«هومن برق‌نورد» پرکارتر از همیشه در تلویزیون و سینما واکنش تهیه‌کننده «نیم‌شب» مهدویان به اکران در جشنواره فیلم شهر رونمایی از تصویر امیر نوروزی در نقش مامور آگاهی سریال «کوری» امیر آقایی، آقای منفی و جذاب فیلم‌ها از پوستر «دو روز دیرتر» با بازی سینا مهراد و پردیس احمدیه رونمایی شد + عکس فیلم‌هایی که اکران شدند تا نفروشند! مرز باریک میان تقلید و خلق | چالش تازه‌ ادبیات در عصر هوش مصنوعی مشهد صاحب پردیسی تازه برای تئاتر شد + فیلم برگزیدگان شعر فارسی و عربی کنگره «نبی رحمت» اعلام شدند هالیوود در برابر قدرت پول | «احمق‌های به دردبخور» با مریل استریپ کلید می‌خورد «رامسس دوم» با فروش ۸ میلیاردی صدرنشین جدول تئاتر شد سینمای مقاومت در قاب افق | مرور آثار شاخص دهه‌های انقلاب و دفاع مقدس «الیور توئیست» ۷۹ هزار نفری شد «زنگ امید» مستندی برای نوجوانان، از زبان نوجوانان + زمان پخش نویسنده زیر آتش | یادی از مارتا گلهورن روزنامه‌نگار و نویسنده جنگ وقتی نور هنر به گلستان ادبیات می‌تابد | روایتی از «هرمز وحید» که کتاب‌های خواندنی را تماشایی کرد ۲ نمایشنامه جدید به کتابفروشی‌ها رسید ماجرای هزینه ۱۵ میلیاردی هر قسمت «کارناوال» و تهیه ۴۲ هزار پرس غذا برای میهمانان + فیلم
سرخط خبرها

درباره رمان «برگ هیچ درختی»، برگزیده جایزه ادبی مشهد

  • کد خبر: ۷۰۷۹۳
  • ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۴
درباره رمان «برگ هیچ درختی»، برگزیده جایزه ادبی مشهد
«برگ هیچ درختی» نام رمانی کم حجم یا داستان بلندی از صمد طاهری، نویسنده جنوبی کشور، است. او نویسنده‌ای با اصالت آبادانی، اما ساکن شیراز است. داستان در جنوب کشور رخ می‌دهد. «برگ هیچ درختی» خاطرات راوی اول شخص داستان به نام سیامک است.

محمدرضا امانی | شهرآرانیوز - «برگ هیچ درختی» نام رمانی کم حجم یا داستان بلندی از صمد طاهری، نویسنده جنوبی کشور، است. او نویسنده‌ای با اصالت آبادانی، اما ساکن شیراز است. داستان در جنوب کشور رخ می‌دهد. «برگ هیچ درختی» خاطرات راوی اول شخص داستان به نام سیامک است. روایت مقاطع مختلف زندگی او در جنوب و کنار شط و جزیره است که به شکل غیرخطی بیان شده است و خواننده بایستی مانند یک پازل آن‌ها را کنار هم بچیند. با این حال داستان دچار پیچیدگی نشده و نثری روان و شفاف دارد. داستان خانوا‌ده‌ای جنوبی در سال‌های منتهی به انقلاب است که مرگ بر کاشانه‌شان سایه انداخته. پدربزرگ محافظه‌کار نگران بازماندگان است و آنان را از چه‌گوارا بازی بر حذر می‌دارد. «بابا بزرگ همیشه با عموعباس جروبحث داشت و عمو عباس همیشه می‌گفت، به خاطر سربلندی مردم. بابابزرگ همین که این را می‌شنید، عصایش را مثل نیزه‌ای به طرفش پرتاب می‌کرد و فحش می‌داد. کتاب روایت رویارویی دو شخصیت اصلی داستان در دو میدان مخالف است.»


سیامک، کودکی یتیم که همراه پدربزرگ و عمه و عمو‌یش روزگار می‌گذراند و عمو‌عباس که کارگر شرکت نفت است و مشاهده ظلم رژیم طاغوت از او فردی معترض به اوضاع ساخته و ابتدا شغل و در نهایت هم جانش را هم بر سر آرمانش می‌گذارد. «من آدم بی‌شرفی هستم. این را عمه کوکب گفته. خودم زنگ زده و خبرش کرده بودم. با وانت‌بار لکنته‌ای آمده بود. جنازه عمو عباس دراز به دراز افتاده بود روی برانکارد کهنه خون‌آلود.» داستان به صورت اول شخص و از دریچه جهان‌بینی کودکی دبستانی روایت می‌شود تا وقتی که وارد دانشکده ژاندارمری می‌شود. شخصیتی که در نگاه اول از هر مکانی فقط درخت‌هایش را می‌بیند. درخت گل ابریشم، کهور، خرزهره، اوکالیپتوس، نخل، کُنار، تمبرهندی و...، اما با رفتن به دانشکده ژاندارمری در عمل مقابل ایدئولوژی عمویش قرار می‌گیرد.

 

گفتم: می‌رم دانشکده افسری ژاندارمری. عمو عباس کمی دورتر ایستاد و نگاهم کرد. انگار به جا نمی‌آورد. گفت : اینا سر خواهرا و برادرای ما رو بریدن، تو می‌خوای بری بشینی سر سفره‌شون؟!» قصه کتاب هم‌زمان با گزارش زندگی شخصیت‌ها، روایتی موازی از اوضاع اجتماعی، سیاسی زمانه خود نیز ارائه می‌دهد. دوران اعتصابات کارگران شرکت نفت و اعتراضات و مبارزه علیه رژیم پهلوی. شخصیت‌های کتاب همه آشنا و از جنس آدم‌های زخم‌خورده جامعه است که حاضر به تسلیم در برابر اوضاع نیستند. کتاب یاد شده در نخستین دوره جایزه ادبی مشهد دربردارنده رتبه سوم شد.

 

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->