سعید کریمپور | شهرآرانیوز، نشست چهارم هنر و تعارضات اجتماعی با موضوع مرجعیت فرهنگ دینی در زیست معاصر هنرمندان ایران با حضور راضیه رجایی، شاعر و فعال ادبی، محمدرضا قائمی نیک، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم اسلامی رضوی و امیرمهدی حکیمی، مدیر موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس، در سینما هویزه مشهد برگزار شد.
در ابتدای این نشست امیرمهدی حکیمی با اشاره به قطع ارتباط بین نهادهای متولی دین با هنرمندان اظهار کرد: چگونه میتوان با وجود این ارتباط قطع شده انتظار زیست دینی را از هنرمند داشت؟ البته بغیر از این طی این مدت در سیاستگذاریهای هنری نیز اشتباهاتی رخ داده است. همچنین روشنفکری و روشنفکرزدگی هم آفت دیگری است که به جان جامعه هنری ما افتاده است. البته این مساله پیش از انقلاب نیز وجود داشت ولی تاکنون ادامه پیدا کرده است.
وی ادامه داد: روشنفکرزدگی به هنرمند یکسری ژستها و اداهایی را میآموزد که تصور میکند با این ژستها هنرمند دانسته میشود. ما متاسفانه نتوانستهایم این موضوع را با مبانی دینیمان حل کنیم. اینکه یک هنرمند در آثار خود بخواهد از مفاهیم دینی سخن بگوید، تحجر و پسرفت نیست. بخشی از جامعه هنری کشور اهل مطالعه است اما تکبعدی به مسائل نگاه کرده و چندوجهی به مسائل نمینگرد. این موضوع موجب میشود با شرایط دینی هم آشنایی پیدا نکنند.
حکیمی با اشاره به عدم نزدیک شدن دستگاههای متولی دین به جامعه هنرمندان گفت: در نتیجه همه این مسائل یک شکاف و گپ بین جامعه هنری و دینی ما شکل گرفته است. در حقیقت ما نتوانستهایم در جامعه هنری نقشی ایفا کنیم و از همین رو نمیتوان توقعی هم از این جامعه داشت.
مدیر عامل موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی اضافه کرد: در حال حاضر شرایط به گونهای شده که به دلیل همین روشنفکرزدگی افراد مذهبی هم وارد فضای هنری نمیشوند. آیا یک فرد مذهبی میتواند در این فضا سخن بگوید؟ البته در یکسری نقاط این شرایط فراهم شده است.
وی تصریح کرد: به طور کلی هر هنرمند آنچه را میزید، خلق میکند. هر هنرمندی به باور و اندیشه درون خویش نیز متعهد است. حال در چنین شرایطی این سوال مطرح میشود که چگونه باید یک هنرمند را درگیر زیست با مبانی دینی کرد؟ ما این مسائل را تبیین نکردهایم. تا این آشتی رخ ندهد، مشکل حل نخواهد شد و نمیتوان بر زیست هنرمند اثر گذاشت. در چنین شرایطی او نمیتواند اثری خلق کند که ذاتا با مبانی دینی در ارتباط باشد.
حکیمی با ابراز تاسف از نپرداختن به مسائلی نظیر رابطه دین و هنر در طول این سالها بیان کرد: با نگاهی به تاریخ دین میتوان دید که پیامبر(ص) و ائمه(ع) همیشه نسبت به شعرا و اهل ادب توجه ویژهای داشته و به آنان صله هدیه میکردند. در واقع آن زمان شعر رسانه تشیع بود و امروز در همه ابعاد هنر، هنرمندان لیاقت دریافت این صلهها را دارند.
مدیر عامل موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی اضافه کرد: البته این درست است که امروز یک شاعر آن تاثیری که در گذشته داشت را ندارد که این موضوع عوامل زیادی دارد. در واقع امروز عناوین مختلفی به هنر اضافه شده که شاید یکی از علل کاهش اثرگذاری شعر همین باشد.
پس از وی محمد رضا قائمی نیک، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، با اشاره به اینکه نهادهای بومی در دوره معاصر تحت فشار بودهاند، گفت: این موضوع از دوره پهلوی اول آغاز شد و در هنر هم جلوههایی داشته است. در دوره پهلوی به دلیل اینکه بر اساس سیاستها نهادعلم ۲ تکه میشود، حوزه علمیه و نهاد دین آنچنان در مضیقه میرود که گویا این نهاد در حد تکفل اولیات دین باقی میماند و به تدریج امور دیگر هم از این نهاد حذف میشود.
وی اضافه کرد: در این برهه یک اتفاق بزرگ یعنی وقوع انقلاب اسلامی رخ میدهد. بعد از انقلاب همان درک همچنان وجود دارد که گویا دین در مضیقهترین شکل باید به کار خود ادامه دهد. احیای هنرهای گذشته هم در کنار نهادهای دینی هم صورت نمیگیرد. به نظر میرسد بخش قابل توجهی از شرایط کنونی به این موضوع باز میگردد.
قائمی نیک تصریح کرد: در کنار این موضوع یکی دیگر از مسائلی که با آن مواجه هستیم و از اواسط دهه ۷۰ آغاز میشود،بیلان کاری مدیریتی ارائه کردن است. این موضوع موجب میشود که در امور به حداقلهای هنر اکتفا شود. در کنار این مسائل فهم دوره معاصر نیز مسالهای است که مشکل دارد. ما اساسا دوره معاصر را نمیفهمیم. این یک دریایی است که تنها آموختهایم موج نخست را رد کنیم ولی به موج دوم که میرسیم، ما را با خود میبرد.
عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه علوم اسلامی رضوی تاکید کرد: تا زمانی که تاریخ معاصر و مفهوم معاصرت را فهم نکنیم، با این معضلات همچنان دست به گریبان خواهیم بود. در واقع وقتی این خودآگاهی تاریخی رخ ندهد، نخواهیم توانست با سنت گذشته خویش ارتباط بگیریم.
قائمی نیک خطرنشان کرد: ثمرات این جلسات باید این باشد که بیلان کاری ارائه کردنها کم شود. ما قبل از تاسیس نهادهای جدید مدرن در ایران یک ساز و کار نهادی برای آموزش به افراد جامعه داشتیم اما شرایطی که حوزه علمیه طی کرده، از آن سازوکارهای گذشته فاصله گرفته و امروز دیگر آن کارکردها را ندارد.
در ادامه این نشست راضیه رجایی، شاعر و فعال ادبی، با اشاره به تاثیر مرجعیت دینی بر زیست هنرمندان اظهار کرد: مردم ما عموما مردمی دیندار هستند اما چرا باید یک هنرمند زمانی که میخواهد هنر خود را ارائه دهد، نقاب میزند؟ چرا این ذهنیت در شاعر ایجاد میشود که مخاطب وی دیندار نیست بلکه روشنفکر و ضد انقلاب است؟
وی اضافه کرد: در حال حاضر همین توهم در قشر هنرمند هم پیش آمده است. به عنوان نمونه در همین مشهد شعرای توانمندی فعالیت دارند ولی برخی تازهواردها و جوانترها تصور میکنند باید نقاب بزنند و لازم است از این طریق روشنفکر جلوه کنند. یک علت این ماجرا همین مسئولان انقلابی هستند. همین مسئولان انقلابی گردانندگان صدا و سیما هستند ولی این رسانه برای طیف روشنفکر جامعه و سلبریتیها بوده و از همین رو است که مردم آنها را مترادف با هنر میدانند در حالی که نهایتا برخی از آنان یک شومن هستند.
رجایی خاطرنشان کرد: جشنواره شعر فجر باید انقلابیترین جشنواره ممکن باشد اما برای آن گاهی یک داور سکولار انتخاب میشود. در این شرایط یک شاعر برای جلب توجه ممکن است پا روی خط قرمزها بگذارد. به این ترتیب این توهم ایجاد میشود که وقتی پا روی هنجارها میگذاریم، آن زمان آثار دیده میشود. این موضوع برای سایر شعرایی که میخواهند سال آینده در این جشنواره شرکت کنند، تبدیل به یک الگو میشود.
این شاعر و فعال ادبی افزود: در این شرایط مسئول ما به جای فکر به اینکه باید کاری انجام دهد، تنها در اندیشه تثبیت جایگاه خود است. این در حالی است که مسئولان باید شعر ارزشی و هنر هزینه کنند. باید توجه داشت شعر کماکان نقش پررنگی در فرهنگ ما دارد و اثر تبلیغاتی خود را بر جای میگذارد.