سالها قبل یک مجموعه تلویزیونی طنز از سیما پخش میشد که دیالوگ تکراری شخصیت اصلی داستان این بود: «شنونده باید عاقل باشد!» و قصه هم این بود که خودش هر کاری میخواست میکرد و هر چیز که میخواست میگفت، اما از دیگران توقع داشت که به کنشهای او کاری نداشته باشند و عاقلانه واکنش درست و منطقی خود را انتخاب کنند. این روزها با گسترش دوباره ویروس کرونا و آغاز موج چهارم این بیماری که کشندهتر و خطرناکتر است، بهیاد آن دیالوگ طنز افتادم که شنونده باید عاقل باشد، گوینده هرچه میخواهد بگوید!
پیشبینی میشد که با فرارسیدن تعطیلات نوروزی، دور جدیدی از سفرهای تفریحی آغاز شود و دیدوبازدیدها رونق گیرد و بهطور طبیعی در چنین موقعیتی تنها سفارش و توصیههای اخلاقی برای کنترل اوضاع کافی نیست و باید ضوابط قانونی با جدیت و قاطعیت اعلام شود و بهاجرا درآید. حالا وزیر بهداشت دارد در اخبار سیما از سفر مردم به ترکیه کرونایی مینالد و درباره عوارض و آثار سوء آن در افزایش ابتلا به ویروس و گسترش موج چهارم کرونا هشدار میدهد و بلافاصله پس از آن خبری پخش میشود از رئیس سازمان هواپیمایی کشوری که میگوید پروازهای ترکیه همچنان برقرار است!
یعنی هیچ منع و محدودیتی در کار نیست و هیچ مانع و رادعی وجود ندارد و مردم باید خودشان مراعات کنند و بهاصطلاح گوینده هرچه بخواهد میگوید، این شنونده است که باید عاقل باشد! در چنین وضعیتی که ضوابط قانونی و محدودیتها بهصراحت و شفافیت اعلام نمیشود و سختگیری و قاطعیت در اجرای قانون دیده نمیشود، کافی است حتى عدهای اندک به صلاح و خیر جامعه فکر نکنند و دنبال منفعت خودشان باشند تا همه را به مشکل و بیماری گرفتار کنند. در نبود قاطعیت قانون و خلأ حضور ضوابط دقیق، حتى با وجود رعایت قانون از سوی اکثریت جامعه، همان اقلیت بیملاحظه و بیاعتنا میتوانند برای همه دردسر و مصیبت درست کنند و هزینه رفتار غلطشان را از جیب بیتالمال و گرفتاری کادر درمان و مرگومیر بقیه هموطنان بپردازند.
پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که اگر قرار بود مردم خودشان تشخیص بدهند و مراقب باشند و مجاری قانونی هیچ محدودیت و منعی ایجاد نکنند و با رفتاری قاطع و جدی وارد میدان نشوند، پس چرا در موارد دیگر اینقدر سختگیری و جدیت وجود دارد؟ بیایید بقیه امور زندگی روزمره را هم به مردم بسپارید و بگذارید خودشان تشخیص بدهند و هرجور خواستند عمل کنند! برای نمونه، رفتن به سربازی را به تشخیص خود مردم واگذار کنید تا اگر میل داشتند حاضر شوند، یا چراغهای راهنماییورانندگی را خاموش کنید تا رانندگان بهتشخیص خود بروند و بیایند، فوقش توصیههای ایمنی را از رادیو اعلام کنید!
هر عاقلی میپذیرد که اینگونه رهاکردن امور در جامعه ممکن نیست؛ پس چرا وقتی به تهدید خطرناکی مانند کرونا میرسیم که مهمترین ویژگیاش شیوع و اپیدمی سریع و گسترده است، اینگونه آسانگیر و بیتوجه میشویم و بدتر از آن ناهماهنگی دستگاههای اجرایی و نهادهای مسئول را علنی و آشکارا پیش چشم مردم نگران فریاد میکنیم؟