اندوه اهالی فرهنگ و هنر مشهد در پی شهادت رئیس‌جمهور مردمی پیام تسلیت مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در پی شهادت رئیس‌جمهور محبوب ایران برنامه‌های تلویزیون به‌مناسبت شهادت «آیت الله رئیسی» رئیس‌جمهور + زمان پخش ویژه برنامه‌های رادیو به‌مناسبت شهادت آیت‌الله رئیسی + زمان پخش فیلمنامه‌نویس مشهدی: آرزویم است که درباره امام رضا (ع) فیلمنامه خوبی بنویسم رضا میرکریمی: خبر تلخی بود پیام تسلیت «محمدمهدی اسماعیلی» وزیر فرهنگ و ارشاد در پی شهادت رئیس‌جمهور پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما، شهادت رئیس‌جمهور را تسلیت گفت پیام تسلیت «محمدمهدی دادمان» رئیس حوزهٔ هنری در پی شهادت سید ابراهیم رئیسی برگزاری سوگواره شعر درپی شهادت رئیس‌جمهور ایران + جزئیات بغض احمد نجفی شکست | امیدوارم راه «شهید رئیسی» گم نشود سریال «عاشورا» در شبکه دو سیما + زمان پخش موسوی‌مهر: شهدای حادثه اخیر، گلچینی از همه خوبی‌ها بودند | حلاوت خدمات شهید رئیسی از کام ملت پاک نمی‌شود + فیلم اشاعه فرهنگ رضوی با گسترش فعالیت‌های فرهنگی و هنری | گزارشی از مراسم اختتامیه جشنواره هنر‌های نمایشی رضوی تمام فعالیت‌های فرهنگی و هنری سراسر کشور ۷روز تعطيل است لغو یک‌هفته‌ای تمامی کنسرت‌های موسیقی کشور (۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) لغو پخش برنامه‌ها و سریال‌های شاد در شبکه نمایش‌خانگی تسلیت نهاد‌های فرهنگی برای شهادت «سید ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور سهم تو شد آخر شهادت سید ابراهیم | شعر علیرضا قزوه، شاعر آیینی کشور در سوگ شهید رئیسی
سرخط خبرها

شهادت باباعلی

  • کد خبر: ۱۳۱۷۹۷
  • ۰۷ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۳
شهادت باباعلی
زندگی مان را وقف هنر کردیم. از اول ابتدایی رفتیم توی گروه سرود و درحالی که معنی و حتی تلفظ درست خیلی از سرود‌ها را نمی‌دانستیم، آن‌ها را می‌خواندیم.

ما چه می‌دانستیم نمایش چیست. میان آن شور و هیجان انقلاب، بچه‌های کوچه آسیا نمایشی را در مسجد موسی بن جعفر (ع) به صحنه بردند که اسمش «شهادت باباعلی» بود؛ از این نمایش‌هایی که خان ورعیتی بود و با پنبه برای باباعلی که برادرم بود، ریش درست کرده بودند.

شب اول، آخر نمایش هماهنگ کرده بودند از بسیج تفنگ آورده بودند و مثلا باباعلی را با شلیک واقعی کشتند. حدودا نصف جمعیت مسجد ریختند توی کوچه و باباعلی تقریبا به طور واقعی شهید شد.

شب‌های بعد فقط تفنگ را نشانه گرفتند و باباعلی شهید شد. شب آخر تفنگ را هم ندادند. یکی با ته کانادا درای به ته سینی زد و باباعلی شهید شد. آن زمان‌ها ما افکت چه می‌دانستیم چیست.

ما قبل از آن، فیلم‌های سینمایی را در مساجد می‌دیدیم. مرتب «توبه نصوح» را به ما نشان می‌دادند و ما از هرچه تاریکی و مرگ بود، وحشت داشتیم. شب‌ها از ترس خوابمان نمی‌برد. چند شب بعد می‌گفتند فیلم امشب «عقاب هاست» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان. بعد که ما را می‌نشاندند پای پرده، باز به ما «توبه نصوح» نشان می‌دادند. به زور می‌خواستند ما را توبه بدهند، درحالی که ما هنوز گناهی مرتکب نشده بودیم.

کم کم ما فهمیدیم نمایش فقط برای ترسیدن و کشته شدن نیست؛ چون چند نفر از بچه‌های بااستعداد طرقبه در سالن اداره آموزش وپرورش، نمایش کمدی «یک تخت و دو نفر» را اجرا کردند و ما از فردا همه رفتیم دنبال بازیگری.

مردم چنان استقبالی از نمایش کردند که نزدیک یک ماه هرشب اجرا داشتند، به طوری که من خودم چندبار نمایش را دیدم و تقریبا همه متن را حفظ بودم و زمانی که با اقوام به ته شخکو می‌رفتیم، جلوی آن‌ها یک تخت و دو نفر را اجرا می‌کردیم.

هنر خودش آمد داخل زندگی ما و نگذاشت ما مهندس و دکتر و بنگاه دار و صاحب مکنت و دارایی شویم و ما ناچار شدیم به ناداری عادت کنیم.

زندگی مان را وقف هنر کردیم. از اول ابتدایی رفتیم توی گروه سرود و درحالی که معنی و حتی تلفظ درست خیلی از سرود‌ها را نمی‌دانستیم، آن‌ها را می‌خواندیم. به جایی رسیدیم که گروه سرود طرقبه، رتبه دوم کشور را کسب کرد.

درحالی که گروه سرود آباده در کشور سوم شد. همان گروهی که سرود «دیشب خواب بابامو دیدم دوباره» را می‌خواند؛ و چقدر آدم اعصابش به هم می‌ریزد که ببیند هر شب در تلویزیون، گروه رقیبش را نشان می‌دهند و مردم شهرش حتی نمی‌دانند بچه‌های خودشان خیلی از این گروه بهترند.

سرود، خودش قصه‌های بسیاری دارد که به وقتش خواهم گفت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->