محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - دو مقوله فرهنگ عاشورا و فرهنگ رضوی، اولی به دلیل ماهیت آرمانی و آزادی خواهانه اش و دومی به دلیل واقع شدن حرم حضرت امام رضا (ع) در ایران و تجربههای ملموس مردم از فرهنگ زیارت، مرزهای ماهیت دینی را درنوردیده و به بخشی از فرهنگ عمومی جامعه ایران تبدیل شده اند. بدین ترتیب، کارکرد شخصیتی امام رضا (ع) با وصف دل نشین امام رئوف و همچنین واقع شدن بارگاه ملکوتی امام هشتم (ع) در شهر مشهد، نوع نگاه مردم به مقوله زیارت را تحت تأثیر و از این رو بخشی از هویت معنوی جامعه ایران را تحت تأثیر خود قرار داده است.
با این حال، مرور آثار نمایشی در قاب تصویر به وضوح حاکی از آن است که تلاشهای هنری در این حوزه، به لحاظ کمیت و کیفیت، تناسبی با عظمت و اهمیت این موضوع ندارد. بر همین اساس، به نظر میرسد که ادامه روند تولید آثار نمایشی با محوریت زندگی امام رضا (ع) و فرهنگ رضوی نیازمند آسیب شناسی و بازنگری جدی است. در ادامه مروری داریم بر مهمترین آثار ساخته شده درباره آن حضرت و البته به دنبال آن هستیم که جای خالی تولیداتی که میتوانند در این عرصه درخور ارائه باشند را مورد اشاره قرار دهیم.
در سالهای نه چندان دور، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به نحوی اداره میشد که بخشی از اعتبار و جذابیتش را مدیون سریالهای باکیفیت و پرهزینهای بود که از آنها با عنوان مجموعههای الف ویژه یاد میشد. این سریالها که غالبا مضامین تاریخی و مذهبی داشتند، علاوه بر اینکه بخش عمدهای از میزان رضایت مخاطبان را فراهم میآوردند، به لحاظ فرهنگی هم ارزشهای شایان ذکری را در خود میپروراندند که شاید سالها بعد تأثیر خودش را نشان میداد. از میان مهمترین تولیدات الف ویژه تاریخ تلویزیون، فقط سریال «ولایت عشق»، اثر مهدی فخیم زاده، به موضوع زندگی امام رضا (ع) اختصاص یافته است و همچنان لزوم تولید یک کار جدید با این رویکرد در رسانه ملی احساس میشود.
«ولایت عشق» مجموعه خوش ساختی بود که در زمان خودش یک سریال پربازیگر هم به شمار میرفت. تنها سریال تاریخی مهم تلویزیون با محوریت امام رضا (ع)، به لحاظ تعدد لوکیشن و پروداکشن عظیم، استاندارد بالایی داشت؛ در حالی که موسیقی قوی مرحوم بابک بیات و صدای محمد اصفهانی هم بر اثرگذاری آن میافزود. ریتم فیلم نامه این مجموعه به نحوی بود که مخاطب را راضی میکرد. در حالی که نمایش تصویر نورانی امام هشتم (ع) با نوشتار مناسب دیالوگ، احساسات مخاطب در هنگام تماشای این اثر را به اوج میرساند. انتخابی شجاعانه و اثربخش که نه قبل از آن در هیچ مدیومی رخ داده بود و نه بعدتر تکرار شد.
با این همه، «ولایت عشق» تنها بخشی از زندگی امام رضا (ع) را روایت میکرد و از این نظر است که لزوم تولید آثار دیگری با همین موضوع احساس میشود. واقعیت آن است که شواهد تاریخی درباره زندگی امام هشتم (ع) آن قدر زیاد و پرجذبه هستند که میتوانیم تولید چندین اثر سریالی دیگر را، از زوایایی تازه، انتظار داشته باشیم، اما ظاهرا رسانه ملی برنامه خاصی برای طراحی و اجرای پروژههایی از این دست ندارد.
مهمترین تلاشهای سینمای ایران برای پرداختن به موضوعات مرتبط با امام رضا (ع) در سه گانه مهم رسول صدرعاملی درباره موضوع زیارت خلاصه میشود. این کارگردان باسابقه که شاخصههای فرهنگ زیارت و تأثیر معنویت ناشی از برکت وجود امام رضا (ع) را به خوبی میشناسد، در سه فیلم «شب»، «هر شب تنهایی» و «در انتظار معجزه» با لحنی تقریبا یکسان به موضوع زیارت و تأثیر ارتباط معنوی با امام رضا (ع) در زندگی شخصی افراد و تحول نگاه مردم میپردازد.
این سه فیلم که از بازیگران کاربلدی همچون مرحوم خسرو شکیبایی، مرحوم عزت ا... انتظامی، امین حیایی، لیلا حاتمی، حامد بهداد و حمید فرخ نژاد بهره برده اند، در محتوا نگاه مشابهی را عرضه میکنند در حالی که لزوم بروز خلاقیت در این عرصه کاملا احساس میشود و متأسفانه مسیر فیلم سازی صدرعاملی در ترویج فرهنگ رضوی به نحو شایستهای از سوی فیلم سازان جوانتر ادامه پیدا نکرده است.
به نظر میرسد که سینمای ایران در ارتباط با موضوع فرهنگ رضوی از دو کاستی عمده رنج میبرد. اول اینکه سینما نسبت به آثار تاریخی بدبین شده و تعداد فیلمهای تاریخی روی پرده به سمت صفر میل میکند!
دلیل این وضعیت هزینه سنگین پروژههای تاریخی، نمایش شتاب زده فیلمهای تاریخی و مذهبی در تلویزیون طی سالهای گذشته و عادت نداشتن مخاطب به تماشای این قبیل آثار بر روی پرده سینماست. از سوی دیگر، خلاقیت روایی و طراحی موقعیتهای پیچیده هم دیگر عاملی است که باعث شده مسیر فیلم سازان ایرانی در تولید آثاری با محوریت فرهنگ رضوی با دست انداز روبه رو شود.
ماجرا از این قرار است که عموم نویسندگان سینمای ایران از نگارش متونی با مضامین دینی فاصله گرفته اند، زیرا فکر میکنند ممکن است با اتهام سفارشی ساز بودن روبه رو شوند یا اگر اثرشان پیچیدگیهای بیشتری داشته باشد، احتمالا مشمول ممیزیهای سنگین شوند و حساسیتهای زیادی را متوجه خود کنند، چنان که فیلم خوش ساخت «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش هرگز به اکران عمومی نرسید و حتی «مختارنامه» داود میرباقری هم به دلیل همین حساسیتها با تغییرات جدی روی آنتن رفت.
در کنار تلویزیون و سینما، رسانههای تصویری دیگری هم در ایران فعالیت دارند که ظرفیتهای پرشماری در پرداختن به فرهنگ رضوی را در خود میپرورانند. جشنوارههای فیلم کوتاه میتوانند عرصه مهم و تأثیرگذاری در ترویج تولیدات مرتبط با فرهنگ رضوی باشند. درک شدنی است که مدیوم فیلم کوتاه امکان تولید فیلم تاریخی با محوریت زندگی امام رضا (ع) را نداشته باشد، اما اگر حمایتهای لازم به نحو شایسته انجام شود، فیلمهای کوتاه میتوانند کارهای بزرگی درباره فرهنگ زیارت انجام دهند، زیرا فیلم کوتاه عرصهای برای ارائه تأمل برانگیز مضامین مهم و تأثیرگذار در زمانی اندک است.
در این مورد و با توجه به کم هزینه بودن فیلمهای کوتاه، تأمین تجهیزات فنی یکی از مهمترین اولویت هاست و ابزارهای ابتدایی اگر به نحو مطلوب و عادلانه در اختیار علاقهمندان قرار گیرند، عرصه تولید فیلمهای کوتاه با محوریت فرهنگ رضوی و تمرکز بر مفهوم زیارت میتواند دگرگون شود.
شبکه نمایش خانگی، دیگر رسانهای است که این روزها در اوج محبوبیت و اقبال عمومی به سر میبرد، اما تاکنون حتی یک مورد سریال دینی تاریخی هم در آن تولید و پخش نشده است. تنها تجربه مستقیم این رسانه از پرداختن به فرهنگ رضوی به سریال «آقازاده» اثر بهرنگ توفیقی اختصاص دارد. جایی که برای یکی دو قسمت شخصیتهای راضیه و حامد، ماه عسل خود را در شهر مشهد و در جوار بارگاه امام هشتم (ع) گذراندند و از برکات این سفر بهرهمند شدند.
امروز اگر تلویزیون به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتواند پروژههای باکیفیت و پرهزینه تولید کند، شبکه خانگی با همکاری حامیهای بخش خصوصی، برای تولید آثار درجه یک هزینههای سنگین میکند و اغلب با استقبال مردم هم روبه رو میشود. در چنین شرایطی، تولید آثار تاریخی با محوریت امام رضا (ع) میتواند ظرفیتهای ایجاد شده در شبکه خانگی را به سمت تعالی فرهنگ عمومی هدایت کند.
آثار مستند، دیگر عنصر درخور اعتنا و دارای ظرفیت رسانههای نمایشی هستند که میتوانند بخشی از وظیفه ترویج فرهنگ رضوی را در کشور تحقق بخشند. متأسفانه هنوز هم اگر بخواهیم از بهترین مستندهای تاریخ با محوریت فرهنگ رضوی یاد کنیم، ناچاریم از «رضای رضوان» به کارگردانی مجید مجیدی نام ببریم که بیش از پانزده سال از تولید آن میگذرد. مستندها به نحو ذاتی امکانات چشمگیری برای برخورد چالشی با موضوعات دارند و میتوانند پرسشهای عمیق تری را درباره فرهنگ رضوی مطرح کنند یا حتی به شبهات دینی پاسخ دهند. در ایران اما، سینمای مستند همچنان مقولهای قدرنادیده و فراموش شده به شمار میرود که ظرفیت هایش در خدمت بازنمایی مضامین برجسته دینی و اعتقادی قرار نمیگیرد.
وقتی یک برنامه تلویزیونی مثل «ماه عسل» میتواند گفت وگویی را با یکی از خادمهای باسابقه حرم امام رضا (ع) ترتیب بدهد و چنان در سطح کشور دیده شود که هنوز، پس از نزدیک به یک دهه، بریدههای آن گفتگو در فضای مجازی دست به دست میشود، دیگر مدیومهای نمایشی هم میتوانند قطعات دیگری از فرهنگ رضوی را به گوش دوستداران حضرت امام رضا (ع)، در ایران و دیگر نقاط دنیا، برسانند.