زلزله افغانستان و پاکستان را لرزاند (۲۹ مهر ۱۴۰۴) جزئیات قتل مرد ۶۰ ساله در محمودآباد «پول بده پزشک شو»؛ نسخه خطرناک دولت و مجلس برای سلامت مردم پلنگ جوان در صالح‌آباد بر اثر حمله سگ‌های گله تلف شد عامل ابتلا به کبد چرب با افزایش سن کشف شد هم‌افزایی مسئولان خراسان رضوی برای زندگی بهتر | تدوین ۷سند راهبردی در حوزه سلامت روان و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی برخورد تنگ‌نظرانه با مشاغل سخت و زیان‌آور | درخواست‌های بازنشستگی و حذف عناوین شغلی مشکلاتی برای برخی بیمه‌شدگان ایجاد کرده است استرس چطور سیستم ایمنی را از کار می‌اندازد؟ دیپلماسی منطقه‌ای باید مشکلات و موانع پیش‌ روی گردشگری در مشهد را برطرف کند پوکی استخوان بیماری خاموشی که بی‌صدا استخوان‌ها را می‌شکند وزیر آموزش و پرورش خبر داد: احداث ۳۲ مدرسه با مشارکت اولیا در راستای ارتقای کیفیت آموزش ۱۱۸ زلزله در کشور طی هفته گذشته ثبت شد | خراسان رضوی در صدر لرزه‌خیزترین استان‌ها حق اولاد بازماندگان تأمین اجتماعی هنوز واریز نشده است (۲۹ مهرماه ۱۴۰۴) حل پرونده سرقت با کمک بساط یک دست فروش | پتوی پلنگی، «مارشال» و شرکایش را لو داد توضیحات پلیس درباره بازداشت یک بازیگر به اتهام تجاوز زلزله نسبتا شدید در سپیدان فارس در حوالی شیراز (۲۹ مهر ۱۴۰۴) سد فریمان خراسان رضوی در خطر حیاتی ناشی از خشکسالی افزایش ۲۰ درصدی صادرات کالا به کشور‌های آسیایی از مرز سرخس، طی نیمه نخست ۱۴۰۴ مشمولان غیرغایب پذیرفته‌شده در کنکور‌های ۱۴۰۴، تا پایان مهرماه فرصت دارند خود را معرفی کنند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه، ۲۹ مهر ۱۴۰۴) | بارش پراکنده باران، شاید در ارتفاعات شمالی استان  تدوین دستورالعمل جلوگیری از خشونت علیه زنان تا پایان پاییز ۱۴۰۴ مراقبت از کودکان در برابر حوادث سوختگی در فصل پاییز ضروری است زنگ خطر کاهش ید در سبد مصرف ایرانیان کولیوند مجدداً رئیس جمعیت هلال‌احمر شد معاون عمرانی استاندار خراسان رضوی: هدف اصلی از اصلاح معابر شهری، ارتقای کیفیت زندگی شهروندان است آیا خام‌گیاه‌خواری جایگزین درمان دارویی دیابت است؟ ادعای سکته مغزی تتلو تکذیب شد + جزئیات بازداشت یک بازیگر مشهور سینما به اتهام تجاوز به عنف بازنشستگان تأمین‌اجتماعی: پول بیمه تکمیلی بازنشستگان را چه‌زمانی تسویه می‌کنید؟
سرخط خبرها

یک روز و شاید کمتر از یک روز

  • کد خبر: ۷۳۱۱۹
  • ۱۴ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۷
یک روز و شاید کمتر از یک روز
محمدرضا امانی - نویسنده
گفت خواب دیدم در یک صبح آفتابی، جمعیت زیادی در یک پیاده‌روی عمومی که آخرش به بیابان‌ می‌رسید، راه می‌رفتند. معلوم بود که همه از زن و مرد و کودک، خوشحال هستند و دست هرکدامشان هم یک مشمای بزرگ بود. به ابتدای بیابان که رسیدند، حلقه بزرگی تشکیل دادند و پلاستیک‌های دستشان را پرت کردند وسط و خیلی زود کوه بزرگی از زباله درست شد. بعد برای یک نفر که شبیه دونده‌های المپیک، لباس ورزشی سفید تنش بود و مشعل روشنی هم به دست داشت، راه باز کردند.
 
دونده المپیک آتش مشعل را به کوه عظیم مشمایی نزدیک کرد و در چشم برهم زدنی شعله‌ها به آسمان زبانه کشید. آتش که لهیب کشید، ازمیان مشماها، ماسک‌های سفید نیم سوخته‌ای در هوا معلق شد و مردم همدیگر را در آغوش گرفتند و هورا کشیدند. هیچ کدام از شیوه نامه‌های بهداشتی هم در کار نبود. انگارنه انگار که مدت هاست این نوع رفتار قدغن و ممنوع شده است، حتی فاصله اجتماعی را هم رعایت نکرده بودند. گفت از روزی که در قرنطینه هستم، همه خواب هایم همین طوری شده است. یا خواب می‌بینم که کرونا تمام شده است و مردم دارند مثل جشن قهرمانی تیم ملی در خیابان‌ها شادی می‌کنند یا کابوس می‌بینم که کرونا همه مردم را از پا درآورده است و تنهای تنها در جنگلی سوخته یا شهری متروکه، به دنبال بقیه آدم‌ها می‌گردم. انگار همه مردم جهان یک شبه به جای دوری کوچ کرده اند. گفت این قرنطینه هم چیز بدی نیست. وقتی ناچاری ۲۰ روز تمام، تک وتن‌ها در اتاقک پشت بام که تا قبل از آن حکم انباری را داشت سر کنی، به خیلی چیز‌ها فکر می‌کنی.
 
آدمی تا هنگامی که از داشتن چیز‌هایی اطمینان دارد، بی خیال و آسوده از کنارشان می‌گذرد. روز‌ها و هفته‌ها و ماه‌ها در کنارشان زندگی می‌کند، بی آنکه حتی از حضورشان آگاه باشد، اما وای به روزی که از دستشان بدهد! گفت گاهی هراس از دست دادن لازم است. اینکه آدم بترسد شاید روزی داشته‌ها و عزیزانش را از دست بدهد. همه تا ابد نمی‌مانند، بنابراین تا درکنار هم هستیم و تا پیمانه عمر و عشق و صبوری سر نیامده است، قدردان یکدیگر باشیم. گفت از همان روزی که نفسش به سختی درمی آمد و کرونا ریه هایش را درگیر کرد، تازه قدر هر یک بار نفس کشیدن را می‌داند. معنی رنگ‌ها برایش متفاوت شده است. آفتاب را بیشتر دوست دارد و ستاره‌ها انگار پرنورتر شده اند. گفت در بیمارستان که بستری بودم و دیدم یکی که جوان‌تر از خودم بود، به چه سادگی از دنیا رفت، تازه معنی آن آیه از قرآن را درک کردم که وقتی در روز قیامت از مردمان سوال می‌شود چقدر در دنیا زندگی کرده اید، پاسخ می‌گویند: یک روز و شاید هم کمتر از یک روز.
 
گفت آن قدیم‌ها محله مان یک استخر کوچک روباز داشت که تابستان‌ها تنها زمان فراغتمان بود. برای هر نوبت هم تنها یک ساعت فرصت بود. وقتی نجات غریق‌ها در سوت خودشان می‌دمیدند و اتمام وقت را اعلام می‌کردند، تازه یادم می‌افتاد که هیچ کاری نکرده ام و می‌خواستم در همان چند دقیقه، تمام شنا‌هایی را که بلد بودم، انجام بدهم. گفت خوب است آدم تا وقتی که نجات غریق‌ها سوت نکشیده اند، بداند که فرصت کم است و باید زودتر با همان شنا‌های دست و پاشکسته‌ای که بلد است، طول و عرض استخر را شنا کند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->