تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ ۷۵۰گرم، ۹۰۰ گرم، ۱۲۰۰ گرم. این عددها بیش از آنکه وزنی را بازگو کنند، نشانه موجودیت یک انسان هستند. یک انسان بسیار کوچک که «نارس» میخوانندش، چون خیلی زودتر از ۹ماه و ۹روز معمول پا به این دنیا گذاشتهاست. این نارسان کوچک، برای زندهماندن با مشکلات زیادی روبهرو هستند؛ شاید مهمترینش شیر باشد که برای زندهماندن به آن نیاز جدی دارند. مادران چنین نوزادانی بهعلت وضع حمل زودتر از موعد، شیر موردنیاز کودک خود را ندارند و از سوی دیگر نوزادان نارسی که با شیرخشک تغذیه میشوند، اگر از دست مرگ، جان سالم به در ببرند، دچار مشکلات فراوانی خواهند شد.
رایجترین این مشکلات عفونت است؛ بههمیندلیل رساندن فقط چند سیسی شیر مادر به کودکان نارس نهتنها آنها را از مرگ احتمالی دور میکند، که کمک بزرگی هم برای وزنگیری و سلامت آنان است. چنین امر مهمی را از دو سال پیش «بانک شیر مادر» با جمعآوری شیر اهدایی مادران در مشهد عهدهدار شده است. یازدهم مرداد، روزجهانی شیرمادر، بهانهای شد برای پرداختن به ترویج اهدای شیر مادر و «بانک شیر مادر».
مرداد۹۸ همزمان با روز جهانی شیر مادر افتتاح شد. اولین بانک نبود؛ زیرا حدود سهسال قبل از آن بانک شیر تبریز راه افتاده بود، اما عنوان تنها بانک شمال شرق کشور را گرفت. بعد هم چند استان دیگر بانک شیر را راهاندازی کردند. در تعریفش هم گفتند: «بانک شیر مادر مؤسسهای عامالمنفعه و خیرخواهانه بدون سودرسانی مالی است که با هدف تأمین شیر مادر برای نوزادان نارس و محروم از شیر مادر که در بخش مراقبتهای ویژه (NICU) نگهداری میشوند، زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی مشهد و با کمک خیران فعالیت خواهد کرد.»
بانک شیر در بیمارستان امالبنین (س) راهاندازی شد؛ اینجا شیر مادران را دریافت میکنند، مراحل پاستوریزهکردن را انجام میدهند و در یخچالهای مخصوص نگهداری میکنند و روزانه به والدین نوزادان نارس تحویل میدهند. هدف این است که شیر مازاد برخی مادران به دست نوزادانی برسد که از شیر مادر محروماند. اینگونه است که برخی مادران تا یکسال، شیر خود را اهدا میکنند؛ بدون هیچ هزینه و چشمداشت مادی.
با یک برگ کاغذ و کیف بزرگ بچه که در دست دیگرش است، چندبار از پلهها بالا و پایین میرود. از پرسوجوهایش میفهمم که آمده تا سهمیه شیر بگیرد. مادر جوان در پاسخ به اینکه نوزادش کجاست و روزانه چقدر شیر تحویل میگیرد، میگوید: دوقلوهایم هفته ۲۹ بارداری به دنیا آمدند و دو هفته است که در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان قائم (عج) بستری هستند. با نامهای که دکتر مینویسد هر چند روز یکبار میآیم و شیر میبرم. برای هرکدامشان روزانه ۲۰۰سیسی لازم است که گاهی چند ظرف میدهند برای چند روز.
این مادر جوان با زایمان زودهنگامی که داشته است، شیری ندارد که به بچههایش بدهد و اگر باشد، فقط پاسخگوی یکی از آنهاست و خوشحال است که جایی برای گرفتن شیر مادر وجود دارد.
بعد از دوسال هنوز وقتی نسترن کرمانی ماجرا را تعریف میکند، اشک میریزد. روزهایی که باید شیرینی تولد فرزندش را جشن میگرفت، تنها سختیها را در ذهنش به جا گذاشت: دختر من نارس نبود، با وزن ۲کیلو و ۵۰۰گرم به دنیا آمد، اما به خاطر زمینه حساسیت ژنتیکی شدید، هیچ شیرخشکی با مزاجش سازگاری نداشت. خودم هم شیر کافی نداشتم. یا گرسنه بود، یا بعد از خوردن شیرخشک مدام دلدرد داشت و به خودش میپیچید و من هم کاری از دستم برنمیآمد.
او پرستار بیمارستان است. دخترش چندماه قبل از راهاندازی بانک شیر مشهد به دنیا آمده بود و او از هرکسی که میدید، سراغ مادری را میگرفت که شیرش اضافه باشد و حاضر باشد کمی از آن را به فرزند او بدهد؛ «به پرسنل بیمارستان امالبنین التماس میکردم اگر مادری هست که شیر اضافه دارد به من خبر بدهند. خبرش را شنیدهبودم که قرار است یک بانک شیر راهاندازی شود و برایش لحظهشماری میکردم.»
او شنیده بود برای دریافت شیر ذخیره بانک، نوزادان نارس در اولویت هستند، اما وقتی شرایط بد فرزندش را دیدند، پس از افتتاح بانک شیر، به فرزند او هم شیر داده شد.
نسترن با کمکهای بانک شیر توانست فرزندش را که از ششماهگی دیگر لب به شیر خشک هم نزد، بزرگ کند. به گفته او، چون کسی از وجود این بانک اطلاع نداشت، ذخایر شیری خیلی کم بود؛ بههمیندلیل بهناچار مادری را هم پیدا کرد تا گاهی برایش شیر بفرستد، اما این شیر مثل شیر بانک رایگان نبود و نسترین هزینه خورد و خوراک آن مادر را باید برعهده میگرفت.
«تنها بانک شمال شرق کشور»، یعنی نهتنها از مشهد مراجعهکننده دارد، که شهرها و شهرستانهای اطراف را هم پوشش میدهد. نمونهاش فرزند سکینه گروهی است که از چناران مشتری این بانک است. سکینه درباره تولد پسرش میگوید:، چون نارسایی دهانه رحم داشتم، فرزندم هفته۲۹ حاملگی به دنیا آمد. در چناران زایمان کردم، اما تخت خالی بخش مراقبتهای ویژه نداشتند و ما را فرستادند مشهد.
ماندگاریشان در بیمارستان مشهد ۹۰روز طول کشیده است؛ زیرا علاوهبر نارسبودن نوزاد دچار عفونت روده شد و باید درمان میشد. خودش درباره آشنایی با بانک شیر ادامه میدهد: وقتی پسرم به دنیا آمد، فکر میکردم باید به او شیر خشک بدهم، اما چند روز بعد، از مادران دیگری که در آن بخش بودند، شنیدم جایی به اسم بانک شیر هست. دکتر نامه میداد و میرفتم شیر را تحویل میگرفتم.
روزهای اول تولد فرزندش به فامیل و آشنا التماس میکرده که برای نوزادش شیر بفرستند، گاهی میفرستادند، اما حرفهایی هم میزدند که از شنیدنش ناراحت میشد. از وقتی بانک شیر را پیدا کرد، خیالش از حرف و حدیثهای فامیل راحت شد؛ بااینحال دوران ماندگاری نوزاد سکینه در بخش مراقبتهای ویژه که طولانی شد، ناچار شد لابهلای شیر دریافتی از بانک، بهناچار به فرزندش شیر خشک هم بدهد. میگوید: یک هفته است که برگشتیم خانه، اما بهخاطر عفونت هنوز میترسم شیر خشک بدهم. پسرم یک روز کامل شیر خشک خورد و خیلی اذیت شد؛ بههمیندلیل هنوز هم میروم بانک تا شیر دریافت کنم. اولویت بانک، نوزادان نارس بیمارستانها هستند، چون ذخایرشان خیلی کم است.
خانم بخشی، مادر یکی از اهداکنندگان شیر است. نوهاش که به دنیا آمد، زردی داشت؛ برای همین در بیمارستان ارتش بستریاش کردند. همانجا از پرستاران شنید که مکانی برای اهدای شیر هست، برای نوزادان نارسی که جانشان به این چند سیسی شیر مادر وابسته است. میگوید: از دهروزگی بچه تا سهماهگی دخترم شیرش را میدوشید و میفرستاد برای بانک. بعد از آن، چون بچه وزن گرفته بود و بیشتر شیر میخورد، دیگر نتوانست.
البته اولویت اصلی برای بانک شیر هم تغذیه نوزاد مادر است و فقط درصورتیکه شیر اضافه باشد، بهتر است بهجای دور ریختهشدن به بانک اهدا شود.