این روزها پیدا کردن مقصر گسترش کرونا شبیه بازی «کی بود، کی بود، من نبودم» دوران کودکی شده است. همه سعی میکنند تقصیرها را به گردن دیگری بیندازند، اما به راستی مقصر این وضعیت چه افرادی هستند؟ مردم، مسئولان بهداشتی یا مسئولان وزارت صمت؟
همین یک ماه پیش بود که وزیر بهداشت در آستانه نوروز گفت التماس میکنم مردم به مسافرت نروند تا کرونا گسترش نیابد و در توضیح چرایی التماس کردنش، اعلام کرد که وزیر بهداشت باید دست ببوسد که به درخواستش عمل شود. حالا که در اواخر فروردین قرار داریم و مدام آمار کرونا درحال گسترش است، مشخص شده است که نه تنها هیچ فردی این التماسهای وزیر بهداشت را جدی نگرفته، بلکه روش توزیع اقلام اساسی مانند مرغ و روغن و تشکیل صفهای طولانی، سبب تشدید بیماری کرونا شده است.
در چرایی وقوع این مسئله، عدهای بر روی فرهنگ مردم انگشت گذاشته اند و معتقدند ضعفهایی که در فرهنگ عامه وجود دارد، موجب بروز چنین مسئلهای شده است. برخی دیگر معتقدند که سیاست گذاران در حوزه بهداشت و اقتصاد، سیاستها و راهبردهای نامناسبی را در پیش گرفته اند و همین مسئله سبب گسترش بحران کرونا شده است. این افراد میگویند درصورت تغییر راهبردها در حوزه اقتصاد و بهداشت، میتوان به نتایج بهتری دست یافت.
حال سوال اینجاست که وزارت بهداشت و وزارت صمت و سایر وزارتخانههای اقتصادی که بیشترین دسترسی به آمار و پژوهشها را دارند، آیا به راستی دچار ضعف اطلاعات هستند و همین مسئله سبب عملکرد ضعیف آنها شده است؟ پاسخ خیر است.
وزارت بهداشت و وزارتخانههای اقتصادی، آمار و ارقام را دارند و حتی تا حد زیادی از موانع آگاهی کامل دارند، با این حال ضعف نهادی این وزارتخانهها سبب میشود خروجی آنها در مهار کرونا ضعیف باشد. به عبارتی آنچه اکنون تحت عنوان انتخاب بین سلامتی و اقتصاد و بازی دوسرباخت مطرح میشود، چیزی نیست جز تجلی ضعفهای نهادی متولیان بهداشت و اقتصاد که سال هاست وجود دارد و اکنون خود را در بحران کرونا نشان میدهد. به نظر میرسد حالا که این ضعفها آشکار شده است، باید اقدامی جدی برای اصلاح نهادهای ذکرشده و توانمند شدن آنها انجام دهیم تا خروجی آنها متوسل شدن وزیری به التماس کردن نباشد.