تلفن همراهم را که باز میکنم، حدود ۳ هزار و ۳۰۰ پیام ناخوانده برایم آمده است. اگر رودربایستی و آشنایی با مدیر کانال جدیدی که خیلی محترمانه برایم توضیح داده بود این کانال چرا ایجاده شده است نبود، حتما همانجا گزینه خروج را انتخاب میکردم، اما هر بار که خواستم گوشی موبایلم را از گفتگوهایی که نظم خاصی نداشت رها کنم، علاقه خاموشم به سیاست از زیر خاکستر جرقهای زد وترجیح دادم یک گوشه بنشینم و گهگاه چتهای آزاد افراد را بخوانم: از پیام تسلیت گرفته تا پیامی به بهانه زادروز جین جیکونبن، روزنامهنگار کنشگر شهری، و بازنشر نوشتاری از دکتر غلامحسین صدیقی و جملاتی در وصف هوای اردیبهشت. کانالهای قارچگونهای که حوالی انتخابات شروع به کار میکنند و قرار است در پس حرفها و برنامهها همه مشکلات کشور را حل کنند (!) این روزها زیاد شدهاند. روباتهایی هم که بی هیچ اجازهای آدمها را در گروههای بزرگشان عضو میکنند و جوایزی برای افزودن دوست و مخاطب قرار میدهند کم نیستند.
بماند روباتهای بیزبانی که حتی رقمهایی بالای ۲۰ یا ۳۰ میلیون تومان هم پیشنهاد میدهند و کسی یقهشان را نمیگیرد تا راست و دروغش را درآورند که این پول را به چند نفر دادهاند. در اینگونه کانالها تحلیل هر گونه اتفاق روزی را میتوان پیدا کرد. هنوز نه ثبتنام ریاست جمهوری انجام شده و نه لیست شوراها مشخص شده است، اما با کمی کند و کاو میتوان از بودن یا نبودن آدمها سر درآورد. یک عده یقه چاک داده و برای همحزبی شان تبلیغ میکنند. یک عده میخواهند هر جور است آدمهای جدید را معرفی کنند یکی عکسی گذاشته روی پروفایلش با پرچم ایران و نوشته انتخابات نزدیک است. در فضای اینستاگرام هم بازار لایوها داغ است.
در شبهای رمضان، اگر حوصلهای باشد، میتوان گوشهای ساکت، وقتی تلویزیون برنامههای نهچندان جذابش را پخش میکند، کز کرد و بیآنکه در بلبشوی کرونا و قرمزی زمین و زمان از خانه خارج شد، سخنرانیهایی را شنید که تمام و کمال برای خدمت به مردم است و بس! خلاصه اینکه هوای روزهای آخر اریبهشت و ماه رمضان گره خورده است با زمزمههای انتخابات. بزرگترین اتفاقی که نه میتوان از آن بهراحتی گذشت و نه باید آن را یک انتخاب سخت دانست.
از قضا هفته گذشته که دربهدر به دنبال یک خبر خوش بودم و چیزی دشت نکردم، خبر رشد بیســتوهفـــتدرصــــدی زنان سرپرست خانوار توجهم را جلب کرد و آمارهایی که یکی از روزنامههای معتبر کشور از اشتغال و آسیب کرونا به جامعه زنان ارائه کرده بود باعث شد با خودم فکر کنم چندان هم بد نیست سوار بر حالوهوای انتخابات، از فضای مجازی بهویژه شعارهای طرفداران حوزه زنان دمدمای انتخابات استفاده کنیم و وعدهوعیدهایی را که حتی در یک لایو سینفره گفته میشود یک گوشه یادداشت کنیم برای آن روزی که رأیها داده شده است و تکلیف میزها مشخص میشود. تازه آنجاست که باید قضاوت کرد و به تماشا نشست چند نفر به اندازه حرفهایشان اهل میدان عمل و ارائه گزارش کارند و چند نفر حتی جسارت آن را ندارند کامنتهایشان را به روی مردم باز کنند.