گرایش به زیبایی از ابتدای خلقت بشر تمایلی فطری بوده و در هر زمانی به شکلی خود را به نمایش گذاشته است. این تمایل ذاتی بنا به فطرت خداداد، همواره در میان زنان نمود بیشتری داشته است.
به طور کلی، با مرور تاریخ بشر، به نظر میرسد انسانها با ایجاد تغییر در بدن خود، در پی برطرف کردن نیاز فطری و روحی و اجتماعی خویش به زیبایی و جمالخواهی بودهاند و هستند. اما در قرن کنونی و دهههای اخیر، برداشت از زیبایی با تغییراتی همراه شده است و در قالب مجموعهای از تناسباندام، آرایش، پوشش، میزان جذابیت و بینقصبودن بهویژه به نوجوانان و جوانان القا میشود.
با گذر زمان و پیشرفت علم پزشکی، در عصر کنونی، جراحیهای زیبایی به یکی از مصادیق دخل و تصرف در بدن به منظور زیباسازی، مطرح شده و زیبایی مصنوعی را به یک صنعت برای پزشکان تبدیل کرده است. با تغییر ذائقه انسانهای امروزی و رواج پدیده مد، جراحیهای زیبایی از روشهایی بهره گیرندکه زنان بسیاری برای به دست آوردن زیبایی دلخواه، با پذیرش خطر و احتمال آسیب، بر بدن خود اعمال میکنند.
در ایران، جراحی زیبایی بینی از اواخر دهه ۶۰ خورشیدی شتاب روزافزونی گرفت که عمده مشتریان آن را زنان و دختران گروه سنی چهارده تا ۴۵ سال تشکیل میدادند. البته در سالهای اخیر، مردان نیز در زمره افراد خواستار جراحی زیبایی بینی و کوچک کردن یا فرم دادن شکم قرار گرفتهاند.
زنان ایرانی به دلیل کمتحرکی و بیتوجهی به ورزش، بیش از زنان دیگر دچار اختلالات اندامی میشوند و زودتر نشاط و تازگی اندام خود را از دست میدهند که با بروز تغییراتی در گرایش به مد، تمایل آنها به جراحیهای زیبایی اندامی نیز به طور درخور توجهی بیشتر شده است. (فصلنامه علمیپژوهشی زن و جامعه، سال هشتم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۹۶)
روانشناسان براین باورند، تصویری که امروزه از دوران کودکی در قالب انیمیشنها و عروسکها از بدن انسان ارائه میشود به گونهای است که سبب تغییر طرحواره بدن در ذهن افراد میشود و زن و مرد فکر میکنند بدن آنها آنگونه که باید باشد نیست؛ بنابراین نوجوانی که هنوز هویت جسمانیاش شکل نگرفته است، با دیدن این تصاویر به توقعی غیرواقعی از بدن و چهره خود میرسد که ابتلا به افسردگی و اضطراب و کاهش اعتمادبهنفس و عزت نفس را در این قشر به دنبال دارد.
هرچند تمایل به زیبایی موضوعی ذاتی است، آنچه امروز در جامعه میبینیم رفتاری افراطی است و از یک تصویر ذهنی واقعبینانه، بسیار فاصله دارد.
باید بدانیم «توهم زشتی» یا «اختلال بدشکلهراسی» تنها یکی از دلایل تمایل افراطی به جراحیهای زیبایی است، اما عوامل بسیاری در کشور ما بانوان را به سوی این موضوع و نپذیرفتن واقعیت وجودی خود سوق میدهند ازجمله زمانی که توجه به ارزشهای درونی و وجودی زنان کمرنگ میشود توجه به ظاهر و تأکید بر جذاب بودن جای آن را پر میکند. از سوی دیگر، با توجه به توسعه فضای مجازی و اهمیت یافتن بلاگرها، سلبریتیها، سینما و فیلمها، مجلات، رسانهها و ... این طرز فکر به جوانان القا و سبب میشود بسیاری از زنان فارغ از طبقه اجتماعی، از ظاهر خود احساس شرم و نارضایتی کنند.
از آنجا که اعمال جراحی زیبایی یکی از پردرآمدترین اعمال پزشکی محسوب میشود، پزشکان نیز به این رشته تخصصی گرایش زیادی پیدا کردهاند و بدون بررسی نیازهای روانشناختی مراجعان نوجوان خود، به این جراحیها اقدام میکنند. البته نباید از آمار شکایتهای ناشی از ایجاد نقص چهره و اندام یا مرگومیر ناشی از جراحیهای زیبایی نیز غافل شویم.
از این رو، به نظر میرسد جراحی زیبایی در کشور، نیازمند بازنگری ساختاری جدی از سوی جامعه پزشکی و قانون حاکم بر آن است تا از آسیب بیشتر نوجوانان و جوانان پیشگیری شود. از سوی دیگر، آموزش و ترویج فرهنگ واقعگرایی درباره پذیرش جسم واقعی افراد چه از سوی زنان درباره بدن خود چه از سوی مردان نسبت به بدن همسران خود میتواند تا حد زیادی این پدیده را به تعادل نزدیک کند و از این رفتارهای افراطی بکاهد.