«علم بهتر است یا ثروت؟» این سؤال به ظاهر ساده و تکراری عمری بسیار طولانی دارد. شاید بسیاری از ما براساس تجربیات روزمره مان، با توجه به شرایط اقتصادی موجود و هم چنین نوعی مهجور واقع شدن علم و صاحبان آن در جامعه، در دل خود، ثروت را به علم ترجیح دهیم، اما شأن والای ذاتی علم و دانش سبب میشود دست کم در بیان، علم را ارجح بدانیم. حال باید دید واقعا کدام یک میتواند بر دیگری برتری داشته باشد و این ارجحیت در چه زمینههایی کارساز است.
والدین عموما فرزندان خود را به کسب دانش و ادامه تحصیلات عالی تشویق و تا حدودی وادار میکنند و عبارت معروف «خوب درس بخوان تا سری میان سرها دربیاوری!» بیانگر این نکته است که هنوز دانش در میان ما ایرانیان جایگاه معنوی خود را حفظ کرده است. آمار بالای تحصیلات تکمیلی در ایران به خوبی گویای این مدعاست.
شاید ایجاد تقابل میان علم و ثروت، سؤالی شبیه همان پرسش برخی دوستان و اقوام از کودکان باشد که پدر را بیشتر دوست داری یا مادر. درحقیقت، این سؤال از ریشه اشتباه است و فرزندان هرگز نمیتوانند میان این دو یکی را انتخاب کنند. علم لازمه پیشرفت و توسعه است، اما دانستن اینکه چه دانشی در چه زمان و مکانی میتواند ما را به خواسته هایمان برساند، نخستین علمی است که باید به آن دست پیدا کنیم. رسیدن به دلایل اینکه چرا درآمد ما کم است یا قادر به افزایش آن در طول دورههای مختلف زندگی خود نبوده ایم اولین گام علمی رسیدن به ثروت است. در بسیاری از مواقع، اعتبار جایگزین بسیار مناسبی برای پول است، زیرا نه تنها میتواند عاملی برای کسب و افزایش ثروت باشد بلکه اگر اعتبار از طریق علم و خرد به وجود بیاید، میتوان گفت علم بهتر از پول و به خودی خود یک ثروت معنوی ارزشمند است. این روزها مشکلات اقتصادی بسیاری از ما را به این نتیجه رسانده است که همه خوشی و خوشبختی انسانها در پول دار بودن خلاصه میشود.
البته قطعا با پول میتوانیم زندگی شادتری داشته باشیم، اما با دقت در زندگی افراد ثروتمند، میبینیم بسیاری از آنها حتی با وجود پول زیاد هم شاد نیستند! دلیل این مسئله به یقین به این موضوع برمی گردد که ذهن ما چطور احساس خوشبختی را در ما به وجود میآورد و تا زمانی که انسان علم و خرد لذت بردن از زندگی را نداشته باشد، نمیتواند حتی از بیشترین ثروت هم لذت ببرد. این در حالی است که انسانهای خردمند حتی از یک زندگی عادی هم لذت میبرند و قادرند از کوچکترین بهانهها حس خوبی به دست بیاورند؛ بنابراین میتوانیم بگوییم در این زمینه هم اهمیت علم بیشتر از ثروت است.
از سوی دیگر، در روزگار کنونی و جهانی که به واسطه دانش ارتباطات به دهکدهای کوچک میماند، ثروتمندترین افراد دنیا مانند ایلان ماسک معروف (بنیان گذار، مدیرعامل و مهندس ارشد اسپیس اکس و سرمایه گذار، مدیرعامل و طراح محصولات تسلا) را صاحب بیشترین و توسعه یافتهترین علوم روز میبینیم که اهمیت دانش در رسیدن به ثروت را بیش از پیش برایمان روشن میکند.
در مجموع، همه ما از اهمیت پول در زندگی مان باخبریم و خلاصهکلام این است که اگر میخواهیم طعم ثروت را در زندگی بچشیم، باید درباره مفاهیم مالی و علم ارتباطات، دانش کافی و به روزی داشته باشیم و آنچه در مسیر کسب علم نیز برای فرزندانمان هزینه میکنیم بر پایه همین آگاهیها باشد.