواهد شد، چون احساس میکنند در این شرایط سخت کسی یا کسانی در کنار آنها هستند؛ بنابراین باید همه مسئولان و متولیان امر تمرکزشان را روی این عامل قوی اجتماعی بگذارند. برای این منظور هم همه باید احساس مسئولیت کنند. هم چنین میتوان با بهره گیری از ظرفیت بالقوه رسانهها و با اجرای برخی برنامههای خاص و ترغیب مردم به مشارکت بیشتر در آن ها، به هم افزایی بیشتر این فضا درجامعه کمک کرد. برای نمونه:
برنامه سازی رسانه ها:
رسانهها میتوانند با برگزاری برنامههایی که فراگیری زیادی دارند، مانند جشن و مسابقه برای گروههای سنی مختلف، بخش زیادی از جامعه مخاطب خود را درگیر کنند.
راه اندازی کاروانهای شادی:
نهادهای شهری و محلی میتوانند با برگزاری کاروانهای شادی که در چهارچوبهای فرهنگی و دینی میگنجند، زمینهای را برای نشاط اجتماعی فراهم کنند و مردم هم از خانه هایشان و با رعایت همه دستورهای بهداشتی آنها را دنبال کنند، شبیه برنامههایی که در این یک سال شاهد برگزاری آنها بوده ایم.
انجام فعالیتهای عام المنفعه:
برگزاری برنامههایی که امکان فعالیتهای عام المنفعه و فرصت کمک به دیگران را برای همه فراهم میآورد، مانند پویش کمکهای مؤمنانهای که رهبر معظم انقلاب در این شرایط کرونایی کلید زدند.
شرکت در مراسم های دینی:
اسلام دین شادی و نشاط است. بخش زیادی از این نشاط واقعی را هم میتوان با عمل دستورهای دینی و شرکت در مراسم و مناسک دینی مانند زیارت به دست آورد، البته بازهم تأکید میکنیم با رعایت همه دستورهای بهداشتی.
استفاده مناسبتر از وقت:
برنامه ریزی خانوادهها برای استفاده مناسبتر از وقتشان که هر خانواده باید جداگانه برای آن برنامه داشته باشد. همیشه نیازی نیست به دنبال یک برنامه طنز باشید. تلاش و تکاپو و تحرک به ویژه وقتی گروهی باشد، خود، نشاط آفرین است.
نظارت بر منابع خبری:
نظارت بیشتر خانوادهها بر منابعی هم که اخبار و اطلاعات بد و ناگوار را از آنجا دریافت میکنند میتواند تا حد زیادی از اضطرابهای روزانه آنها بکاهد.
حمایتهای مشاورهای و روان شناسی:
ایجاد مراکز مشاوره بیست وچهارساعته و رایگان برای حمایت از خانوادهها و برطرف کردن مشکلاتشان در همان آغاز راه.
فراگیری مهارتهای جدید:
استفاده از فرصتهای طلایی برای کسب مهارتهای جدید راهی دیگر است. بخشی از این مهارتها را باید از درون خانواده به بچهها منتقل کرد. برای نمونه، مادرها میتوانند دوخت و دوز و بافتنی را به دخترها و پدرها کارهای تعمیراتی را به پسرهایشان آموزش بدهند.
حمایت از یکدیگر:
اینکه افراد احساس کنند عزیزانشان شرایط سخت آنها را درک میکنند و حامی و همراه آنها در هر شرایطی هستند، شادی و نشاطی درونی در آنها ایجاد میکند. پس یاد بگیریم با مدارا کردن، صبر و تحمل، قناعت و ... همدلی هایمان را در این شرایط تا اندازهای بیشتر کنیم.
گسترش ارتباطات:
در یک سالی که از زندگی ما با کرونا گذشت، بر میزان ارتباطات ما البته در بستر اینترنت افزوده شد. این موضوع حس نزدیک بودن بسیاری در خیلیها که تا پیش از این منتظر فرصتی برای دیدار حضوری بودند ایجاد کرد. سعی کنیم برنامه ریزی بیشتری برای دیدارها و گردهمایی هایمان در این بستر داشته باشیم و از احوال هم بیش از پیش خبردار شویم.
فاصله فیزیکی را رعایت کنیم، نه اجتماعی!
محمود اکرامیفر / مردمشناس
نشاط چه فردی باشد چه اجتماعی، بخشی از ضرورت زندگی است، وگرنه آدمی پس از مدتی گرفتار کرختی در زندگی خواهد شد. این موضوع بدون شک روی تولید فکر و اندیشه ما در جامعه تأثیر خواهد داشت. کرونا زندگی ما را دستخوش تغییرات زیادی کرده است. احساس ناامنی شدید در جامعه یکی از آن هاست: ترس از بیمار شدن، مسئلهای که سبب شده است مراودههای اجتماعی مان روزبه روز کم رنگتر شوند.
به فاصله اجتماعیای که شرایط کرونایی برای ما ایجاد کرده است نگاه کنید. قرار بود برای حفظ سلامتی مان از هم فاصله جسمی (فیزیکی) داشته باشیم، نه اجتماعی، واژهای که از روز اول به اشتباه به کار برده شد و تأثیرش را بر روابط اجتماعی، فکری، عاطفی و ارتباطی ما گذاشت، نه روابط جسمی. سبب شد روزبه روز از هم دورتر شویم و بر میزان اندوه و تنهایی مان افزوده شود. فکر نمیکنید یک سال آزمون و خطا کافی باشد و باید از امروز تغییری اساسی در زندگی و روابطمان ایجاد کنیم؟ برای نمونه:
کم کردن فاصله گذاریهای اجتماعی:
چرا همان طور که از طریق بستر اینترنت، وبینار و نشست مجازی برگزار میکنیم، برای جمعهای فامیلی و مراسم خاصمان مانند عروسی و تولد، دیدار گروهی مجازی برگزار نمیکنیم؟
به اشتراک گذاشتن خوبی ها:
چرا فکر میکنیم اگر از خوشی هایمان برای هم بگویم، کسی ما را چشم میکند؟ یکی از عادتهای بد ما ایرانیها صحبت کردن و گزارش دادن ناخوشیها و بدی هایمان برای یکدیگر است. بیایید از این پس فقط درباره زیبایی ها، خوبیها و خوشیها باهم صحبت کنیم و آنها را فقط با هم به اشتراک بگذاریم.
قطع زنجیره تکثیر زشتی ها:
چرا فکر میکنیم وظیفه گزارش دادن زشتیها را در جامعه داریم؟ همه ما به خوبی از گرانی ها، مشکلات جامعه، رانتها و اختلاسها خبر داریم. پس چرا مدام در حال تکثیر این زشتیها در جامعه هستیم و حال هم را بد میکنیم و بر میزان بی اعتمادیها میافزاییم؟ بیایید از این پس اگر نوش نیستیم، نیش هم نباشیم. پستهای منفی را نخوانیم، تصاویر بد را نبینیم و خبرهای منفی را منتشر نکنیم. در عوض، سعی کنیم همواره به هم روحیه بدهیم. این تنها راهی است که ما را به احسن الحالی میرساند که در دعای تحویل سال آن را از خدا طلب میکنیم.