هانیه فیاض | شهرآرانیوز؛ ۱۷ژوئن روز جهانی مبارزه با بیابانزایی در سراسر جهان نامگذاری شده است. بیابانزایی ناشی از خشکسالیها و قحطیهای شدید در اواخر دهه۱۹۶۰ و اوایل۱۹۷۰، یکی از معضلات کشورهای توسعهنیافته در سطح بینالمللی مطرح شد. ۱۷ژوئن۱۹۹۴ و پس از تدوین نهایی کنوانسیون مقابله با بیابانزایی، سازمان ملل این روز را روز جهانی مبارزه با بیابانزایی نام گذاشت.
استفاده بهینه و مطلوب از امکانات، ظرفیتها و ثروتهای طبیعی ضرورتی برای پیشرفت، تحول و رشد جوامع است، اما بیابانزایی عاملی در نابودی منابع و ثروتهای ملی و معضلی است که باید برای مهارش اقدام کرد تا از پیامدهای نامبارک آن پیشگیری شود. هماکنون ایران ۳۲میلیون هکتار بیابان دارد که هم منشأ زمینشناسی و هم منشأ اقلیمی دارد و در دهه گذشته به علت اعمال سیاستهای اشتباه در زمینه مدیریت منابع آب و کشاورزی و درمجموع به دلیل تغییر اقلیم و دخالتهای انسانی، حدود یکمیلیون هکتار کانون گردوغبار فعال به آمار بیابانهای کشور افزود شده است.
در این میان خراسانرضوی نیز یکی از استانهای وسیع و البته با اقلیم خشک و نیمهخشک و دارنده بخش زیادی از بیابانهای کشور است و در مسیر رشد بیابانزایی قرار دارد که حدود نیمی از گستره آن را بیابان تشکیل داده است، بهطوریکه به گفته مسئولان و کارشناسان، یکمیلیونو ۲۵۵ هزار هکتار کانونهای بحران فرسایش بادی در قالب ۳۰ کانون در ۲۲ شهرستان در خراسانرضوی وجود دارد و از مجموع حدود ۱۱.۷ میلیون هکتار گستره خراسانرضوی، ۵.۵ میلیون هکتار، معادل ۴۷ درصد، را عرصههای بیابانی تشکیل میدهد.
رئیس اداره امور بیابان ادارهکل منابع طبیعی و آبخیزداری خراسانرضوی در اینباره اینگونه توضیح میدهد: گردوخاک و غباری که خراسانرضوی را تحتتأثیر قرار میدهد، دو منشأ داخلی و خارجی دارد. ۳۰ کانون بحرانی فرسایش بادی با منشأ داخلی و گردوخاک و غباری که از صحرای قرهقوم ترکمنستان و دریاچه خشک شده آرال به سمت ایران میآید، منشأ خارجی را تشکیل میدهند.
محمود زنگنه درباره کانونهای بحرانی فرسایش بادی ادامه میدهد: شناسایی کانون فرسایش بادی در خراسانرضوی نخستینبار در سال ۱۳۸۹ به کوشش دفتر امور بیابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور انجام شد که در آن زمان در استان ۱۵ کانون بحرانی با مساحت بیش از ۷۶۸ هزار هکتار وجود داشت.
وی به آخرین بازنگری شناسایی کانونهای بحرانی که در سال ۱۳۹۸ در استان انجام شده است، اشاره میکند و میگوید: ۲ میلیونو ۴۷۰ هزار هکتار عرصههای تحتتأثیر فرسایش بادی است و از این مقدار یکمیلیونو ۲۵۵ هزار هکتار کانونهای بحران فرسایش بادی در قالب ۳۰ کانون در ۲۲ شهرستان وجود دارد. همچنین سالانه میزان خسارتی که کانونهای بحرانی فرسایش بادی در استان به اماکن اقتصادی، کشاورزی، زیستی، زیرساختها و... وارد میکند، بیش از ۱۳۰ میلیارد تومان است.
زنگنه عوامل بیابانزایی را به دو بخش طبیعی و انسانی تقسیم میکند و میافزاید: عوامل طبیعی شامل خشکسالیها، تغییر اقلیم و گرمشدن هوا، کاهش بارندگی و... و عوامل انسانی نیز تخریب زمینها و چرای بیرویه دام، شورشدن آبها و... را دربرمیگیرد.
او با اشاره به اینکه نخستینبار در سال۱۳۴۴ اولین ایستگاه تثبیت شن کشور در خراسانرضوی و در منطقه حارثآباد شهرستان سبزوار ساخته شد، بیان میکند: با فاصله پنجششسال، چندین ایستگاه دیگر در همان شهرستان و روستای قوژد گناباد ساخته شد و از آن زمان شیوههای مختلف برای بیابانزدایی ازجمله عملیات بیولوژیک مانند نهالکاری همراه آبیاری، مدیریت هرزآب همراه بذرپاشی و عملیات مکانیکی مانند مالچپاشی، ایجاد تله رسوبگیر و ایجاد بادشکن غیرزنده و عملیات مدیریتی مانند قرق و کنترل چرای دام در عرصههای بیابانی بهکوشش ادارهکل منابعطبیعی انجام شده است.
زنگنه به اقدامات بیابانزدایی در استان نیز اشاره میکند و توضیح میدهد: در استان ۵۷۴ هزار هکتار جنگل بیابانی داریم که ۲۷۰ هزار هکتار بهصورت طبیعی و ۳۰۴ هزار هکتار دستکاشت بوده که از دهه چهل تاکنون کاشته شده است.
یک کارشناس حوزه حفاظت از محیطزیست نیز درباره افزایش سطح بیابانها معقتد است که در دو قرن گذشته بهخصوص از چند دهه پیش بیابان اثرات مخرب و زیانآوری به محیطزیست وارد کرده است و بر اثر استفاده نادرست از منابع طبیعی، بیابانها بهسرعت گسترش یافتهاند که در سالهای ۱۳۴۱تا۱۳۶۹ حدود ۴ میلیون هکتار به وسعت بیابانهای ایران افزوده شده است.
مهدی بیهقی در تعریف بیابان، قسمتی از زمین را که خشک، کشتناپذیر و بدون پوشش گیاهی باشد، بیابان میخواند و میگوید: بیابان به مناطقی اطلاق میشود که اقلیم فراخشک و خشک با متوسط بارندگی سالانه کمتر از ۱۵۰میلیمتر دارند و درصد پوشش گیاهی آنها کمتر از ۱۰درصد است. البته نکته مهم آن است که نمیتوان همه بیابانها را با وجود اوضاع گوناگونی که از نظر وضعیت طبیعی مانند میزان بارندگی، شدت خشکی، جنس خاک و پوشش گیاهی دارند، در یک ردیف قرار داد.
وی با بیان اینکه بیابانزایی عوارض و پیامدهای نامطلوبی به همراه دارد، توضیح میدهد: ازجمله آنها میتوان به انهدام سرمایهها مانند کشتزارها و مراتع، فروپاشی نظام بخشی دامداران و کشاورزان، هجوم ریزگردها، افزایش مهاجرت به نقاط شهری و افزودن مشکلات اجتماعی و اقتصادی شهرهای بزرگ اشاره کرد.
او تأکید میکند: بر اساس دستورالعملهای کنوانسیون مقابله با بیابانزایی، دو مقوله بیابانیشدن و تخریب سرزمین مفاهیمی جدا از یکدیگر هستند و بر اساس آخرین اطلاعاتی که ایران به این کنوانسیون ارائه داده، حدود ۱۰۰میلیون هکتار از زمینهای کشور ما در معرض تخریب سرزمین است که در این میان ۷۵میلیون هکتار در معرض فرسایش آبی و ۲۵میلیون هکتار در معرض فرسایش بادی قرار دارد و از این مقدار، ۲ میلیونو ۴۷۰ هزار هکتار عرصههای تحتتأثیر فرسایش بادی در خراسانرضوی است.
کارشناس حوزه حفاظت از محیطزیست بیابان را تهدیدی برای منابعطبیعی میداند و میگوید: با توجه به روند کنونی، وقوع پدیده گردوغبار در استان ممکن است با شدت بیشتری رخ دهد؛ بنابراین لازم است اقدامات پیشگیرانه با استفاه از منابع مربوط برای این موضوع انجام شود.
معاون پایش و نظارت ادارهکل حفاظت محیطزیست خراسانرضوی درباره وضعیت گردوغبار برخاسته از مناطق فرسایشی استان میگوید: براساس مطالعات، سالانه حدود ۲۱۹ هزار تن گردوغبار از این مناطق بلند میشود و در دیگر مناطق شهری نشست میکند.
محمد عرفانی درباره اهمیت توجه، همکاری و همافزایی دستگاههای وظیفهمند با هدف مدیریت مؤثر موضوع گردوغبار استان تأکید میکند و توضیح میدهد: بر اساس آییننامه هماهنگی، پیشگیری و مدیریت گردوغبار مصوب هیئتوزیران کارگروه زیربنایی توسعه روستاییعشایری، آمایش سرزمین و محیطزیست به شورای برنامهریزی توسعه استان مسئولیت هماهنگی دستگاههای عضو و پیگیری اقدامات و اجرای مؤثر مصوبات ملی در استان را بر عهده خواهد داشت و کارگروه امور زیربنایی علاوه بر وظایف مشروح اموری ازجمله بررسی و ارائه راهکارهای مقابله با خشکسالی، فرسایش خاک، بیابانزایی و گردوغبار و نظارت و جلوگیری از روند افزایش وسعت کانونهای غبارخیز، ارائه گزارش از مناطق غبارخیز و نظارت و آموزش و دیگر مسئولیتهای مؤثر در این زمینه را نیز برعهده دارد.
وی به بازبینی و بررسی برنامه عمل ۱۰ ساله استان در کمیته فنی کارگروه اشاره میکند و ادامه میدهد: نتیجه این برنامه با اصلاحاتی که در آن انجام شد، به دبیرخانه کارگروه امور زیربنایی ارسال شد تا در شورای برنامهریزی استان مطرح و مصوب شود و طبق این برنامهریزی ۱۰ ساله بتوانیم نتایجی درباره کنترل کانونهای گردوغباری داشته باشیم.
او با اشاره به اینکه کانونهای بحرانهای فرسایش بادی در سالهای گذشته دوبرابر شده و از ۱۵ به ۳۰ کانون رسیدهاند، بیان میکند: استان ما از سال ۱۳۹۷ تحتتأثیر جریانهای جدی گردوغبار قرار گرفته است و این موضوع در سال ۱۴۰۱ مدارس استان را به تعطیلی کشاند. از طرفی وزارت امورخارجه هم در این امر دخیل است. ما در این دوران تحتتأثیر کانونهای خارج از کشور نیز قرار میگیریم. دو کانون گردوخاک قرهقوم در ترکمنستان و افغانستان وجود دارد که شهرهای مشهد و سرخس را تحتتأثیر جدی قرار میدهند. همچنین باید در نظر داشت که کانونهای بحران ریزگرد داخلی و نیز در کشورهای همسایه شمالی و شرقی ازجمله عوامل مؤثر در بروز آلودگی هوای کلانشهر مشهد هستند.
معاون پایش و نظارت ادارهکل حفاظت محیطزیست خراسانرضوی ادامه میدهد: نگرانی درباره افزایش گردوغبار در استان و بهخصوص مشهد، باید جدی گرفته شود و سازمانهای متولی باید به مدیریت کانونهای گردوغبار داخلی در استان اقدام و از گسترش این کانونها جلوگیری کنند. ما باید همین تعداد کانونها را مدیریت کنیم که دچار مخاطرات جدی نشویم.
او مشهد را یکی از کانونهای جدی جمعیت برمیشمرد و میافزاید: در شمالشرق و شرق کشور به مشهد باید توجه ویژهای کرد. زیرا اگر این کانون جمعیتی تحتتأثیر گردوغبارهای غرب کشور قرار بگیرد، امکان جابهجایی جمعیت آن وجود ندارد و درواقع باید با عزم ملی چارهاندیشی مناسبی صورت گیرد تا پدیده گردوغبار کنترل شود.